معیارهای ارتباط سالم پیش از ازدواج
امروزه با گسترش شهرها و پدیده ی شهر نشینی و تغییرات ناشی از آن، روابط اجتماعی نیز تغییر کرده و دیگر خانواده ها شناخت سابق را از هم ندارند. بنابراین، به نظرمی رسد بهتر است که دختران و پسران پیش از ازدواج شناخت قابل قبولی از یکدیگر و خانواده ها پیدا کنند. البته در ارتباط پیش از ازدواج برای شناخت طرف مقابل، حتما باید حدود شرعی و اخلاقی و نیز ملاحظات خانوادگی را رعایت کرد. هر کدام از طرفین باید متوجه باشند که هدفشان آن است که با حفظ موازین اخلاقی و شرعی، به این نکته برسند که آیا طرف مقابل برایشان مناسب است و نیز آیا خودشان برای طرف مقابل مناسب هستند یا نه؟دکتر حسین ابراهیمی مقدم ـ روانشناس بالینی و استاد دانشگاه تهران ـ در این باره توضیح می دهد.
بسیاری از همسران به ما مراجعه می کنند و می گویند ما پیش از ازدواج با هم آشنا شده بودیم و بیرون می رفتیم، اما نمی دانیم چرا الان دوباره به مشکل برخوردیم؟ ما که یکی دو سال با هم ارتباط خانوادگی داشتیم!خوب، مشخص است. آن ها در کنار هم بودند، اما ارتباط روانی نداشتند و آنچه را لازم بود، پیش نکشیدند. پسر یا دختری که با قسم و پرحرفی به راستگو بودن خود اشاره می کند، ممکن است به طور کامل اخلاقی بر خلاف ادعای خود داشته باشد و با قسم می خواهد گفته ی خود را تحمیل کند.
در ارتباط هایی که به قصد ازدواج انجام می گیرد، ممکن است فقط دو طرف صحبت نمایند و به اصطلاح فشار کلام داشته باشند و پرحرفی کنند، ولی آنچه برای دانستن از طرفین لازم است، گفته نشود و در حقیقت فقط نوعی تخلیه ی هیجانی صورت گیرد. همین موضوع موجب می شود که حتی با وجود ارتباط های زیاد پیش از ازدواج ، چنین همسرانی پس از تشکیل زندگی مشترک مشکل داشته باشند.
چه باید کرد؟
یکی از کارهای مهمی که باید انجام دهیم، این است که پیش از شروع کردن به صحبت یا حتی 24 ساعت پیش از ملاقات، باید بدانیم چه می خواهیم بگوییم و چگونه بگوییم، تا در هنگام صحبت کردن از این شاخه به آن شاخه نپریم.
نکته ی دوم، گفتار پیش از اندازه آرام یا بیش از اندازه سریع است. خانم ها پیش از ازدواج خیلی آرام صحبت می کنند و آقایان نیز ممکن است خیلی سریع صحبت نمایند، در نتیجه دو طرف نمی توانند حرف یکدیگر را بفهمند.
مسأله ی بعد، در نظر نگرفتن دیدگاه شنونده است ؛ یعنی باید از کلامی استفاده کنیم که برای شنونده آشنا و قابل فهم باشد و از استعارات وکنایه پرهیز کنیم. البته این مشکلات از جانب گوینده است. برخی از مشکلات نیز مربوط به شنونده می شود. یکی این است که شنونده بی توجه به آنچه که گفته می شود، پیش داوری می نماید و در حقیقت به جای گوینده فکر می کند یا به علت غرایز، به فکر موضوعی دیگر است، در حالی که گوینده چیز دیگری می گوید.
منبع: جوانان امروز شماره 2119
مهریههای نامتعارف
ازدواج به عنوان یکی از سنتهای خدایی است که از روزگاران قدیم در بین جوامع بشری وجود داشته و مورد توجه بوده است. یکی از موضوعاتی که در امر ازدواج مطرح میشود مهریه است. در این مقاله به بحث مهم مهریه های نامتعارف و عواقب آن خواهیم پرداخت.
با توجه به اعتبار خاص که به این موضوع یعنی ازدواج وجود دارد همه بر این اعتقادند که نکاح به عنوان یک عقد با شرایط خاص و به عنوان یک عقد غیرمالی است ولی با توجه به شرایط فعلی و وضعیتی که در باب نکاح و وجود مهریههای نامتعارف در میان خانوادهها مطرح شده، تفکر آدمی را به این اعتقاد گرایش میدهد که نکاح را به عنوان یکی از عقود مالی و معوض این سخن بدان علت است که هنگامی که امر ازدواج و تشکیل زندگی مطرح میشود، اولین نکته که مورد توجه است، مهریه و آن هم با ارقام خاص و حیرتآور است. با توجه به مباحث مطرح گشته، این سؤال مطرح میشود که آیا وجود مهریههایی بالا و نامتناسب در درستی و صحت عقد نکاح خللی وارد نمیکند؟ بررسی این امر دو فرض را میتوان مطرح نمود که به تحلیل هر یک میپردازیم نخست آن که قید نمودن مهریه نامتعارف و بیمبنا در ذیل عقد نکاح، به گونهایی که وجود این امر به عنوان امری موثر در پذیرش ازدواج مطرح میشود و گویی هدف و مقصد نهایی از این فضیلت الهی، بدست آوردن مبلغی پول و درآمد لازم است، در این حالت میتوان گفت در این عقد که طرفین میدانند و یقین دارند متعهد توانایی پرداخت مهریههایی با مبالغ بالا را ندارد، و در صورت درخواست این موضوع از سوی همسر که به موجب م 1082 قانون مدنی ممالک آن میشود، قدرت و توانایی تسیلم را ندارد و این در حالی است که به موجب ماده 348 باید قدرت بر تسلیم به عنوان شرط مهم و اساسی در عوضین، وجود داشته باشد و این بدین معنی است که هنگامی که زوج (مرد) میداند که توانایی و قدرتی به دادن مهریه تعیین شده در عقد را ندارد و با علم کامل به این موضوع، عقد را منعقد مینماید میتوان نتیجه گرفت که این عقد از ابتدا عقدی باطل بوده است زیرا که شرایط اساسی که در ماده 19 قانون مدنی آمده یعنی داشتن قصد و اراده برای انعقاد عقد و همچنین معین بودن موضوع عقد، در این توافق و عقد نکاح وجود ندارد. در برابر این دیدگاه شاید این انتقاد مطرح شود که عقد نکاح عقدی عهدی است و نه تملیکی یعنی آن چه که از این عقد محقق میشود، مشروع بودن رابطه در طرفین و وجود تعهداتی که طرفین در مقابل یکدیگر بر عهده میگیرند. ماده 1087 که میگوید اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین میتوانند بعد از عقد مهر را به تراضی معین کنند و ...» این ماده نیز خود نشان دهنده این امر است که آن چه که در نکاح مهم است محرمیت و ایجاد علقه ازدواج است و نه مال و مهریه مندرج در ذیل این عقد. در پاسخ باید گفت که اولاً وجود مواد قانونی متفاوت نشان از این است که عقد نکاح یک عقد مالی و تملیکی است و هدف اساسی از عقد نه تنها ایجاد علقه ازدواج است بلکه انتقال مال به زن قسمت عنوان مهر نیز میباشد. موادی چون ماده 1082 که ابراز میدارد «به موجب عقد، زن مالک مهر میشود و ...» و یا ماده 1092 «هر گاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر میشود و ...» یا ما ده 1093 که میگوید «هر گاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی در تعیین مهر زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است ...» حتی ماده 1087 نیز که در انتهای ماده بیان میکند «... و اگر قبل از تراضی بر مهر یعنی بین آنها نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود» خود نشان از عقد معوض و تایید نظر اول است. دوماً میتوان گفت که وجود این مواد قانونی باعث شده که رویه قضائی و دیده سیستم قضائی به گونهایی شود که مردهای بسیاری به دلیل عدم توانایی پرداخت به زندانها محکوم میشوند و یا دچار عسروحرج شوند به گونهایی که وضعیت معاش زندگی نامتناسبی پیدا کنند. در نتیجه میتوان این نتیجه را گرفت که هدف از ازدواج و عقد نکاح بدست آوردن مهریه و عقدی مالی است و از سوی دیگر هنگامی که مهریهایی نامتعارف و سنگین در ذیل عقد ذکر میشود که طرفین یقین بر عدم قدرت پرداخت دارند در نتیجه میتوان عقد را عقدی باطل تلقی نمود. با توجه به این امر باید از امکان قرار دادن طرفین به تدوین این عقد مبتنی بر مهریههای سنگین به عنوان امری برخلاف اخلاق حسنه و نامتناسب جلوگیری نمود و دست افراد را محدود نمود و از سوی دیگر از تحقق عقودی برخلاف قانون خودداری نمود. در ادامه مباحث در پاسخ به پرسش اتبدائی که آیا مهریه نامتعارف خللی به عقد نکاح وارد مینماید، این گونه پاسخ داد که «با این پیشفرض که بپذیریم عقد نکاح، عقدی مالی نیست و مبتنی بر امور معنوی و غیرمالی میباشد در نتیجه وجود مهریه در ذیل عقد را به عنوان یکی از شروط تصریح شده در عقد بدانیم که باید مشروط علیه (کمی که شرط به ضرر او گذارده شده است) بدان عمل کند. با این توصیف این شرط باید شرایط لازم در ماده 232 که بیان میدارد شرط باید به گونهای باشد که شخص قدرت و توانایی انجام آن را داشته باشد و فایدهایی عقلانی داشته و نامشروع نباشد، را داشته باشد. با توجه به این ماده هنگامی عقد نکاح منعقد میشود و طرفین با توجه به وضعیت و شرایطی که در زمان انعقاد وجود دا رد زیرا که ملاک شرایط فعلی و زمان انعقاد است و از سوی دیگر به موجب عقد، زوجه (زن) ماکد میشود و میتواند درخواست مهر را به طور کامل نماید، در نتیجه با توجه به شرایط قدرت و توانایی بر پرداخت ندارند. با توجه به ماده 232 این شرط باطلب است و هیچ الزامی بر اجرای آن نیست و نمیتوان مرد را ملزم به اجرای این شرط نمود. در نتیجه مهرالمثل جایگزین این مهر نامتعارف میشود یعنی مهریهایی که متناسب با شخصیت زن است. با توجه به تغییری که بیان شده میتوان نتیجه گرفت که عقد محقق شده توسط طرفین عقدی صحیح است ولی شرط باطل و قابلیت اجرا ندارد و بدین گونه از انعقاد مهریههایی نامتعارف خودداری میشود. با توجه به مجموعه مطالبی که بیان شد برای این امر که ما مهریه نامتعارف را نشانهایی از عدم وجود قصد و اراده طرفین و عدم قدرت بر تسلیم آن بدانیم و یا این که به عنوان شرطی نامقدور بدانیم، باید در عرصه عمل به گونه اقدام نماییم که بتوان از وجود این مهریه و تحقق شرایطی نامناسب خودداری نماییم و این امر با تعیین حدودی برای مهریه که بهترین ملاک عرف و شرایطی خاص طرفین است، حاصل میشود. به امید آن که از وجود این امر نامناسب در ازدواجها که امر متعالی است پاک شود.
منبع:سایت حقوقدانان ایران
چالش های تعامل و ازدواج در خانواده های سنتی
شاید اصلی ترین چالش ازدواج برای جوان های امروز که متولدین دهه 60 هستند، کنار آمدن با خانواده باشد خانواده هایی که اغلبشان هنوز هم به روش های سنتی اعتماد بیشتری دارند و البته بیراه هم نمی گویند. اما بالاخره در دنیای جدیدی که ما داریم زندگی می کنیم و برخوردها و آشنایی های خارج از محیط خانواده به اندازه کافی صورت می گیرد، پس از انتخاب اولیه از طرف یک جوان، برای یک تعامل سازنده با خانواده چاره چیست؟ یا از زاویه دیگر، خانواده ها چطور باید با انتخاب های جوانشان کنار بیایند و فضای فکری آنها را درک کنند؟
باید فردیت آدم ها تعریف شود
وقتی در ازدواجمان فردیت تعریف نشود، در طلاق هم تعریف نمی شود. همین جامعه مدرنی که در موردش زیاد بحث کرده ایم،همان دیدی را به یک مرد یا زن مطلقه دارد که جامعه سنتی دارد. ما در جامعه مان همیشه با ترحم به افراد مطلقه نگاه می کنیم. اما آیا بستری را فراهم کرده ایم برای زوج هایی که از هم جدا شده اند؟ خیلی از همین مطلقه ها هیچ وقت نمی توانند یک بازگشت دوباره به زندگی داشته باشند. خود ما واقعاً در جاهایی آن قدر بد زندگی می کنیم که نسل قدیم از فردیت ما می ترسد.
