اختلالات روانی و روان شناسی ازدواج

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

اختلالات روانی و روان شناسی ازدواج

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

خواستگار زن است یا مرد؟!

خواستگار زن است یا مرد؟!
 
این فقط مخصوص جامعه ما نیست که طبق رسم و عادت قدیمی، خانواده پسر به خواستگاری دختر می روند. حتی این سنت به جوامع شرقی هم محدود نمی شود و ریشه در تاریخ هزاران ساله بشر دارد. خواستگاری پسر از دختر از فطرت مرد و زن نشأت می‌گیرد و مرد همیشه خواهان است و زن خوانده .
به بیان دیگر با وجود مشابهت میان هوش و توانمندی ذهنی دختران و پسران، تفاوتهای موجود در ویژگیهای زیستی و عاطفی دخترها و پسرها ویژگی های شخصیتی متفاوتی به آنها می دهد که بر اساس آن سنت غالب جوامع شکل می گیرد.
این که دخترها در کنار وظیفه خطیر همسری و آرامشگری، از ارزشمندترین قابلیت انسانی یعنی توانایی مادر بودن نیز بهره مندند، نشان دهنده شخصیت کمال جوی زنان است که قابلیت و شایستگی دخیل شدن در پروسه آفرینش را همراه با ویژگی های خاص زیستی و صفات برجسته عاطفی و احساسی در آنها به وجود می آورد. وظیفه بزرگ و سرنوشت ساز مادری از نشانه های شخصیت برتر و کمال وجودی زنان است و به این معناست که زنان از احساساتی لطیف و عواطفی فوق العاده عمیق، برخوردارند که باعث پدید آمدن نگرشها، رفتارها و نیازهای ویژه ای در وجود آنان میشود. در حالی که که مردان دقیقاً برعکس زنان هستند. البته باید توجه داشت که تفاوتهای زیستی و روان شناختی موجود میان زن و مرد هرگز به معنای برتری یکی بر دیگری نیست، بلکه این تفاوتها بیانگر ویژگیها و نیازهای خاص، قابلیتها و مسئولیتهای ویژه و در خور هر کدام از آنها است.
بنابراین برای زنان که وجودشان منبع احساسات، عطوفت و مهرطلبی و تمایل درونیشان مبتنی بر محبوب و معشوق بودن است و دوست دارند که بر دل و جان مرد حاکم باشند ، بسیار دشوار خواهد بود از مردی برای ازدواج خواستگاری کنند و احیاناً جواب رد بشنوند و سراغ فرد دیگری بروند.
باید پذیرفت که این امر با ویژگیهای خاص شخصیتی زنان سازگار نیست. اما درمقابل برای یک مرد بیشتر قابل تحمل است که از دختری خواستگاری کند و پاسخ رد بشنود و بعد از مدتی از دختر دیگری خواستگاری کند و او ناز کند، بهانه بیاورد، شرط بگذارد و نهایتا" جواب منفی بدهد. این سیر معمولاً برای پسرها ادامه دارد تا زمانی که سرانجام از دختری پاسخ مثبت بگیرند.
به بیان دیگر خواستگاری مرد از زن به خاطر بالا بودن ارزش، حیثیت، لطافت، ظرافت و قشنگی زن است.گوهر را در موزه نگهداری می‌کنند و خواستاران جهت دیدن از آن موجود ارزشمند به سراغش می‌روند. به همین دلیل کاملاً خلاف فطرت، احترام و شخصیت زن است که به دنبال مرد برود.