باید اعتماد سازی شود
ما باید برای خانواده و والدین سنتی مان اعتماد سازی کنیم. یکی از ترس هایی که خانواده های سنتی دارند، بی بند و باری و اختلاط و علاقه بیهوده است. بالاخره مجاورت مؤانست می آورد و محاورت باعث به وجود آمدن احساساتی می شود که ممکن است قادر به کنترلش نباشیم. اما وقتی بچه های نسل ما مهارت های ارتباطی را یاد بگیرند، نباید ترسی داشت؛ حتی از این اختلاط ها که می تواند به جای تبدیل به شر تبدیل به خیر شود. ما باید به بچه ها و به این نسلی که در حال رشد است یاد بدهیم؛ اگر در رابطشان به فردی علاقه پیدا کردند، باید چه کنند و یک ارتباط را چگونه مدیریت کنند؟
باید پذیرفت که خانواده بهتر ما را می شناسد
همیشه این نیست که خانواده های سنتی ما به خاطر دید سنتی ای که دارند اشتباه کنند. بالاخره خانواده ها با توجه به شناختی که از نوع شخصیت و زمان و مکانی که در آن هستیم دارند، درباره ما قضاوت می کنند. شاید خیلی از والدین ما از ساده اندیشی های بچه هایشان می ترسند. مثلاً خیلی از بچه ها برای مستقل شدن و وارد شدن به کارهای تجاری از والدینشان درخواست پول می کنند اما با مخالفت شدید خانواده مواجه می شوند و این مخالفت را پای سنتی بودن و محدودیت فکری آن ها می گذارند. در صورتی که چنین نیست. دلیل بسیاری از مخالفت ها همین شناخت والدین از شخصیت و نوع درخواست بچه هاست. خیلی از جوان ها فقط حس می کنند که توانایی انجام چنین کاری را دارند در صورتی که واقعاً چنین نیست.
باید به آنها اطلاع رسانی کرد
چالش اصلی برای خانواده های شکل گرفته در دهه 40 و جوان های متولد دهه 60 این است که فردیت دهه شصتی ها از نظر خانواده شان زیاد قابل پذیرش نیست و حتی ترس آور است. برای ترس زدایی هم قبل از هر چیز باید اعتماد سازی کرد. یک سری اشکالات در رفتارهای نسل جوان امروز وجود دارد که ترس آور است و یک سری هم اشکال در اطرافیان ما هست که البته هزینه اش را جوان ها می دهند. یکی از راههایی که می شود پیشنهاد کرد، اطلاع رسانی است. اطلاع رسانی به خانواده باعث کم شدن خیلی از ترس ها می شود. خیلی از جوان ها به جای اطلاع رسانی درست با سوالات و نگرانی های والدینشان مقابله می کنند و فکر کرده که مدام در حال کنترل شدن هستند. در صورتی که این مقابله ها نه تنها ترس زدایی نمی کنند بلکه ممکن است تاثیر معکوس هم داشته باشند.
چرا بعضی آدم ها در دام سنت های کهنه گرفتار می شوند؟
نمی خواهند دنیای جدید را بپذیرند
فرض کنید یک آدم از دهه 60 تا الان تغییری نکرده باشد. یعنی ورودی های او عوض شده اما خروجی او تغییری نکرده است. این وضعیت دو حالت دارد؛ یا این آدم درون ذهنش مسائل را پردازش نمی کند یا این ورودی ها خوب وارد ذهنش نشده اند. سوال این است که چطور می شود یک آدم ورودی نداشته باشد؟ دلیلش خیلی ساده است چون تحمل خروجی آن را ندارد. یعنی این آدم ها راحت ترند که در همان ذهنیتی که دارند و در آن احساس امنیت می کنند، بمانند. چون همه ما برای خودمان سبک زندگی خاصی داریم که به ما امنیت می دهد. امنیت هم یکی از مواردی است که در ازدواج، رابطه با دیگران و حتی در محل کار برای ما بسیار مهم است.حتی اگر آن را به زبان نیاوریم.
نمی خواهند از حلقه امن خارج شوند
یکی از بحث هایی که در روانشناسی وجود دارد این است که آدم ها رشد نمی کنند مگر اینکه از این حلقه امنشان خارج شوند. چالش جالبی است؛ از یک طرف همه ما دنبال یک حلقه امن می گردیم و از طرفی اگر بخواهیم داخل آن حلقه بمانیم، رشد نخواهیم کرد.
برای مثال یک برنامه سفر با دوستانتان می چینید. باید چهار صبح از خواب بیدار شوید اما همان لحظه دوست دارید بخوابید و شاید بی خیال سفر شوید. چون دوست ندارید از محیط ایمنی که دارید خارج شوید. اما با همه سختی بیدار می شوید و همراه دوستانتان می روید. و البته بین شوخی و خنده هایتان از اینکه نخوابیده اید و همراه دوستانتان آمدید خوشحالید. در صورتی که چند ساعت قبل برعکس این نکته توی ذهن شما بود.
نمی خواهند جرات به خرج بدهند
گاهی به آدم هایی بر می خوریم که نه تنها در طول زمان عمرشان به روز نمی شوند بلکه مدام به عقب تر هم بر می گردند. بالاخره ما اگر بخواهیم چیزهای جدید را بپذیریم باید قید خیلی از چیزی های قدیمی را بزنیم که این واقعاً جرات می خواهد. خیلی ها حاضر نیستند از عقایدی که با آنها بزرگ شده اند کوتاه بیایند و چیز دیگری را که شاید برخلاف آن باشد قبول کنند.
منبع:همشهری جوان شماره 305
20 توصیه برای دوران عقد
خیلی ها دوران عقد را مرحله ای از ازدواج می دانند که تنها تفاوتش با زن و شوهرهای دیگر، در یک خانه زندگی نکردن است. اما حقیقت این است که دوران عقد فرصتی است که باید برای شناخت بهتر همدیگر صرف کنید و با آمادگی بیشتری وارد زندگی شوید. شما در این مرحله انتخاب خود را کرده اید و حالا باید سعی کنید بهتر از شخصیت هم شناخت پیدا کرده و کم کم شبیه یک خانواده شوید. اگر شما هم جزو آن دسته از نامزدهایی هستید که در دوران عقد به سر می برند، خواند این نکات می تواند به بهتر گذراندن این دوره کمک تان کند:
1. همسر شما شخصیتی فردی – اجتماعی منحصر به خود دارد که او را از دیگران متمایز می نماید. (ممکن است او در اجتماع پر حرف و در منزل کم حرف باشد یا بالعکس) پس تلاش کنید تا هرچه بیشتر با شخصیت فردی – اجتماعی همسرتان آشنا شوید.
2. برای شناخت هر چه بیشتر همسرتان، در صورت امکان، سفر کوتاهی را با او تجربه کنید.
3. با تقدیم یک هدیه، همفکری در خرید اقلام مورد نیاز و شرکت در میهمانی ها، علاقه ها و سلیقه های همسرتان را بهتر و سریع تر می شناسید.
4. یکی از بهترین راهکارهای آشنایی با آداب و رسوم خانواده ی همسر، دید و بازدید و شنیدن خواسته ها و انتظارات آنان است.
5. توجه و شناخت روحیات، علایق و سلیقه های همسرتان به شما کمک می کند تا در برخورد با یکدیگر رفتار مناسبی داشته باشید، با یکدیگر انس بگیرید و بهتر بتوانید ابراز محبت کنید.
6. شناخت آداب و رسوم معقول خانواده ی همسرتان و احترام به عقاید آن ها گامی در جهت برقراری یک ارتباط موفق می باشد.
7.از لحظات با هم بودنتان، برای اندیشیدن به مسائل مختلف زندگی مشترک از جمله تحصیل، شغل و مسکن مناسب استفاده کنید. یادتان باشد «فرصت ها چون ابرها می گذرند پس فرصت های نیک را غنیمت شمارید».
8. اگر از موقعیت اجتماعی – شغلی، میزان درآمد یا شرایط شغلی خود یا همسرتان ناراضی هستید، دوران عقد فرصت خوبی برای به دست آوردن شغل مناسب است. استقلال اقتصادی را نیز مد نظر قرار دهید.
9.همدلی، هم اندیشی، توافق، تفاهم و احترام متقابل کلیدهای خوشبختی شماست. – سعی کنید بدون هرگونه سوء ظنی نقاط ضعف و حساسیت های همسرتان را بشناسید و عاقلانه با آن برخورد کنید. شایسته نیست به هر سخنی که از دهان کسی خارج شدن گمان بد ببرید، در حالی که برای آن برداشت نیکویی می توان داشت.
10. اگر می بینید آداب و رسوم خانواده ها، شما و همسرتان را به تکلف می اندازد، می توانید محترمانه و بدون تنش، سعی در کم کردن آن ها بنمایید مثلاً با یک مسافرت دو روزه می توانید مراسمی همچون خنچه، یا عیدی شب یلدا را حذف کنید.
20 توصیه برای دوران عقد
11. نشانه رشد اقتصادی، توانایی امرار معاش و مدیریت دخل و خرج است نه درآمد زیاد. توجه داشته باشید که درآمد همسرتان در حد تأمین ضروریات زندگی لازم است و ثروت ضامن خوشبختی شما نیست.
12. براساس واقعیت ها زندگی کنید و برای رسیدن به بایدهای معقول برنامه ریزی نمایید و هرگز تأسف کمبودها را نخورید.
13. وضعیت اقتصادی همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید بلکه با همدلی و همفکری و بدون سرزنش، درصدد بهبود این وضعیت باشید.
14. این دوران به همسرانی که به رشد کافی نرسیده اند فرصت می دهد تا در زمینه های عقلی، عاطفی، اجتماعی و... به رشد مناسب برسند البته به شرطی که زمینه تغییر و رشد بیشتر را داشته باشند.
15. رسول اکرم صلی الله علیه فرمودند: آنچه از رشد منشعب می شود عبارت است از متانت، هدایت، نیکوکاری، پرهیزکاری، کامیابی، میانه روی، اقتصاد، ثواب، کرم و معرفت دین خدا.
16. نشانه های اصلی رشد عقلی، توانایی تفکر قبل از عمل، قدرت تصمیم گیری مستقل و صحیح، توان قضاوت صحیح، مشورت با اهل فن و مهارت حل مسأله... است.
17.کنترل احساسات مثبت و منفی خود و دیگران، انعطاف پذیری، عدم لجاجت، توانایی گذشت، عزت نفس و پرهیز از تخیل گرایی و دوری از دوستی های و عشق ورزی های افراطی از نشانه های رشد عاطفی است.
18.توانایی برقراری ارتباط سالم با دیگران، دوری از منیت و خودمحوری، شناخت وظایف و نقش های گوناگون در زندگی، مسؤولیت پذیری و عدم وابستگی شدید به خانواده از نشانه های رشد اجتماعی می باشد.
19. برای دور ماندن از استرس ها و نگرانی با اهمیت دادن به عواطف و احساسات همسرتان، تکیه گاه عاطفی مناسبی برای یکدیگر باشید.
20. تعلق خاطر به والدین و همسر پسندیده و لازم است؛ مشروط به اینکه هیچ کدام را جایگزین دیگری نکنید.
منبع:برگرفته از مجموعه کتاب های آیینه و شمعدان
«کی داده کی گرفته»های ناپلئونی!