خواستگار زن است یا مرد؟!
عده ای از خانمها معتقدند که چون قادر به خواستگاری رفتن نیستند پس در انتخاب همسر آزاد نیستند. در حالیکه وقتی آقا پسر به خواستگاری دختر خانم میرود، این دخترها هستند که با قدرت انتخاب برتر، گوینده واژهی آری یا خیر میباشند و پسر تنها شنونده این الفاظ است. بر این اساس پر واضح است که نه تنها خواستگاری آقایان از خانمها به معنای محدودیت آزادی و اختیار خانمها در حق انتخاب همسر نیست بلکه نشاندهنده حق انتخاب بالای آنهاست.
البته لازم به ذکر است که این امر(خواستگاری دختر از پسر) در اسلام رد نشده است بلکه نمونه هایی از آن نیز در زندگی بزرگانی چون حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و دختران حضرت شعیب به چشم میخورد.
« ناگهان یکى از آن دو دختر به سراغ موسی آمد در حالى که با نهایت حیا گام برمى‏داشت، گفت: پدرم از تو دعوت مى‏کند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را که براى ما انجام دادى به تو بپردازد. هنگامى که موسى نزد او ( شعیب) آمد و سرگذشت خود را شرح داد، گفت: «نترس، از قوم ظالم نجات یافتى!»
شعیب گفت: «من مى‏خواهم یکى از این دو دخترم را به همسرى تو درآورم.... » (قصص/27 و 25)
راهکار
همانطور که اشاره شد دختر خانم میتواند در شرایطی که از پسری خوشش آمده و او را لایق همسری میداند، از او خواستگاری کند. ولی این امر باید به شکلی صورت پذیرد که اگر پاسخ پسر منفی بود، ارزش معنوی دختر خانم کم نشده و او ضربه روحی نبیند؟
یکی از برترین راهها برای رسیدن به این مقصود استفاده از معرف آشنا و امین است. یعنی اگر دختری خواستار ازدواج با پسری بود نباید خودش مستقیماً خواستگاری نکند بلکه بهتر است ابتدا فرد امینی را که هم او و هم پسر را میشناسد، پیدا کند و موضوع را با او در میان بگذارد. معرف میتواند فردی از خانواده دختر یا یکی از آشنایان و دوستان مشترک طرفین باشد.
سپس معرف باید به صورت غیر مستقیم با فرد مقابل صحبت کرده و او را ترغیب به ازدواج با آن دختر نماید. نکته مهم در این ماجرا آن است که معرف و دختر خانم (چه ازدواج صورت پذیرد چه نپذیرد) باید این راز را تا آخر عمر حفظ کرده و برای پسر و اطرافیان بازگو ننمایند.

علل اختلاف عروس و داماد جدید با خانواده ی همسر

علل اختلاف عروس و داماد جدید با خانواده ی همسر

این جاست که پذیرش عروس یا داماد جدید با دشواری رو به رو می شود و ممکن است سرمنشاء اختلاف های جدی و درگیری های خانوادگی شود. از این رو طبیعی است که انتخاب صحیح همسر و توجه به طبقه اجتماعی و مشترکات بین خانواده در کاهش اختلافات احتمالی نقش اساسی دارد. از سوی دیگر روان شناسان توصیه می کنند زن و شوهر پس از ازدواج باید تفاوت های میان والدین خود و والدین همسر را فراموش کنند و آن ها را همان طور که هستند بپذیرند در این میان اگر بگوییم رابطه عروس و مادر شوهر جزو پیچیده ترین ، معنادارترین و پرفراز و نشیب ترین رابطه ها در گستره روابط اجتماعی فرد پس از ازدواج است بیراه نگفته ایم.
روان شناسان توصیه می کنند زن و شوهر پس از ازدواج باید تفاوت های میان والدین خود و والدین همسر را فراموش کنند و آن ها را همان طور که هستند بپذیرند.
وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره ی وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. بخش عمده ای از این روابط بین زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنایان و بخشی هم به ارتباطات خانواده های زن و شوهر برمی گردد که پس از شروع زندگی مشترک خود به خود به هم گره خورده اند. در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر خانواده باید پذیرفته شود. اما گاه پیش می آید که به دلایل مختلف، خانواده ها وجوه مشترک کمی با یکدیگر دارند.
در گذشته زندگی عروس با خانواده شوهر امری مرسوم بود. اما با گذشت زمان و حذف سنت های مختلف در حال حاضر کمتر عروسی به زندگی مشترک با مادر شوهر راضی می شود و جوانان امروزی از روز اول، زندگی مستقل و متکی به خود را می طلبند. با این همه اختلاف ها و معضلات بین عروس و مادر شوهر همواره و در تمامی طبقات اجتماعی وجود داشته است. البته در بسیاری از موارد رابطه داماد و مادر زن اغلب خوب است در حالی که رابطه عروس و مادر شوهر در برخی مواقع تیره و تار است. این مشکل در واقع یک مشکل فرهنگی است.
آنچه در این راستا بیشتر تنش ایجاد میکند این است که اصولا والدین و اعضای خانواده در تمامی طبقات اجتماعی جامعه به طور ناخودآگاه به دخترانشان میآموزند که وقتی به خانه بخت رفتند مواظب خواهر شوهر و مادرشوهر خود باشند و از آنها کم نیاورند. به این ترتیب آنها را با یک سپر دفاعی به خانه بخت میفرستند.