مقدمه
بدون شک «مهریه»و میزان آن،یکی ازموضاعاتی است که هنگام ازدواج ذهن دو خانواده عروس و داماد را تا حد زیادی به خود مشغول می کند. چنان که در حال حاضر اغلب خانواده ها در تعیین مهریه دچار سردرگمی هستند و نمی دادنند بر چه مبنایی باید مهریه را تعیین کنند.
دربیش تر مواقع دیده شده که دو خانواده سعی می کنند طی یک چانه زنی مستمر،به یک توافق بینابین در این زمینه برسند که این کار معمولاً توأم با آزردگی خاطر بوده و همین مسئله بعدها باعث ایجاد کدورت بین طرفین می شود.
مهریه ازسنت های حسنه دین ماست که در طول زمان دچار تغییرات فراوانی در شکل و محتوای خود شده متاسفانه امروز بیش ازآن که باعث پایداری ارتباط یک زوج باشد، خود به دلیل اصلی خیلی از جدایی ها تبدیل شده است.
این مطلب سعی دارد با نگاهی به دیدگاه های کارشناسان قضایی و روانشناسان زبده، به آسیب شناسی این مقوله در اجتماع امروز ما بپردازد.
مهریه: ازدیروز تا امروز
مردها ازگذشته و در دوران جاهلیت زن ها را در حکم برده های اجیر و مزدور خود نگاه می کردند و به آن ها استقلال اجتماعی و اقتصادی نمی دادند!
محصول کارها و زحمات زن همیشه متعلق به پدر یا شوهر بود و زن حق نداشت به اراده خود شوهر انتخاب کند و به اراده خود و برای خود فعالیت اقتصادی و مالی داشته باشد.
ارزش زن در ازدواج چندان رعایت نمی شد و به اگر هم هدیه ای برای پیشکش ازدواج از سوی داماد تدارک دیده می شد، نصیب پدر عروس می شد. گاهی مرد یک یا دو سال برای پدر عروس بیگاری می کرد تا از طریق منفعت مالی که به پدر عروس می رساند،بتواند با دختر او ازدواج کند. حالا اگر نگاهی بیاندازیم به تفاوت های فراوانی که از آن دوران تا امروز در زمینه نوع نگاه به زنان و میزان مشارکت های اجتماعی و اقتصادی آن ها در اجتماع به وجود آمده، می توانیم نتیجه بگیریم که نگاه به مهریه و تعیین میزان آن به عنوان حق شرعی زن در میان خانواده های امروزی به شکل دیگری انجام می گیرد. بر اساس قوانین جاری درکشور ما، مهریه مالی است که مرد در هنگام عقد ازدواج -به رسم هدیه -به زن می پردازد یا متعهد به پرداخت آن می شود. مهریه می تواند عین باشد یا دِین، منفعت باشد یا عملی معین، حال باشد یا مؤجل. در واقع امتیازی است به نفع زن در عَقد ازدواج، آیات و احادیث روایات فراوانی این حق را تأیید، حمایت و تضمین کرده اند تا آن جا که اگر مردی به هر دلیلی قصد شانه خالی کردن از ادای دین را حتی دردل بکند، یا به نحوی برزن سختگیری کند مورد نکوهش شدید قرار گرفته و گناه نپرداختن مهریه در آموزه های دینی با گناهان کبیره برابری می کند. اما در آموزه های دینی ما همان قدر که به پرداخت مطالبه زن تاکید شده، به معقول بودن میزان آن نیزتاکید شده است.
مهریه های عجیب برای پوشش کمبودها
یک تحلیل گر زبده مسائل اجتماعی اعتقاد دارد در جامعه فعلی ما از مهریه صلب ماهیت شده و امری که ماهیت اقتصادی و اسلامی دارد، به یک امر تشریفاتی تبدیل شده است. نمود این قضیه را بیش از هر چیز در انتخاب مهریه های عجیب و غریب در میان زوج های جوان می توان مشاهده کرد. کافی است به این چند نمونه مهریه که فقط تعداد کمی از موارد استخراج شده از دفاتر ازدواج و دادگاه های خانواده هستند توجه کنید:
هزار کیلو بال مگس،500 هزار شاخه گل ارکیده، 5 هزار مرجان دریایی، یک جفت قو،1رأس آهوی وحشی، 10هزار لیتر بنزین (!)،24 ساعت استفاده از آب قنات روستا، دست و پا یا قلب مرد، یک دستگاه پیانو،100عدد لپ تاپ آخرین مدل ،...دکتر ابهری- جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی - انتخاب این مهریه های عجیب را نشانه کمبودهای اجتماعی،روحی، روانی و احساسی افراد می داند. وی با اشاره به دلایل انتخاب چنین مهریه هایی ازسوی زوج های جوان می گوید: «زمانی که مهریه هدیه ای است از طرف مرد که هم زن بتواند از آن بهره ببرد و هم مرد و در هرزمانی که مرد توان پرداخت آن را داشت، باید بپردازد. اما متاسفانه در سال های اخیر مهریه که یکی از استحکامات مشترک است، رنگ و بوی احساسی به خود گرفته و کمتر معیارهای عقلی و منطقی برای آن تعیین می شود .»
این تحلیلگر مسائل اجتماعی ادامه می دهد: «زمانی که مهریه از سطح متعادل خود خارج می شود، نشانگر این است که آسیب های اجتماعی بر یک اصل خوب خانوادگی اثر گذاشته و آن را به انحراف کشانده است. به عنوان نمونه وقتی دختر جوانی مهریه اش را هزار کیلو بال مگس قرار می دهد می خواهد این حس را به اطرافیان خود منتقل کند که داماد حاضر است به خاطر وی تا سر کوه قاف هم برود و برایش هزار کیلو بال مگس فراهم کند !»
مهریه،
قیمت عروس خانم نیست !
به گفنه کارشناسان بحران دیگری که تعریف خانواده های امروزی از مقوله «مهریه» را مسموم می کند، این است که برخی خانواده ها مهریه را در حکم قیمتی می دانند که بر روی عروس گذاشته می شود و به همین خاطر سعی دارند با بالا بردن این رقم، حق مطلب را در مورد دختران دم بخت خود ادا کنند !
آرزو آجودانی - کارشناس ارشد رواشناسی بالینی -ضمن بیان این مطلب می گوید : «این مشکل ریشه درضعف فرهنگی برخی خانواده ها دارد که باعث رواج یک سری از ارزش های غلط در میان دختران ما می شود. متاسفانه بعضی از دختران ما فکر می کنند هر چه مراسم عروسی آن ها مجلل تر و مهریه شان سنگین تر باشد ؛ ازدواج موفق تری خواهند داشت و از ارزش بیش تری در نظر اطرا فیان برخوردار خواهند شد. حال آن که هزینه های زیادی که در مراسم عروسی بر پسرها تحمیل می شود آینده اقتصادی این خانواده های نو پا را با مشکل مواجه می کند و تعیین مهریه های سنگین هم از همان آغاز زندگی باعث ایجاد عقده ها و کدورت هایی میان طرفین می شود.»
«آجودانی» که مشاوره خانواده ها در امور ازدواج نیز هست بی توجهی زوج های جوان به موضوع مشاوره پیش از ازدواج را یکی عوامل اصلی ایجاد مشکلات پس از ازدواج می داند: «اگر قصد ما تحکیم ازدواج است باید در مرحله انتخاب همسر دقت بیشتری را مبذول کنیم و این کار هم نیاز به تعقل و دور اندیشی و روانشناسی دارد. مهریه سنگین نه تنها چنین هدفی را تأمین نمی کند، بلکه در اکثر موارد کاربری معکوس دارد ؛ یعنی باعث تزلزل ازدواج می شود. به عبارت دیگر آنچه را که انتخاب کرده ایم (یعنی مهریه زیاد و غیر معقول )با هدفی که از آن دنبال می کنیم(یعنی تحکیم و دوام ازدواج )تضاد دارد. مهریه نامتعارف و غیرمعقول نه تنها ما را در رسیدن به هدف کمک نمی کند، بلکه برعکس چنین مهریه هایی در از هم پاشیده شدن ازدواج دخالت دارد و یکی از عوامل نابسامانی ازدواج شده است.» به تازگی در پژوهشی که در دادگاه های خانواده بر روی 4هزار زوج در شرف طلاق انجام شده،بیش تراین افراد مهریه های بالایی را درنظرگرفته بودند که این میزان مهریه منجر به تحکیم بنیان خانواده وخوشبختی، تفاهم وهمدلی آنها نشده است و هیچ کمکی به حفظ بنیان خانواده نکرده. درحقیقت وقتی مهرو عطوفت درخانواده، جای خود را کینه و کدورت بدهد، حتی سنگین ترین مهریه هم نمی تواند نجات بخش باشند.
منبع : نشریه دیدار آشنا شماره 125
ازدواج های آخر الزمانی
اشاره:
هنوز سال های زیادی از آن زمان هایی نگذشته که خانواده داماد برای پیدا کردن همسر ایده آل پسرشان، کمرهمت می بستند و بین قوم و خویش و در و همسایه به سرچ حرفه ای برای یافتن یک عروس کدبانو می پرداختند.
حتی در میان خاطرات پدر بزرگ ها، پر است از ثبت خاطرات که پدر بزرگ هایی، همسر خود را تا بعد از مراسم عروسی رؤیت نمی کردند!
اما اگر حالت کمی تا حدودی افراطی اخیر را نادیده بگیریم، انتخاب همسر از طریق مشاوره های والدین به زمان زیاد دور برنمی گردد. هنوز هم افراد زیادی دست به دامن همین روش برای انتخاب همسر آینده شان می شوند.
اما در سال های اخیر روش هایی برای انتخاب همسر به کار گرفته شده که واقعاً آدمیزاد را انگشت به دهان می گذارد!
گذشته از دوستی های خیابانی و آشنایی در محیط چت روم، بنگاه های همسریابی به یکی از دغدغه های روان شناسان و جامعه شناسان تبدیل شده اند.
اما این بنگاه های همسریابی دیگر چه صیغه ای هستند؟!
1 سروکله این ها از کجا پیدا شد؟!
بد نیست بدانید ازدواج اینترنتی و همسریابی در محیط مجازی، برای اولین بار در فرانسه و در یکی از شهرهای حومه پاریس شکل گرفت.
درآن زمان، بیست سال از فعالیت مؤسسات همسریابی حضوری می گذشت و پس از این مدت طولانی، مؤسسات همسریابی به فکر افتادند که فعالیت شان را گسترش داده و از این طریق سود آوری بیش تری را برای مؤسسات و سهام داران شان فراهم کنند.
کم کم این سایت ها در محیط اینترنت با سرعت قارچ گونه خود رشد کرده و تکثیر یافتند تا اینکه به جایگاه فعلی شان در دنیا دست پیدا کردند.
2 کپی برداری در ایران
واقعیت تلخ این است که ما ایرانی ها اخیراً در صنعت کپی برداری و مونتاژ به پیشرفت های بسیار قابل قبولی دست پیدا کرد ه ایم! شاید به همین دلیل باشد که در کشور ما هم خیلی زود نمونه های کپی شده این سایت ها ایجاد شد!
عمر فعالیت مؤسسات و سایت های همسر یابی در ایران به سختی از پنج شش سال تجاوز می کند و این در حالی ست که این روش حتی در جوامع غربی ، مثل فرانسه که مبدع این روش بود، نتایج امیدوار کننده ای به جا نگذاشت، چه برسد به ایران که تفکرات و اندیشه های اسلامی و سنت های اصیل ایرانی چندان مزاج شان با این روش ها سازگار نیست!
3 آن چه شماخواسته اید!
اکثراً افرادی که به سایت های همسریابی مراجعه می کنند، دنبال چه چیزی هستند؟!
دسته اول از مراجعین این سایت ها فقط به دنبال ماجراجویی اند و شاید اصلاً قصد ازدواج نداشته باشند.
دسته دوم افرادی هستند که به دنبال سوء استفاده از آب گل آلوده بوده و با ترفند هایی، شماره تماس یا ایمیل جنس مخالف را به دست آورده و به وظیفه تاریخی شان، که همان ایجاد مزاحمت برای دیگران است، می پردازند!
دسته بعدی افرادی هستند که شاید واقعاً به دنبال فردی برای ازدواج باشند. اما آیا راه را درست آمده اند؟!
از این جا به بعد، ماجرا کمی فکاهه می شود. مراجعین مشخصاتی را در پروفایل شخصی یا همان بیوگرافی خود می نویسند که دقیقاً همه آن ها را کم دارند!
و یا بر عکس؛ شرایطی را برای انتخاب همسرشان ذکر می کنند که شاید تا قیامت چنین موردی گیرشان نیاید!
4 ملاک شما برای انتخاب همسر ؟!
معمول ترین ملاک های انتخاب همسر در این سایت ها مواردی مثل این هاست:«قد بلند، تحصیلات عالی و آکادمیک، درآمد بالا، ماشین آخرین مدل، منزل شخصی، رنگ چشم، رنگ مو و...»
لازم به مقایسه نیست که در روش های سنتی ازدواج ایرانی ها، معمولاً این ملاک جزء آخرین دسته ملاک ها بودند و مهم ترین ملاک، ایمان و عقاید شخص و سطح فرهنگی و اجتماعی خانواده مقابل است.
5 می شه باشما آشنا بشم ؟!
برخی از این موسسات و سایت ها، امکاناتی را برای مراجعین شان در نظر گرفته اند که داد کارشناسان و مسؤلین اجتماعی را در آورده،مِن جمله:
«آلبوم تصاویر شخصی،تالار گفتگو(چت)،ارسال پیام، امکان هماهنگی برای ملاقات حضوری در دفتر مؤسسات همسریابی و...» هر چقدر هم که به این قضیه خوش بین باشیم،باز هم نمی شود فضای کاذبی را که برای گفتگوی دو جوان فراهم شده نادیده گرفت و این جریان زنگ خطری را به صدا در می آورد که حتی چندی پیش، داد نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ایران را در می آورد.
6 هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیره!
این موسسات،صرفاً خیرخواه من و شما نیستند و برای هماهنگی ارتباط بین دو کاربرشان،هزینه هایی را مطالبه می کنند.
اگر کاربر سایت خواستار ارسال پیام برای شخص مورد پسندش باشد، باید حساب اعتباری ارسال پیام خود را از طریق حساب بانکی اش شارژکند!!
یا حتی اگر خواستار ملاقات حضوری باشد، ناگزیر باید رقم بیش تری را پرداخت کند.
7 با یک سرچ ساده در اینترنت، لیست بلند بالایی از سایت های همسریابی به چشم می خورند، اما واقعاً چند درصدشان مجوز دارند؟!
طبق پژوهش های اخیر،فقط دو در صد این سایت ها دارای مجوز از مراجع ذی صلاح مثل قوه قضائیه و سازمان ملی جوانان هستند و تعداد بسیاری از سایت های بدون مجوز، با اجاره یکی دو اتاق به فعالیت می پردازند و گذشته از دسترسی ساده به اطلاعات شخصی کاربران، به کسب و کار پرداخته و به نان و نوایی می رسند و تکلیف عکس و اطلاعات شخصی کاربران هم مشخص نبوده و حتی هدف واقعی بنیان گذاران سایت های بدون مجوز، مشخص نیست. گذشته از بحث دوام یا بی ثباتی این گونه آشنایی ها، عواقب ناخوشایند در پس این گونه فعالیت ها در انتظار بنیان خانواده خواهد بود.
8 ضمانت یا همان خدمات پس از فروش!
از آن جا که طبق گفته آسیب شناسان خانواده، ازدواج های اینترنتی خیلی دوامی ندارند، مشخص است که این نوع ازدواج ها از افرادی سر می زند که در زندگی شتاب زده عمل می کنند و از آداب و رسوم آشنایی و ازدواج به صورت سنتی فاصله گرفته اند. دکتر امان الله قرایی مقدم،آسیب شناس خانواده در این باره معتقد است:
«بررسی ها نشان می دهند چون دوستی ها و آشنایی های اینترنتی تعهدی میان افراد به وجود نمی آورد، می تواند خیلی زود به جدایی منجر شود. از سوی دیگر شناختی که از این طریق شکل می گیرد چندان کامل و حتی مناسب نیست.»
این کارشناس اجتماعی ازدواج هایی را که به واسطه سایت های همسریابی اینترنتی صورت می گیرد همچون تجربه بسیاری ازدواج های دانشجویی ناموفق می داند و می افزاید:«ازدواج باید با آگاهی و درک عمیق صورت بگیرد. چون تحقیقات نشان می دهد ازدواج های اینترنتی اگر هم اتفاق بیفتند از روی عقل و منطق نیستند.»
منبع : نشریه دیدار آشنا شماره 125
احکام«بادا بادا مبارک بادا»
«النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی »
شاید برای جوانان ایرانی بخصوص آرزومندان ازدواج و فینالیست های نشستن سر سفره عقد، هیچ روایتی جذاب تر و شیرین تر از همین روایت نبوی نباشد.
روایتی که اگر هزاران بار شنیده باشی باز برایت شیرین است و با هر بار شنیدن آن، چند گیگابایت عکس و تصویر و فیلم و تخیل و توهم در چند ثانیه به ذهن انسان هجوم می آورد و تصویرگنگی از سفره عقد و نشستن مقابل آینه شمعدان و بوی تند مواد آرایشی و صدای ساییده شدن کله قند و تکرار پشت سر هم فلاش دوربین ها و نیش و کنایه های خاله زنک های دور سفره و...
آهای با شما هستم! خواننده محترم! جوان عزیز! به قول ناظم دوران ابتدایی ما، چرا نیشت باز شده؟!(با عرض پوزش شدید بابت این نقل قول) از دنیای تخیل و توهم بیا بیرون ! اگر بنا باشد هرکس چند کلمه در این خصوص صحبت کرد شما این قدر سریع وارد عالم خیالات شوید که دیگر زندگی نمی توانید بکنید! به قول عوام «خدا به سر شاهد است» این مسائل فقط به درد همان فیلم و سریال های آبکی تلویزیون می خورد و خیال پردازی های دوران نوجوانی. و الا کسانی که همین داستان را تجربه کرده اند و به اصطلاح این شتر در خانه شان خوابیده، می دانند که وقت خوانده شدن این حدیث و دغدغه و دلهره وجود انسان را گرفته که اصلاً نمی فهمد عاقد چی گفت!
به هر حال جدای از این مسائل به یقین ازدواج سنت پیامبر اسلام و یکی از با ارزش ترین رفتارهای انسانی است که ضامن سلامت فرد و جامعه و زمینه ایجاد سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت خواهد بود.
اما در عین حال نباید از یاد برد که توجه و دقت در نکات متعدد شرعی و فقهی این مساله بسیار مهم و شرط نتیجه گیری مطلوب در این مسیر است و بی توجهی در این زمینه می تواند خطرات و ضررهای جبران ناپذیری را داشته باشد!
سنت یا فریضه
اولین و مهم ترین مسأله شرعی در مورد ازدواج حقیقتی است که متأسفانه چندان به آن توجه لازم نمی شود و آن تفاوت حکم ازدواج در افراد مختلف است.
در تعابیر فقهی به کارهای مستحب «سنت» گفته می شود و به کارهای واجب «فرض» یا «فریضه». در مورد ازدواج هم همواره بر محتسب بودن آن تأکید می شود و معمولاً تعبیر«سنت ازدواج» در مورد آن به کار می رود. درحالی که این وضعیت عادی و طبیعی ازدواج است که به خودی خود کاری مستحب شمرده می شود. اما همین امر مستحب برای برخی از افراد تبدیل به تکلیف واجب و ضروری می گردد.
طبق نظر همه مراجع تقلید اگر کسی بواسطه ازدواج نکردن مبتلا به گناه و معصیت شود بر او واجب است که ازدواج کند. در نتیجه اگر واقع بین باشیم باید بگوییم کم نیستند جوان هایی که ازدواج کردن برای آن ها تکلیفی است واجب، هر چند شرایط ایده ال و متعارف ازدواج برای آن ها فراهم نباشد. در واقع اگر مثلاً جوانی خدای نکرده مبتلا به گناه خود ارضایی است و توان ترک این گناه را هم ندارد، ازدواج کردن برایش واجب است و باید به هر قیمتی شده زمینه ازدواج را فراهم کند و همان گونه که برای ثبت نام در کلاس ورزشی یا تقویتی و یا خرید گوشی موبایل جدید و جدیدترین مد کفش و لباس، آویزان پدر و مادر می شود و بالا خره به خواسته خود می رسد، در این تکلیف واجب و ضروری هم باید از همان فوت و فن ها بهره ببرد و به مقصود برسد.
برهمین اساس والدینی هم که از برخی مشکلات فرزندان شان مطلعند، اما زمینه ازدواج آن ها را فراهم نمی آورند به نوعی زمینه ساز گناه و مانع انجام یک تکلیف واجب به حساب می آیند. همانند آن که نگذارند فرزند شان نماز واجبش را بخواند.
ازدواج های حرام
در کنار مسأله وجوب ازدواج بحث حرمت ازدواج هم مطرح است. یعنی بعضی از ازدواج ها حرام محسوب می شوند.
البته چنان که می دانید ازدواج در اسلام نوعی«عقد» به حساب می آیدو در عقود اسلامی به جزدرچند مورد نادر،حرام بودن، به معنی صحیح نبودن است. در واقع وقتی گفته می شود ازدواج با محارم حرام است یعنی اگر کسی صیغه ازدواج را برای چنین موردی بخواند نتیجه ای ندارد و عقد صحیح شکل نمی گیرد، نه این که به صرف خواندن صیغه انسان مرتکب گناه شده باشد. البته موارد حرمت ازدواج منحصر در همین مورد محرومیت نیست.بلکه موارد دیگری هم هست که به آن ها اشاره می کنیم. اما در همین مورد محرومیت هم مواردی وجود دارد که چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. مانند مسأله محرومیت ناشی از شیر خوردن یا همان «رضاع» ...کم نیستند افرادی که به دلایل مختلف در کودکی از فردی غیر مادر خود شیر خورده اند که معمولاً این امر توسط بستگان نزدیک انجام می شود. یعنی خاله یا عمه نوزاد مدتی به او شیر می دهند. در این موارد اگر شرایط و ضوابط معین در کیفیت و کمیت شیر دهی که در فقه گفته شده حاصل شود، این خاله و عمه حکم مادر رضاعی کودک را پیدا می کنند و فرزندان آن ها به این کودک محرم می شوند و این کودک هم به شوهر آن زن. البته مسأله محرمیت ناشی از شیردهی جزئیات و ظرافت های دقیقی دارد که باید در موارد مختلف با توجه به این نکات حکم صادر کرد. اما به طور کلی باید گفت متأسفانه کم نیستند افرادی که به واسطه شیر خوردن با افراد مختلف محرمیت پیدا می کنند،ولی خودشان از این امر مطلع نیستد.
محرمیت های مصلحتی
یکی دیگر از موارد ابتلا در همین زمینه، محرمیت های مصلحتی است که آن هم در برخی مناطق و نزد برخی از خانواده ها رواج دارد. مثلاً دیده می شود که برای حل مشکل محرمیّت در روابط خانوادگی صیغه چند ساعته ای بین مثلا پدر بزرگ داماد با خواهر کوچک عروس می خوانند تا این خواهرکوچک با داماد خانواده محرم شود. غافل از آن که با این صیغه خواندن افراد دیگر هم به این دختر محرم می شوند و ممکن است در آینده و در مساله ازدواج های ده ها سال بعد، این جزئیات مورد توجه قرار نگیرد.
پیشنهاد ما در این گونه موارد و همچنین در موارد شیردادن به نوزاد آن است که قبل از انجام هر کاری حتماً به یک روحانی مطلع یا یک کارشناس خبره در مورد این مسائل مراجعه شود و جزئیات و نتایج این تصمیم ها به طور دقیق و موردی معین شود. البته این نکته هم قابل ذکر است که اگر در مواردی مثلاً دو نوزاد از یک زن شیر خورده اند، اما نمی دانند این شیر خوردن به حد نصاب محرمیت رسیده و نمی توانند با هم ازدواج کنند یا نه، اصل بر عدم محرمیّت است. هر چند برخی از مراجع در این مورد احتیاط هایی را ذکر فرموده اند.