علل اختلاف عروس و داماد جدید با خانواده ی همسر
گویی او مجبور است در مقابل خانواده همسر همواره جبهه گیری کند . در حالی که هرگز به پسرشان که قرار است ازدواج کند چنین توصیه هایی نمی کنند.
متأسفانه در جامعه ی ما باب شده است که اگر تازه دامادی وارد خانواده شود ضمن ادای احترام و عزت فراوان، همه چیز برای رضایت خاطر او و دختر فراهم بوده و روابط حسنه می باشد اما همیشه با عروس جدید محتاطانه و از روی حس کنجکاوی برخورد می شود.
به عبارت دیگر از آن جا که توجه به مردان در خانواده های ایرانی بیش از زنان است کمتر دامادی با خانواده همسرش دچار مشکل می شود ، اما رابطه عروس و مادرشوهر اغلب با کوچک ترین سوءتفاهمی دستخوش تغییر شده و اختلافات بالا می گیرد. از طرف دیگر نداشتن مهارت های برقراری ارتباط، کم سن و سال بودن و نداشتن مهارت حل مسئله باعث می شود کوچک ترین مشکل زوج جوان در ابتدای زندگی با کشیده شدن به خانواده های طرفین به یک معضل بزرگ تبدیل شود.
اغلب خانواده ها 1تا2 سال پس از ازدواج می توانند عروس جدید خود را بپذیرند و به زمان نسبتا طولانی نیاز دارند. از سوی دیگر دختر نیز با یک سپر دفاعی پا به خانه مادرشوهر گذاشته همواره مترصد یک حرکت اشتباه یا گفته نسنجیده است که آن را بهانه شکایت از خانواده همسر قرار دهد.
بنابراین بهتر است عروس و داماد جوان برای پرهیز از به وجود آمدن تنش بین خود و خانواده ها به برخی نکات توجه کنند.

علل اختلاف عروس و داماد جدید با خانواده ی همسر
1. اولین گام احترام متقابل است. رابطه ای که در آن احترام حاکم باشد هرگز به تنش و دعوا و درگیری متمایل نمی شود. طرفین باید سعی کنند از رفتارهایی که حساسیت فرد مقابل را برمی انگیزد، خودداری کنند. عروس خانم و آقا داماد باید سعی کنند با ذکاوت و تیزبینی خود این موارد را بدون این که از زبان همسر بشنوند شناسایی و با رعایت آنها و جلب احترام، از بروز تنشها جلوگیری نمایند.
2. لازم نیست زن و شوهر جوان کوچک ترین اختلاف خود را با پدر و مادر در میان بگذارند. پدر و مادر از سر محبت و دلسوزی بیش از حد به فرزند، ناراحتی دختر یا پسر خود را فراموش نمی کنند در حالی که زوج جوان ساعتی بعد، همه چیز را فراموش کرده اند.
3. یکی دیگر از اقدامات این است که طرفین نباید رفتار نادرست والدین همسرشان را به حساب همسرشان بگذارند. آنها بهتر است صبر کنند و در موقعیتی مناسب همسر خود را در جریان آزردگی خاطرشان قرار دهند تا مسئله راحتر حل و فصل شود.
4. بیان شکایت آمیز از رفتار و گفتار خانواده همسر، فقط رنج و ناراحتی فرد مقابل را تشدید می کند و در طول زمان باعث عمیق شدن اختلاف ها می شود. بهتر است آزردگیهایتانرا نه به صورت شکایت بلکه به صورت درد دل بیان نمایید.
5. بی اهمیتی به والدین همسر ، قطع رابطه با آن ها، کاستن علاقه فرزندان به خانواده فرد مقابل، جبهه گیری در بیشتر موارد، توجه بیش از حد به والدین خود و رفتارهایی از این دست، فقط در طول زمان به جدایی بیشتر زوج از یکدیگر و توجه بیشتر به خانواده ها می انجامد و زمینه اختلاف های بعدی را فراهم میسازد.
منبع:www.tebyan.net