نکبت های گناه
یکی دیگر از موارد حرمت ازدواج که بسیاری از آن غافلند، نتایج منفی عفت است که باعث حرام شدن برخی حلال ها می شود. به عنوان مثال اگر خدای نکرده دو نفر مرد آلوده به گناه زشت همجنس بازی یا لواط شوند، در برخی از مورد از امکان ازدواج با مادر یا خواهر طرف مقابل محروم می شوند و تا ابد ازدواج برای آن ها حرام خواهد بود. البته این مسأله هم جزئیات و شروطی دارد که در نتیجه حکم تأثیر گذار است. اما به هر حال باید دانست که نکبت و پلیدی این قبیل گناهان نه تنها روح انسان را به آلودگی می کشاند و سعادت ابدی او را به مخاطره می اندازد، بلکه زندگی دنیایی او را هم دستخوش مشکلات و محرومیت هایی اینچنین می کند. نمونه دیگر از همین موارد آن است که بین یک مرد و یک زن شوهر دار نعوذ بالله رابطه جنسی برقرار شود که طبق نظر بسیاری از مراجع این دو فرد تا ابد به هم حرام خواهند بود و حتی اگر آن زن از شوهر خود طلاق هم بگیرد باز هم نمی تواند با این مرد ازدواج کند. البته این مورد اخیر تنها مربوط به گناه و آلودگی به فحشا نیست بلکه در مواردی دیده شده که مثلاً زنی از شوهر خود طلاق می گیرد، اما به دلیل ناآگاهی از شروط دقیق طلاق، صیغه طلاق بین آن ها به درستی اجرا نمی شود و بعد این زن به خیال مطلقه بودن با مرد دیگری ازدواج می کند و... حتی در این موارد هم اگر اشکال در صیغه طلاق آشکار شود و معلوم شود این زن هنوز در عقد شوهر قبلی است، طبق برخی نظرات این زن با مرد دوم تا ابد امکان ازدواج ندارد.
حالا ببینید ناآگاهی از برخی احکام شرعی چه مشکلات و دردسرهای غیر قابل جبرانی را برای افراد ایجاد می نماید.
فقهای فقه نخوانده
از یکی از آسیب های جدی در مورد بحث ازدواج که البته ناشی ازنقص معرفتی ما در مبانی دینی است، داخل کردن تمایلات شخصی و دیدگاهای فردی در این زمینه است.
مثلاً بسیار دیده می شود که پسران و دختران جوان بعد از اقدام به دوستی و رفاقت هایی که در گذشته نامشروع بودن آن ها را توضیح دادیم و بعد از ایجاد تعلق خاطر شدید، برای حل مشکلات گوناگون ناشی از این روابط دست به تفسیر و تأویل دستورات دینی می زنند و فقه نخوانده در جایگاه فقها می نشینند.
به عنوان مثال پیش خودشان تحلیل می کنند که آنچه در دین مورد مذمت قرار گرفته و به شدت از آن نهی شده فحشا و بی بند و باری جنسی و گناه است. ولی رابطه ما پاک و آسمانی است و مقصدمان هم ازدواج است در نتیجه ما درحقیقت زن و شوهر هستیم و یقیناً خدا خودش از نیت قلبی ما خبر دارد ...بعضی ها هم که قدری زرنگ تر هستند می گویند«اصل خودمان صیغه محرمیت را به شکل فارسی یا حتی عربی می خوانیم تا هیچ مشکلی وجود نداشته باشد.»
جالب این که همین دوستان که در این موارد به راحتی قوانین شرعی را به نفع هوا و هوس خود تاویل می برند و تغییر می دهند در دیگر مسائل زندگی خود به هیچ وجه دست به چنین کاری نمی زنند و در آن مسائل ملاک و معیار برایشان قانون است و بسیار هم جدی است. مثلاً هیچ وقت نمی گویند اگر دفترچه انتخاب رشته را به اشتباه پر کردیم می رویم برای مسؤلین توضیح می دهیم و به حضرت عباس قسم می خوریم که منظورمان چیز دیگری بود!؟ یا اگر روز کنکور قدری دیرتر رسیدیم سر جلسه و درها بسته بود میگوییم قانون را نادیده بگیرند چون ما دیشب کار واجب داشتیم و دیر خوابیدیم...
شریعت بی دیوار!؟
این افراد نه تنها دیواری کوتاه تر از دیوار شرع گیر نمی آورند، بلکه در مرام آن ها اصلاً دین و شریعت هیچ دیواری ندارد و هر کجا لازم بود می توان از مرزهای آن عبور کرد و با خدا روی حساب پسر خالگی طی کرد! در حالی که جدی ترین و محکم ترین حدود و قوانین و حساب و کتاب ها مربوط به دین و شریعت است و هر چند قوانین دینی، خشک و غیرقابل انعطاف و جامد نیستند، اما در عین حال جدی و محکم و بسیار با اهمیت تر از سایر قوانین هستند و حتی تساهل و سهل گیری های آن هم تحت ضابطه و قائده است و هر کس نمی تواند بنا بر خواست و سلیقه شخصی و فردی آن را تغیر دهد.
با توجه به این نکات که ذکرش قدری لازم بود، باید خدمت همه دوستان عرض کنیم که این گونه رفتار ها خودسرانه و از سر هوی و هوس در اکثر موارد رفتارهای کامل اشتباه و جاهلانه است که گناه و آلودگی و حسرت و ندامتی طولانی را به دنبال دارد و تبعات منفی آن گاهی تا آخر عمر دامن گیر انسان باقی می ماند. پس در هر حال و در هر موقعیت هم نباید دست به تفسیر و تاویل شخصی قوانین دینی زد و حتماً ضرورتاً باید قبل از هر اقدام عملی در امور درگیر با شریعت، با یک کارشناس خبره دینی مشورت نمود.
یک عقد با دو مدل
در مورد خواندن صیغه عقد و محرمیت و دوستی و...باید بگوییم اصولاً در اسلام یک نوع عقد ازدواج بیش تر وجود ندارد و شروط و مقررات مشخصی هم برای آن تدوین شده است. البته این عقد دو مدل،دارد یعنی اگر این ازداواج محدود و مقید به زمان خاصی نباشد، به عنوان «عقد دائم» شناخته می شود و اگر محدود به زمان معینی باشد«عقد موقت » یا «متعه» یا به تعیبر عرفی «صیغه» خوانده می شود که البته قوانین داخلی ازدواج موقت با دائم قدری متفاوت خواهد بود. اما ماهیت اصلی ازدواج و شرایط صحت عقد موقت فرقی با عقد دائم ندارد. در نتیجه در اسلام هیچ مورد دیگری که عامل ایجاد محرمیت و جواز روابط دوستانه شود مانند صیغه خواهر برادری، صیغه دوستی یا محرومیت و...وجود ندارد. حتی عقدهایی که به جهت ایجاد محرومیت های خاص و مصلحتی خوانده می شود(مانند مواردی که قبلاً اشاره کردیم) هر چند به عنوان صیغه محرومیت معرفی می شود، اما در واقع یک ازدواج کامل است و باید همه قیود و شروط عقد نکاح در آن مراعات شود،هر چند بین داماد و عروس 80 سال اختلاف سن باشد و مدت ازدواج هم نیم ساعت.
خودت و خودش!
اما سؤال مهم و در برخی موارد حیاتی این است که در هر حال آیا پسر و دختری خود می توانند صیغه عقد ازدواج موقت یا دائم را خودشان برای خود بخوانند یا خیر؟
در پاسخ فارغ از همه نکات توصیه ای و اخلاقی و اجتماعی این مسأله که فعلاً با آن کاری نداریم باید گفت بله. چون ازدواج یک عقد و معامله طرفینی است که دو طرف آن هم زن و شوهر هستند و می توانند این معامله را بدون وساطت هیچ فرد دیگری انجام دهند و به اصطلاح برای اجرای عقد خودشان وکیل نگیرند. اما به شرطی که سایر شروط را به درستی رعایت بکنند: در واقع اجرای یک عقد صحیح داری شروط و ضوابطی است که بدون ملاحظه آن ها عقد ازدواج صحیح نخواهد بود.
نخست آن که باید صیغه عقد به شکل عربی صحیح خوانده شود یعنی دختر بتواند صیغه «ایجاد» را درست بخواند و پسر هم قبول کند یا این که پسر وکیل دختر شود در خواندن صیغه ایجاب و از طرف خودش هم صیغه قبول را بگوید. اما اگر صیغه را درستی بلد نیستند یا نمی توانند به عربی صحیح بخوانند، در بین مراجع اختلاف نظر وجود دارد برخی فرموده اند که احتیاطاً باید برای اجرای صیغه وکیل بگیرند و اگر وکیل پیدا نشد خودشان می توانند صیغه را به فارسی یا هر زبان دیگر بخوانند. ولی بعضی دیگر از مراجع وکیل گرفتن را لازم ندانسته اند و فرموده اند اگر نمی توانند به عربی بخوانند می شود همان صیغه را به فارسی بگویند.
اما نکته مهم آن است که ترجمه فارسی باید به گونه ای باشد که معنای دقیق صیغه عربی را منعکس کند و به اصطلاح ترجمه درستی از «زوجت» و«قبلت» باشد.
بی اجازه؟!
اما مهمترین شرط صحت عقد برای افراد بخصوص جوانان مسأله اجازه پدردختراست که اگر آن نباشد، حتی اگرصد بار صیغه را به عربی آن هم با لهجه های گوناگون بخوانید باز این وصلت سر نمی گیرد. در حقیقت عقد ازدواج از هر نوع و با هر هدف و انگیزه ای که باشد حتماً و ضرورتاً باید تکلیفش با این شرط روشن باشد. در نتیجه در این مورد هر کس باید به نظر خاص مرجع خود رجوع کند به این شرط که اولاً اختلافی هم بین نظر مرجع پسر و دختر نباشد و ثانیاً در اصل انتخاب مرجع خود مسیر اشتباهی را طی نکرده باشند.
بی اجازه، بشرطها و شروطها
لازم به ذکر است که همه آن چه در مورد اجازه پدر یا جد پدری ذکر شد درفرضی است که دختر پدر یا پدر بزرگ پدری داشته باشد، و الا اجازه مادر یا برادر یا عمو یا هر فرد دیگر در صحت شرعی عقد دخالتی ندارد. البته به شرطی که دختر از نظر سن و فهم و درک به حدی
رسیده باشد که مصلحت خود را تشخیص بدهد و به اصطلاح فقهی «رشیده» باشد.
نکته بعدی آن که لزوم اجازه پدر یا جد پدری تنها در مورد دختران دوشیزه و به اصطلاح «باکره» است و الا دختری که قبلا ازدواج کرده و باکره محسوب نمی شود، دیگر نیاز به اجازه گرفتن ندارد به شرطی که رشیده باشد.
همچنین در مورد ماهیت باکره بودن و این که اگر فردی با گناه یا در حادثه ای بکارت خود را از دست داده یا اصولاً بکارت نداشته، باز هم نیازمند اجازه پدر هست یا خیر، نیز در بین مراجع اختلاف نظرهایی وجود دارد که دقت در آن موارد لازم به نظر می رسد.
منبع : نشریه دیدار آشنا شماره 125
جوان تعدد زوجات،چرا؟
به یقین مسأله روابط بین زن و مرد و مسائل و ویژگی های این روابط یکی از مهم ترین و جدی ترین موضوعات مورد توجه بشر در طول تاریخ بوده و از ابعاد گوناگون به این مسأله توجه شده است. در زمان کنونی نیز این مسأله به عنوان یکی از جدی ترین و اساسی ترین موضوعات روابط بشری مورد بحث و تأمل بسیار است.
البته تأمل و دقت در خصوص این مسأله در ابعاد و جنبه های گوناگون صورت می پذیرد که یکی از مهم ترین حوزه ها در این مسأله نوع نگاه ادیان به این مقوله است؛ در ادیان گوناگون نسبت به مقوله روابط بین دو جنس نگرش های مختلفی ارائه شده است که در نظر برخی ادیان این روابط غریزی و طبیعی حتی در شکل ازدواج و پیوند عادی انسانی در حد نوعی رفتار نامقدس و مذموم تصویر شده است درحالی که در اسلام ازدواج و پیوند طبیعی بین زن و مرد به عنوان امری مقدس و ارزشمند تلقی شده است. اما در میان برخی قوانین و دستورات اسلامی در خصوص همین مسأله دستمایه اشکالات و سئوالات بسیاری شده که بخصوص در زمان کنونی شدت و دقت بیش تری را به خود اختصاص داده است و قطعاً یکی از مهمترین نکات در زمینه مسأله ازدواج مجدد و تجویز چند همسری برای مردان است. البته سؤالات مورد توجه در این خصوص در چند محور قابل طرح است که به امید خدا ما هم در چند شماره به آن ها خواهیم پرداخت، این موضوعات عبارتند از:
1. اصل مسأله تعدد زوجات و این که چرا اسلام این قانون را که بر خلاف میل طبیعی زنان است و به شدت با احساسات و عاطفه خدا دادی آنان در تعارض است جعل کرده است.
2. مسأله ازدواج موقت و تجویز روابط آزاد و بی حد و حصر و با هدف خاص جنسی برای مردان
3. انحصار این احکام برای مردان و عدم امکان تعدد شوهر به صورت دائم موقت برای زنان.
در این شماره به پرسش اول اصل تجویز تعدد همسر در اسلام خواهیم پرداخت و برخی سؤالات و ابهامات اصلی این موضوع را مورد تأمل بیش تر قرار خواهیم داد.
سؤال این جاست که چرا اسلام مسأله چند همسری را پذیرفته و اصولاً آیا این امر با فطرت و طبیعت بشر همخوانی دارد و به علاوه در همه زمان ها قانونی منطقی و معقول خواهد بود؟
یک اشتباه تاریخی
در پاسخ به این پرسش قبل از هر چیز باید دانست که برخلاف تصور عمومی، اسلام چند همسری را ایجاد نکرده است بلکه امری متداول و مشهور آن هم بدون حد و حصر را در قید قانون و ضابطه درآورده است و آن را محدود نموده است.
با مراجعه به منابع تاریخی به خوبی روشن می شود که تقریباً در همه ادیان و فرهنگ های گذشته تعدد همسر برای مردان مورد تأیید و دارای رواج بسیار بوده است.
به عقیده ویل دورانت این رسم از اجتماعات اولیه بشری سر چشمه گرفته بلکه «در اجتماعات اولیه، اصل چند همسری روشی متداول و رایج بوده است»(1) همچنین رسم چند زنی در میان اقوام چینی و هندی و بابلی و آشوری و مصری قدیم و در میان قبایل سر خپوست آمریکا رواج کامل داشته است.(2)
حتی از منظر ادیان، کتاب مقدس (تورات) آن را به رسیمت شناخته و آورده است که انبیای بزرگ الهی همانند ابراهیم (کتاب مقدس،سفر پیدایش، باب 25 :1-6 ) و یعقوب (سفر اعداد، باب12: 1) و داود زنان متعدد داشتند. در خصوص داود کتاب مقدس اسامی 9 نفر از زنان او را نام می برد.(3)
علی رغم موضع کلیسا و فرهنگ و قوانین کشورهای مسیحی در مخالفت جدی با این امر، دقت نظر روشن می سازد که این امر در منابع مسیحیت مورد انکار نیست و با مراجعه به اناجیل اربعه می توان دریافت که دستور خاصی در مورد ممنوعیت چند زنی وجود ندارد، بلکه در رساله پولیس مطالبی است که جواز تعدد زوجات را می رساند، آن جا که پولیس می گوید: «لازم است اسقف تنها یک زن بگیرد».(4) روشن است این که اسقف ملزم به اکتفا به یک زن شده، دلیلی بر این می باشد که برای غیر اسقف، بیش از یک زن جایز بوده است.
به هر حال از این نکات روشن می شود که مسأله چند همسری از نوآوری های اسلامی محسوب نمی شود! بلکه در همه فرهنگ ها و اقوام و ادیان گذشته مورد تأیید بوده و اسلام تنها آن را محدود نموده است، حتی در صدر اسلام با آمدن قانون محدودیت همسران تا 4زن برخی از مسلمانان مجبور به طلاق دادن تعدادی از همسران خود شدند تا بیش از 4همسر نداشته باشند.
ضرورت اجتماعی یا تمایل فردی
البته روشن است که شهرت یک قانون و فرهنگ دلیل بر دلیل بر تأیید آن از منظر اسلام نیست و باید دید که چرا این مسأله را مورد تأیید قرار داده است؛ در این زمینه باید که اصولا مساله تعدد همسر از نظر اسلام یک نیاز و ضرورت اجتماعی است که در همه زمان ها با شدت و ضعف وجود دارد و این قانون راه حل قانونی برخی از ضرورت ها درمواقع خاص محسوب می شود.
به عبارت روشن تر مسأله تعدد همسر صرفاً به معنی تعدد شریک جنسی نیست بلکه ماهیت ازدواج سرپرستی و پذیرفتن مسؤلیت یک خانواده برای مرد است و اگر مسأله منحصر در ارضاء نیازهای جنسی بود و با تجویز ازدواج موقت و عدم محدودیت در آن می شد به آسانی به این هدف رسید، زیرا تعهدات مسؤلیت های ازدواج موقت بسیار کم تر از ازدواج دائم است و با ازدواج دائم، تعهدات و تکالیف متعدد اقتصادی و اجتماعی بر عهده مرد قرار می گیرد و بار بسیاری از مسؤلیت ها حتی مسؤلیت های شخصی زن و احیاناً فرزندان او بر دوش مرد گذاشته می شود.
اما منظور دقیق از این ضرورت اجتماعی چیست؟
عدم تناسب جمعیتی
یکی از نکات قابل توجه در شکل گیری این ضرورت اجتماعی عدم تناسب آماری زنان و مردان است، در واقع تجربه بشری نشان می دهد که همواره مردان در حوادث گوناگون زندگی،بیش از زنان در خطر مرگ قرار دارند و در جنگ ها و حوادثی نظیر بالایای طبیعی حوادث رانندگی،نزاع های اجتماعی، مخاطرات محیط کار و ...قربانیان اصلی را آن ها تشکل می دهند. در نتیجه همواره میزان زنان در جامعه بیش از مردان خواهد بود و زنان بسیاری در جامعه بدون همسر و سرپرست باقی می مانند.
حتی در همین زمان که در کشور ما جنگ و نزاع و درگیری و خطر مستقیم جانی وجود ندارد بر اساس آمارهای برخی مراکز حمایتی زنان، آمار زنان آماده ازدواج در کشور چندین برابر مردان است (5) و البته نظیر این آمار در کشورهای مختلف نیز مشاهده می شود.
به علاوه حمایت از خانواده هایی که به نوعی سرپرست خود را از دست داده اند و زنانی که با وجود چند فرزند، شوهر خویش را بر اثر طلاق یا فوت از دست داده اند و به هر دلیل خواهان ورود در عرصه یک زندگی جدید با موقعیت و شرایط جدید نیستند یا چنین فرصت مناسبی برایشان فراهم نمی شود، یکی از مهم ترین معضلات اجتماعی است.
در واقع کم نیستند زنانی که به هر دلیل همسر خویش را از دست داده اند و در عین حال اصرار بر حفظ خانواده قبلی و پرورش فرزندان خود در همان محیط را دارند، اما در عین حال نیازمندی های عاطفی و اقتصادی و حتی جنسی، ضرورت های غیر قابل انکاری برای آن ها است و البته مهم ترین ضرورت در کنار همه این موارد نیاز به یک سرپرست و حامی است تا مانع شکل گیری فشارهای روانی و اجتماعی بر آنان شود، حقیقتی که در تعابیر عرفی از آن به «بودن نام یک مرد بر زن و فرزندانش» تعبیر می شود و روشن است که با انجام یک ازدواج درجه دو و کم رنگ تر از ازدواج اول بخش عمده این نیازها حاصل می شود.
نیازجنسی،حقیقتی غیر قابل انکار
نمی توان انکار کرد که ماهیت نیاز جنسی در مردان کاملاً متفاوت از نیاز جنسی از زنان است، به گونه ای که در اغلب مردان انگیزه اصلی در ازدواج و ارتباط با جنس مخالف خواسته یا نا خواسته، ارضای نیاز جنسی است، در حالی که در اغلب زنان این انگیزه عاطفه و روحی است حتی بخش عمده نیاز جنسی در آن ها هم ماهیتی دوگانه یعنی عاطفی جنسی دارد.
اصولاً در شدت و قدرت این نیاز بین زنان و مردان تفاوت آشکاری وجود دارد، به گونه ای که حتی در جوامع غربی که بیش ترین تحریکات و بیداری های جنسی وجود دارد عدم تمایلات جنسی عامل اجتماعی ندارد، تفاوت بین زنان و مردان در نیاز جنسی امری کاملاً پذیرفته شده است تا حدی که در اکثر این کشورها میزان سرد مزاجی جنسی، 35 تا حدود 40 درصد جمعیت زنان را شامل می شود،در حالی که این امر در مردان شاید به 10 درصد هم نرسد؛البته در برخی جوامع میزان سرد مزاجی زنان تا80 درصد هم تخمین زده شده است.
همچنین نمی توان انکار کرد که بقای غریزه جنسی مردان از زنان طولانی تر است، زیرا غالب زنان در سن معینی،آمادگی جنسی خود را از دست می دهند، در حالی که در مردان چنین نیست، هم چنین زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حاملگی، عملاً هم ممنوعیت برقراری روابط طبیعی جنسی دارند و به علاوه تمایل هورمونی به این امرندارند، در حالی که درمردان این ممنوعیت ها وجود ندارد و نیاز جنسی به طور قوی و مستمر و کامل در آن ها و جود دارد.
همه این موارد نشان می دهد که نمی توان شرایط زن و مرد را در خصوص نیاز های جنسی یکسان دید و برای هر دو جنس به یک گونه قضاوت کرد.
واقع بینی منصفانه
با در نظر گرفتن همه آنچه گفته شد، در برابر این ضرورت ها ناچاریم یکی از سه راه را انتخاب کنیم:
1. مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان بیوه تا پایان عمر بدون همسر باقی مانده،تمام نیازهای فطری و خواسته های درونی و احساسی خود را سر کوب کنند.
2. مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند، ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهرمانده اند به شکل های گوناگون برقرار سازند.
3. کسانی که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشکلی برای آن ها ایجاد نمی شود نیز قدرت براجرای کامل عدالت میان همسران دارند، به آن ها اجازه داده شد که بیش از یک همسر انتخاب کنند.
حال اگر بخواهیم راه اول را انتخاب کنیم،باید گذشته از مشکلات اجتماعی که به وجود می آید، با فطرت و غرائز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه بر خیزیم. هم چنین عواطف و احساسات این گونه زنان را نادیده بگیریم اما این مبارزه ای است که پیروزی در آن نیست. به فرض که این طرح عملی بشود، جنبه های غیر انسانی آن بر هیچ کس پوشیده نیست.
اگر راه دوم را انتخاب کنیم، باید فحشا را به رسمیت بشناسیم و انواع مشکلات جسمی و روحی و فرهنگی و اجتماعی که دامنگیر این گونه روابط آزاد می شود را بر جامعه بپذیریم؛ تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار می گیرند، نه تأمین مالی و اجتماعی و... نه آینده ای در خور و سرنوشتی معین. چنان که شخصیت آن ها در این فرایند پایمال شده است و وجدانی سرخورده و احساسی سرشار از ملامت خود دارند. این ها اموری نیست که انسان آگاه آن را تجویز کند.
بنابراین تنها راه سوم می ماند که هم به خواسته های فطری و نیاز های غریزی زنان در موقعیت های خاص پاسخ مثبت داده شده، هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانی زندگی این دسته از زنان جلوگیری شود و جامعه نیز از گرداب گناه در امان بماند.