آیا اخلاق قابل تغییر است؟

آیا اخلاق قابل تغییر است؟

نویسنده:آیت الله مکارم شیرازی
سرنوشت علم اخلاق و تمام بحثهاى اخلاقى و تربیتى به این مساله بستگى دارد، زیرا اگر اخلاق قابل تغییر نباشد نه تنها علم اخلاق بیهوده خواهد بود، بلکه تمام برنامه‏هاى تربیتى انبیا و کتابهاى آسمانى لغو خواهد شد؛ تعزیرات و تمام مجازاتهاى بازدارنده نیز بى‏معنى خواهد بود.
بنابراین، وجود آنهمه برنامه‏هاى اخلاقى و تربیتى در تعالیم انبیاء و کتب آسمانى و نیز وجود برنامه‏هاى تربیتى در تمام جهان بشریت، و همچنین مجازاتهاى بازدارنده در همه مکاتب جزائى، بهترین دلیل بر این است که قابلیت تغییر اخلاق، و روشهاى اخلاقى، نه تنها از سوى تمام پیامبران که از سوى همه عقلاى جهان پذیرفته شده است.
اما با این همه، عجیب است که فلاسفه و علماى اخلاق بحثهاى فراوانى درباره این که «آیا اخلاق قابل تغییر است‏یا نه؟» مطرح کرده‏اند!
بعضى مى‏گویند: اخلاق قابل تغییر نیست! و آنها که بدگوهرند و طینتى ناپاک دارند عوض نمى‏شوند، و به فرض که تغییر یابند، سطحى و ناپایدار است و بزودى به حال اول باز مى‏گردند!
آنها براى خود دلائلى دارند از جمله این که ساختمان جسم و جان رابطه نزدیکى با اخلاق دارد، و در واقع اخلاق هر کس تابع چگونگى آفرینش روح و جسم اوست، و چون روح و جسم آدمى عوض نمى‏شود، اخلاق او نیز قابل تغییر نیست.
جمعى از شعرا که پیرو این طرز تفکر بوده‏اند نیز در اشعار خود بطور گسترده به این مطلب اشاره کرده‏اند (هر چند ممکن است اشعار آنها را بر نوعى مبالغه در این امر حمل کرد).
نمونه‏اى از اشعار شعراى معروف را در این زمینه در ذیل مى‏خوانید:
پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بد است تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است شمشیر نیک زآهن بد چون کند کسى؟ ناکس به تربیت نشود اى حکیم کس! باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره‏زار خس!
برسیه دل چه سود خواندن وعظ نرود میخ آهنین در سنگ آهنى را که موریانه بخورد نتوان برد از آن به صیقل زنگ!
چون بود اصل گوهرى قابل تربیت را در او اثر باشد هیچ صیقل نکو نداند کرد آهنى را که بدگهر باشد. سگ به دریاى هفتگانه مشوى که چو تر شد پلیدتر باشد! خر عیسى گرش به مکه برند چون بیاید هنوز خر باشد!
دلیل دیگرى که براى این امر ذکر کرده‏اند این است که دگرگون شدن اخلاق به واسطه عوامل خارجى، از قبیل تادیب و نصیحت و اندرز است، و هنگامى که این عوامل زایل گردد، انسان به اخلاق اصلى خود باز خواهد گشت، درست مانند سردى آب که به وسیله عوامل حرارت‏زا از بین مى‏رود و هنگامى که آن عوامل از بین برود، حرارت را پس داده، به حال اول باز مى‏گردد!
این طرز فکر و این‏گونه استدلالات همه مایه تاسف و سبب انحطاط جوامع بشرى است!
طرفداران «قابلیت تغییر» در امور اخلاقى، از دو دلیل فوق چنین پاسخ مى‏گویند:
1- ارتباط اخلاق با ساختمان روح و جسم انسان قابل انکار نیست، ولى این ارتباط به اصطلاح در حد «مقتضى» است نه «علت تامه»، یعنى مى‏تواند زمینه‏ساز باشد نه این که الزاما و اجبارا تاثیر قطعى بگذارد، همان‏گونه که بسیارى از افرادى که از پدران و مادران مبتلا به پاره‏اى از بیماریها متولد مى‏شوند زمینه آلودگى به آن بیماریها را دارند، ولى با این حال مى‏توان با پیشگیریهاى مخصوص جلو تاثیر عامل وراثت را گرفت.
افراد ضعیف البنیه از نظر جسمانى با استفاده از بهداشت و ورزش، افراد نیرومندى مى‏شوند و بعکس، افراد قوى البنیه بر اثر ترک این دو، ضعیف و ناتوان خواهند شد.
افزون‏براین، روح و جسم انسان نیز قابل‏تغییر است تاچه رسدبه‏اخلاق زاییده‏ازآن!
مى‏دانیم تمام «حیوانات اهلى امروز» یک روز در زمره حیوانات وحشى بودند، انسان آنها را گرفت و رام کرد، و به صورت حیوانات اهلى در آورد؛ بسیارى از گیاهان و درختان میوه نیز چنین بوده‏اند. جایى که با تربیت‏بتوان خلق و خوى یک حیوان و ویژگیهاى یک گیاه یا درخت را تغییر داد چگونه نمى‏توان اخلاق انسان را به فرض که اخلاق ذاتى باشد تغییر داد؟
هم اکنون نیز بسیارى از حیوانات را براى کارهایى که بر خلاف طبیعت آنها است تربیت مى‏کنند و آنها این کارها را بخوبى انجام مى‏دهند.
2- از آنچه در بالا گفته شد پاسخ استدلال دیگر آنان نیز روشن مى‏شود زیرا گاه عوامل بیرونى آنقدر تاثیر قوى دارد که ویژگیهاى ذاتى را بکلى دگرگون مى‏سازد، و حتى ویژگیهاى جدید به وراثت‏به نسلهاى آینده نیز مى‏رسد همان‏گونه که در حیوانات اهلى مثال زده شد.
تاریخ، انسانهاى بسیارى را نشان مى‏دهد که بر اثر تربیت‏بکلى خلق و خوى خود را تغییر دادند، و به اصطلاح یکصد و هشتاد درجه چرخش کردند، افرادى که یک روز مثلا در صف دزدان قهار جاى داشتند به زاهدان و عابدان مشهورى مبدل گشتند.
توجه به طرز به وجود آمدن یک ملکه اخلاقى به ما این قدرت را مى‏دهد که راه از میان بردن آن را نیز پیدا کنیم؛ مساله چنین است که هر عمل خوب یا بد اثر موافق خود را در روح انسان باقى مى‏گذارد، و روح را تدریجا به سوى خود جلب مى‏کند، تکرار این عمل آن اثر را بیشتر و قویتر مى‏سازد، و کم کم کیفیتى به نام «عادت» حاصل مى‏شود، و هر گاه عادت استمرار یابد به صورت «ملکه» در مى‏آید.
بنابراین، همان‏گونه که عادات و ملکات اخلاقى زشت در سایه تکرار عمل تشکیل مى‏گردد، از همین طریق قابل زوال است؛ البته، اثر تلقین، تفکر، تعلیمات صحیح و محیط سالم در فراهم کردن زمینه‏هاى روحى براى پذیرش و تشکیل ملکات خوب را نمى‏توان نادیده گرفت.
در اینجا قول سومى نیز وجود دارد و آن این‏که بعضى از صفات اخلاقى قابل تغییر است، و بعضى غیر قابل تغییر، آن صفاتى که طبیعى و فطرى است، قابل تغییر نمى‏باشد، ولى آن صفاتى که عوامل خارجى دارد قابل تغییر است. [2]
این قول نیز فاقد هرگونه دلیل است، زیرا این تفصیل و تفاوت گذارى، بین صفات فرع، بر قبول اخلاق طبیعى و فطرى است، در حالى که چنین چیزى ثابت نیست؛ و به فرض که چنین باشد چه کسى مى‏تواند ادعا کند که صفات فطرى قابل تغییر نیست؟ مگر حیوانات وحشى را نمى‏توان اهلى کرد؟ مگر تعلیم و تربیت نمى‏تواند آنقدر ریشه‏دار شود که اعماق وجود انسان را دگرگون سازد؟ آیات و روایات دلیل بر قابلیت تغییر اخلاق است.