چند نکته قابل تامل
در این میان چند نکته مهم اجتماعی هم وجود دارد: اول آن که وجود زنان بی سرپرست و بیوه در جامعه فارغ از انواع فشار های درونی بر خود آن ها در فرض تحمل و خویشتن داری، به دلایل گوناگون اقتصادی و روحی و غریزی می تواند موجب مفاسد و مشکلات فردی و اجتماعی بر خودشان، فرزندان شان و جامعه گردد، در حالی که با یک ازدواج دائم اما کم رنگ تر از ازدواج اول، بخش عمده این نیازها برطرف شده و خطرات بسیاری در این زمینه برطرف می گردد.
دیگر آن که با توجه به مشکلات ناباروری که جمعیتی حدود 10درصد خانواده های کشور را به خود اختصاص می دهد و تمایل شدید در برخی افراد برای فرزند داشتن، همچنین انگیزه های موجه جنسی در مردان آن هم در شرایط خاصی که معمولاً از طریق همسر خود توان بر آورده ساختن آن را ندارند، در پاره ای موارد تعدد زوجات را کاملاً منطقی می کند و مانع شکل گیری طلاق در بسیاری از خانواده ها است. بر اساس آمارهای مراکز رسمی کشور منشا حدود 50 درصد از طلاق ها در کشور ما عدم تفاهم جنسی و نارضایتی جنسی از همسر است (6) که غالباً هم منشا این خواسته ها، مردانه است و اگر امکان برآورده کردند برخی از این خواسته ها از طریق دیگر برای مرد فراهم باشد، کم نیستند مردانی که در هر حال علاقه به همسر اول خود داشته خواهان ادامه زندگی با او می باشد.
و نکته آخر این که با توجه به قدرت این نیرو در مردان و تأثیرگذاری آن در تصمیمات و رفتارهای فردی و اجتماعی شان و توانایی مردان در برآورده ساختن تمایلات خود از طریق ابزارهای مالی و اجتماعی که دارند، اگر واقع بینانه بنگریم می بینیم در بسیاری از موارد این نیاز اگر از طریق مشروع برآورده نشود، مردان را وادار به اقدام از طریق نامشروع می کند، که تبعات منفی فردی و اجتماعی و خانوادگی آن بسیار بیش تر و خطرناک است.(7)
تا این جا ممکن است سؤالات و انتقادات متعددی بخصوص از طرف خانم ها به آن چه گفته شد وارد شود، اما باید توجه داشته باشید که آن چه ذکر شد یک طرف مسأله بود و در شماره بعد به چند نکته دقیق در همین رابطه که به رویه مقابل این حکم بر می گردد، یعنی شرایط خاص اسلام برای اصل ازدواج موقت و همچنین تبعات منفی روحی و روانی این مسأله برای همسر اول و به علاوه تفاوت نگاه فقهی و اخلاقی در این خصوص خواهیم پرداخت.
پی نوشت ها :
1.ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص50
2.همان، ص، 61
3.کتاب مقدس، کتاب اول تاریخ ایام، باب سوم.
4.رساله اول پولیس رسول به تیموتاؤس، باب سوم:2و120
5.پایگاه جامع زنان ایرانwww.parswoman.com
http://www.gamegamonline.ir/papertext
6.aspx?newsnum=100885860875
7.با استفاده از www.pasokhgoo.irمنبع: دیدار آشنا شماره 125
منبع : نشریه دیدار آشنا شماره 125
حال هوای جیب داماد
این مقاله تقدیم به آقایونی که قصد دارند به جمع متأهل ها بیپوند و از خرج و مخارجش هم اطلاع ندارند. پس با دقت این مقاله را بخوانید و به فکر آینده باشید.
1- حلقه
اگر از مخارج آزمایشگاه و محضر فاکتور بگیریم، نوبت می رسد به خرید حلقه.
این مرحله که معمولاً بعد از جاری شدن صیغه محرمیت بین زوج جوان باید انجام شود، نقش تعیین کننده ای در تصمیمات آتی شما خواهد داشت.
میزان خرجی که در این مرحله متقبل می شوید بیش ازآن چه که فکرش را بکنید در ادامه خریدها تأثیرگذار است. مراقب باشید در همان ابتدای مرحله خرید ها، بیش از حد به خودتان فشار نیاورید.
این حلقه ها را می توان با قیمت میانگین250 هزار تومان تهیه کرد که انتخاب بین این ارقام کاملاً به انتظار طرفین از زندگی مشترک بستگی دارد. وقتی با یک حلقه 300-250 هزار تومانی می توان حق مطلب را به جا آورد، چه لزومی دارد بابت انتخاب حلقه ایتالیایی یکی دو میلیون هزینه تراشید؟!
جالب است بدانید خیلی از طلبه ها با یک کار ساده، هم اصلاً تهیه حلقه را رعایت می کنند و هم از جنبه تشریفاتی آن می کاهند...یک انگشتر عقیق!
هم استفاده از عقیق ثواب دارد و هم پولی که می بایست هزینه خرید طلا یا پلاتین می شد،پس انداز می شود. غیر طلبه ها هم با یک انگشتر شیک نقره، می توانند همین کار را انجام دهند!
2- خرده خریدهای تازه عروس
شروع زندگی مشترک یک سری حداقل هایی را لازم دارد. اگر قرار است داماد شوید و مسؤلیت یک زندگی مستقل را به عهده بگیرید، باید کیف و کفش و چادر چاقچور و مانتو و... را برای نو عروس تان مهیا کنید.
قیمت کفش های زنانه از20 هزار تومان شروع می شود و به 300-200هزار تومان هم خواهد رسید! همین طور هزینه خرید پوشاک از قبیل مانتو هم از 30-25هزار تومان شروع می شود و به 100 هزار تومان می رسد! مهم این است که هنگام خرید رو در بایستی را با همسرتان کنار بگذارید و کاری نکنید که بابت خرج کردن های بی حساب و کتاب، همان اول زندگی با قرض و قوله سر و کله بزنید و سر گرسنه روی بالین بگذارید!
فراموش هم نکنید که خرج کردن اصولی با کنس بازی فرق دارد. یکهو بیش از حد مته به خشخاش نگذارید!
3- منزل
اگر خانواده شرایط خاصی دارند و می توانند مسکن تان را تأمین کنند و به اصطلاح هوایتان را دارند، که هیچ.
اما اگر خانواده شما یک طبقه مجزا ندارند که در اختیارتان بگذارند، باید هر چه زودتر به بنگاه های معاملات مسکن مراجعه کنید.
لابد شما هم تأیید می کنید؛ دو جوانی که تازه زندگی شان را شروع کرده اند، الزاماً نیازی به خانه دوبلکس120 متری در بهترین نقطه شهر را ندارند. فکر یک سر پناه باشید که خودتان و همسرتان در آن احساس آرامش کنید و البته به وضع جیب تان هم سازگار باشد.
خیلی ها اشتباه مهلکی انجام می دهند و بدون تصمیم گیری درست، خانه ای را اجاره می کنند که مبلغ اجاره اش 90 درصد حقوق ماهیانه شان را به خودش اختصاص می دهد!
پس بهتر است خانه ای اجاره کنید که دردرجه اول در شأن خودتان و همسرتان باشد و درجه دوم بعد از پرداخت اجاره ماهیانه، مبلغی هم برای خرج خورد و خوراک ماهانه تان هم باقی بماند.
4- جهیزیه آقا داماد
در بیش تر نقاط ایران، رسم بر این است که کنار جهیزیه ای که خانواده عروس تهیه می کنند،داماد هم باید جهیزیه مربوط به خودش را مهیا کند.
جهیزیه داماد معمولاً متشکل از تلویزیون، میز تلویزیون، فرش، دو دست رختخواب، آئینه وشمعدان و... است. تلویزیون را که با 400-200هزار تومان می توان تهیه کرد و کسی نمی تواند شما را مجبور کند برای آغاز زندگی، یک سینمای خانوادهLEDدومیلیونی بخرید!
آئینه و شمعدان هم از 80 هزار تومان در بازار موجود است تا 1/5میلیون تومان! تجربه نگارنده شاهد بر این مدعاست که با120-100هزار تومان هم می شود یک آئینه و شمعدان شیک و آبرومندانه خریداری کرد. از آن جایی که روی زمین خشک نمی توان نشست، نیاز به یک فرش هم دارید که یک فرش 12متری که ابریشمی و میلیونی نباشد، برای شما بین450-300هزار تومان آب می خورد.
هزینه تهیه دو دست رختخواب هم خیلی به جایی بر نمی خورد، با 100-80 هزار تومان دو دست رختخواب کامل شیک و تمیز به انضمام بالش و پتو گیرتان می آید که البته باید لحاف دوز، ترتیبش را برایتان بدهد. اما اگر مادرتان این زحمت را قبول کند، 20هزار تومانی که قرار بود حق الزحمه لحاف دوز باشد به پس انداز پسرش اضافه خواهد شد.
5- سرویس طلا
اسم سرویس طلا که می آید تن خیلی از شما به لرزه می افتد!
نیازی به لرزیدن نیست. کلاً طلا پس انداز زندگی شما خواهد بود.
هر چقدر صرف خرید طلا کنید، راه دوری نخواهد رفت. کلاً طلا هم زینت خانم هاست و هم با حفظ سمت، پس اندازی برای زندگی زوجین.
با این حال بهتر است که یکهو جوگیر نشوید و برای پس انداز قلمبه آینده تان دست به خرید سرویس های دو سه میلیونی نزنید!
به خاطر داشته باشید که هنوز مخارج زیادی بیش روی شماست و نباید تمام پس انداز و بودجه تان را صرف خرید سرویس طلای ایتالیایی کنید تا چشم دخترخاله ها و دختر عمه های همسرتان از کاسه در بیاید! سرویس طلا را می توان با 1/000/000-800/000 تومان هم تهیه کرد. کمی بیش تر بازار را بگردید و شتابزده عمل نکنید.
همچنین فراموش نکنید سرویس هایی که در آن ها از نگین های زیادی استفاده شده باشد، موقع خرید برایتان گران می افتند،اما خدای ناکرده اگر در آینده قصد فروش آن را داشته باشید، ضرری حداقل 200-300هزار تومانی برایتان دارند. چرا که هنگام فروش، طلا فروش ها وزن نگین های شیشه ای را از سرویس تان کسر خواهند کرد! در حالی که وزن همین نگین ها هنگام خرید برایتان محاسبه می شود!
6- تالار و غذا و پذیرایی
همه این روضه را نخوانده حفظ هستید که اگر شرایط منزل تان مهیاست، مجلس را در خانه برپا کنید. در این صورت لازم نیست فقط 1تا3 میلیون فقط به ورودی تالار اختصاص بدهید.
ضرورتی هم برای «سرو»چند نوع غذا وجود ندارد. به خاطر داشته باشید که تصمیم گیرنده اصلی شما و همسرتان هستید و اگر هزینه نا معقولی را صرف این امور کنید، فقط و فقط خودتان متضرر خواهید شد.
پس خودتان را توی خرج نیندازید که کنار کباب کوبیده یا جوجه، حتما باید بره بریان یا باقالی پلو با ماهیچه سرو شود! با یک غذای ساده، می توانید برای هر میهمان 4000-2500تومانی هزینه کنید و خودتان را از پرداخت 30/000تومان برای غذای هر میهمان نجات بدهید!
7- ماشین عروس
کرایه ماشین تشریفات 6درب را فراموش کنید!
ماشاا...توی فامیل ماشین شیک و با کلاس فراوان است و حتماً چند نفری هستند که به شما پیشنهاد بدهند ماشین شان را به عنوان ماشین عروس گل بزنید. با 50-40هزار تومان ماشین را گل بزنید و بروید دنبال عروس خانم که در آرایشگاه منتظرتان هستند.
8- آرایشگاه
این مورد از آن جاهایی ست که بد خوابی برایتان دیده اند!
وقتی با 150-100 هزار تومان می توانید عروس خانم را جهت اموربزک (!) به آرایشگر بانوان بسپارید، چه اسراری است که 900-800 هزار تومان به آرایشگر بدهید؟!
آن هم به خاطر مجلس 4-3 ساعته؟!
زیر بار انعام هم نروید که به اندازه کافی به آرایشگر پول داده اید!
البته قدیم ها اوضاع به این ترتیب نبود و چند نفر از خانم های قوم و خویش، دور هم جمع می شدند و ظرف نیم ساعت، عروس خانم را مجانی بزک می کردند!
چه می شود کرد؟!
باید اعتراف کنیم یک سری از همین خرج هایی هم که در این مطلب عنوان شدند، اضافه هستند، اما...چه می شود کرد؟!
آش کشک خاله است! خربزه ای ست که خورده اید دیگر!
9- فراموش نکنید
اگر جزء آن دسته ای هستید که از بدو تولد و به مرحمت جیب ابوی، وضع تان توپ است و شاید هم بعد از اتمام دوره تحصیل، عرق جبین تان را پس انداز کرده اید، فراموش نکنید که تنها کسی که از ریخت و پاش در مجلس عروسی متضرر می شود، شما و همسرتان هستید.
پس کاری نکنید که فردای عروسی کاسه چه کنم چه کنم دست بگیرید!
منبع : نشریه دیدار آشنا شماره 125
ازدواج در عین بی پولی
کمکم ازدواجهای پایدار میروند که به خاطراتمان بپیوندند. یادش بخیر! کمی قدیمترها جوان تا دست راست و چپش را میشناخت بزرگترها برایش آستین بالا میزدند و سوروسات عروسی راهمیانداختند.
به ندرت امکان داشت سن دختر و پسری از 20 سال بگذرد و مجرد مانده باشد. آن روزگار اصلا اسم طلاق کراهت داشت و کسی جرات عنوان کردن چنین کلمهای را در خانواده نداشت؛جز مواردی خاص. افسوس که این روزها شرایط دگرگون شده است. سن ازدواج دخترها و پسرها بالا رفته، خیلیها اصلا انگیزه ازدواج ندارند و طلاق هم امری طبیعی شدهاست و مسئولان هم تاکنون نتوانستهاند این آب رفته را به جوی بازگردانند.
چند وقت پیش «محمد سیاح» مدیرکل دفتر آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبتاحوال کشور مانند سال گذشته(1389) اعلام کرد ازدواج در سهماهه نخست امسال نسبت به زمان مشابه سال پیش، کاهش و طلاق افزایش یافتهاست. طبق این آمار در سهماهه نخست امسال دویست و چهل و دو هزار و دویست و سه مورد ازدواج و سی و سه هزار و هفتصد و هشتاد و دو مورد طلاق در کشور رخ داده و استان تهران با هفت هزار و سیصد و ده طلاق رکورددار طلاق در کشور است. این آمار نشان میداد که ازدواج 2 /6درصد کاهش و آمار طلاق 2 /16درصد افزایش داشته است. رشد آمار طلاق و کاهش ازدواج و بیانگیزگی در جوانان برای تشکیل خانواده، کمکم میرود به یک اصل پذیرفتهشده در جامعه تبدیل شود اما آیا جامعه تحمل تاوان عواقب آنرا خواهد داشت؟
سخن پول
بیانگیزگی جوانان برای تشکیل خانواده که طی سالهای اخیر روند روبهرشدی داشته زنگ خطری برای جامعه بهشمار میرود و از وجود مشکلات اساسی در برنامهریزی مسئولان این حوزه خبر میدهد. کارشناسان دلایل مختلفی همچون مشکلات اقتصادی، جامعهگریزی، تنوعطلبی، مسئولیتگریزی، ترس از شکست در زندگی، همچنین رقابت و قدرتطلبی زن و مرد در زندگی مشترک را از دلایلی میدانند که تمایل به ازدواج را کاهش دادهاست اما اغلب جوانان بیپولی را بزرگترین سد مقابل خود میدانند. آنها امروز پذیرفتهاند که مخارج این مراسم را میتوانند در زندگی مشترکشان هزینه کنند و به برگزاری یک مراسم بسیار ساده و کمهزینه هم قانع شدهاند؛ مشکل اصلی پس از ازدواج است.
بیپولی در شرایط اقتصادی فعلی به سدی بزرگ در برابر ازدواج تبدیل شدهاست و برخی از شخصیتهای حقیقی و حقوقی برای عبور از این سد، بر ازدواج و برگزاری مراسم ساده و امثال آن اشاره میکنند؛ درصورتیکه اصلا درد جوانان دمبخت، نداشتن پول برای برگزاری مراسم عروسی نیست. آنها امروز پذیرفتهاند که مخارج این مراسم را میتوانند در زندگی مشترکشان هزینه کنند و به برگزاری یک مراسم بسیار ساده و کمهزینه هم قانع شدهاند؛ مشکل اصلی پس از ازدواج است. پسری که امروز در خانه پدری روزگار میگذراند و بدون پرداخت اجارهبها و مخارج زندگی مشترک از مشکلات مالی مینالد حتی اگر دانشجو و سرباز نباشد و در این نابسامانی و بیکاری هم شغلی با ماهی سیصد-چهارصد هزار تومان حقوق برای خود دست و پا کرده باشد چطور بهخود جرات ازدواج بدهد؟ اجاره و هزینههای زندگی ساده و روزمره چنان سرسامآور شده که سادهزیستی را هم دشوار کرده است.
ازدواج در عین بی پولی
واقعبینی
دختر و پسری را یکشبه وارد خانه بخت کردن کار دشواری نیست اما اینکه آنها چطور باید در این زندگی مشترک خوشبخت شوند و به آرامش برسند و جامعه را بسازند جای تامل دارد. اجازه دهید با عینک خوشبینی برخی مسئولان به موضوع نگاه نکنیم و حقایق را ببینیم. فرض کنیم که جوانی با وام ازدواج و کمک دوروبریها، یک خانه که چه عرض شود یک سوئیت 40متری اجاره و بدون مراسم عروسی راهی زندگی مشترک شد، بعد چه میشود؟ مگر حقوق پایهای که تعیین شده بیش از 300-چهارصد هزار تومان است؟ اجارهبهای یک سوئیت 40متری در محلههای متوسط شهر تهران حدود چهارصد هزار تومان است؛ یعنی برابر با تمام حقوق این فرد. اصلا تصور کنید زوج گیاهخواری پیشه کنند و از خوردن گوشت کیلویی شانزده هزار تومان هم صرف نظر کنند و به جای پرداخت کرایههای سنگین تاکسی هم سواراتوبوس شوند و یارانهها را هم برای پول آب و برق و گاز کنار بگذارند، باز هم ماه را به آخر نخواهند رساند. جوان امروز تمام این موارد را حساب میکند و نهایتا انگیزه ازدواجش را از دست میدهد. حتی اگر فردی با تمام این شرایء به هر دلیلی تصمیم به ازدواج بگیرد آیا در زندگی توأم بافشار به آرامش و تعالی که هدف اصلی ازدواج است خواهد رسید؟ کافیاست گشتی در دادگاههای خانواده بزنید و پای درد دل زوجهایی که برای جدایی مراجعه کردهاند بنشینید و سخنانشان را تحلیل کنید تا متوجه شوید بسیاری از آنها را مشکلات مالی، به مرور از هم دور و نهایتا از هم جدا کردهاست.
راهکاری که اجرا نشد
آمار حکایت از آن دارد که بیش از ده میلیون جوان مجرد در کشور وجود دارند که بخش زیادی از آنها با تاخیر ازدواج روبهرو هستند و بسیاری از آنها هم بهدلیل مشکلات مالی اصلا انگیزهای برای ازدواج ندارند و به ناچار یا احساسات و نیازهای خود را سرکوب میکنند یا دست به اقداماتی خلاف باورهایشان میزنند که در هر دو مورد پیامدهای ناخوشایندی برای فرد بهدنبال دارد. در حقیقت ازدواج و تشکیل خانواده انگیزشی قدرتمند برای زوجین ایجاد میکند تا از آسیبهای گوناگونی که در زندگی مجردی در کمین آنهاست، مصون بمانند.
مشکلات مالی در حالی تبدیل به سدی بلند در برابر اجرای سنت پیامبر مکرم اسلام شده است که قانون تسهیل ازدواج که درتاریخ 27 آذرماه 84 به تصویب مجلس رسید و در تاریخ 7 دیماه همان سال مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفت هنوز به درستی اجرا نشدهاست. این قانون میتوانست کمی از مشکلات ازدواج بکاهد چرا که دولت موظف شده بود با استفاده از امکانات دولتی یا با کمک خیرین مسکنساز، مسکن موقت را بهمدت 3سال و به شکل رایگان در اختیار زوجهای جوان قرار دهد. به این ترتیب زوجهای جوان درابتدای زندگیشان حداقل دغدغه پرداخت اجارهبها را نداشتند و میتوانستند با خیالی آسودهتر برای آینده خود برنامهریزی کنند. همچنین در این قانون دولت موظف شدهبود به زوجهای جوانی که هیچ کدام دارای شغل نبودند، بهمدت دوسال کمکهزینه زندگی پرداخت کند و بعد از شاغلشدن آنها این مبلغ را بهتدریج پس بگیرد. افزایش مستمری سربازان و دانشجویان متأهل و تهیه خوابگاه برای دانشجویان متأهل بخش دیگری از وظایفی بود که مجلس در این قانون برای دولت مشخص کرد و میتوانست تا حدی انگیزه ازدواج را بالا ببرد اما دولت آنرا خیلی جدی نگرفت.
عواقب
اقدامات فرهنگی و اقتصادی که تاکنون از سوی مسئولان برای تسهیل ازدواج جوانان انجامشده بیتردید کافی و مناسب نبوده که باعث افزایش سن ازدواج و بیانگیزگی برای تشکیل خانواده شدهاست. اما این بیبرنامگیها و کمتوجهیها چه پیامدهایی خواهد داشت؟ بررسیها حاکی از آن است که میان ارتکاب جرم و بالا رفتن سن ازدواج رابطه مستقیم وجود دارد. روانشناسان معتقدند هنگامی که انگیزههای قوی نظیر امیال غریزی، تولیدمثل، استقلال زیستی و تشکیل خانواده به وسیله موانعی سرکوب شوند احساس ناکامی رخ میدهد و احساس، شخصیت و هویت فرد را زیرسلطه برده و بهتدریج تمامی ابعاد وجودی فرد را در برمیگیرد. از سوی دیگر افزایش سن ازدواج و عدمارضای امیال غریزی به شکلی درست، سبب شکلگیری عقدههای روانی و انباشت آنها در شخصیت فرد میشود و عصبیتهای روحی، طغیانگری، احساس پوچی و حتی میل بهخودکشی مجال بروز مییابند. نکته مهم اینکه روابط نامشروع پیش از ازدواج هم نهتنها به ارضای کامل و جامع منجر نمیشود بلکه بهدلیل غیراخلاقی بودنش عصبیتها را تشدید هم میکند.
افزایش امنیت درونی، بازیابی شخصیتی و حتی رفع برخی مشکلات ذهنی و روانی، بلوغ فردی و اجتماعی، افزایش مهارت و انگیزه و تولید ثروت میتواند پیامدهای ازدواج بموقع و موفق باشد. «غلامعلی افروز» روانشناسی که بیش از 30 سال درباره ازدواج و طلاق تحقیق کرده ازدواج را مهمترین انتخاب انسان در طول حیات و وجود همسر مناسب را سبب آرامش میداند و میگوید: «در حقیقت ازدواج و تشکیل خانواده انگیزشی قدرتمند برای زوجین ایجاد میکند تا از آسیبهای گوناگونی که در زندگی مجردی در کمین آنهاست، مصون بمانند». از این دیدگاه، سلامت شخصیتی فرد و جامعه مهمترین دستاورد ازدواج خواهد بود اما بسیاری از جوانان ما امکان انجام آنرا ندارند.
با این تفاصیل اگر مسئولان با اجرای قانون تسهیل ازدواج جوانان و اتخاذ راهکارهای مناسب و ریشهای همچون ایجاد شرایط کاری و اقتصادی مناسب، سد بیپولی را از مقابل جوانان دمبخت بردارند، شاهد افزایش انگیزه ازدواج و تولید ثروت در جامعه خواهیم بود در غیراینصورت باید منتظر عواقبی تلختر از شرایط کنونی باشیم که بیتردید گریبان تمام اقشار جامعه را خواهد گرفت.
منبع:www.tebyan.net