آنچه را در بالا گفتیم از نظر دلائل عقلى و تاریخى بود، هنگامى که به دلائل نقلى یعنى آنچه از مبدا وحى و سخنان معصومین(علیهم السلام) به دست آمده مراجعه کنیم مساله از این هم روشنتر است؛ زیرا:
1- نفس مساله بعثت انبیا و ارسال رسل و انزال کتب آسمانى و بطور کلى ماموریتى که آنها براى هدایت و تربیت همه انسانها داشتند، محکمترین دلیل بر امکان تربیت و پرورش فضائل اخلاقى در تمام افراد بشر است.
آیاتى مانند: هو الذى بعث فى‏الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة وان کانوا من قبل لفى ضلال مبین (سوره جمعه، آیه‏2) [3] و آیات مشابه آن بخوبى نشان مى‏دهد که هدف از ماموریت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله هدایت و تربیت و تعلیم و تزکیه همه کسانى بود که در «ضلال مبین» و گمراهى آشکار بودند.
2- تمام آیاتى که خطاب به همه انسانها به عنوان «یا بنى‏آدم» و «یاایها الناس» و «یا ایها الانسان»، و «یا عبادى» مى‏باشد و مشتمل بر اوامر و نواهى و مسائل مربوط به تهذیب نفوس و کسب فضائل اخلاقى است، بهترین دلیل بر امکان تغییر «اخلاق رذیله» و اصلاح صفات ناپسند است، در غیر این صورت، عمومیت این خطابها لغو و بیهوده خواهد بود.
ممکن است گفته شود: این آیات غالبا مشتمل بر احکام است، و احکام مربوط به جنبه‏هاى عملى است، در حالى که اخلاق ناظر به صفات درونى است.
ولى نباید فراموش کرد که «اخلاق» و «عمل» لازم و ملزوم یکدیگر و به منزله علت و معلولند، و در یکدیگر تاثیر متقابل دارند؛ هر اخلاق خوبى سرچشمه اعمال خوب است، همان‏گونه که اخلاق رذیله، اعمال زشت را به دنبال دارد؛ و در مقابل، اعمال نیک و بد نیز اگر تکرار شود تدریجا تبدیل به خلق و خوى خوب و بد مى‏شود.
3- اعتقاد به عدم امکان تغییر اخلاق سر از اعتقاد به جبر در مى‏آورد؛ زیرا مفهومش این است که صاحبان اخلاق بد و خوب قادر به تغییر آن نیستند و چون اعمال آنها بازتاب اخلاق آنها است، پس در انجام کار خوب یا بد مجبورند، و در عین حال مکلف به انجام خوبیها و ترک بدیها هستند؛ این عین جبر است، و تمام مفاسدى را که مذهب جبر دارد بر آن مترتب مى‏شود. [4]
4- آیاتى که با صراحت تشویق به تهذیب اخلاق مى‏کند و از رذایل اخلاقى بر حذر مى‏دارد نیز دلیل محکمى است‏بر امکان تغییر صفات اخلاقى، مانند «قد افلح من زکیها وقد خاب من دسیها؛ هر کس نفس خود را تزکیه کند رستگار شده، و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده سازد نومید و محروم گشته است». (سوره شمس - آیه 9 و 10).
تعبیر به «دسیها» از ماده «دس» و «دسیسه» در اصل به معنى آمیختن شى‏ء ناپسندى با چیز دیگر است؛ مثل این که گفته مى‏شود: «دس الحنطة بالتراب؛ گندم را با خاک مخلوط کرده»، این تعبیر نشان مى‏دهد که طبیعت انسان بر پاکى و تقوا است و آلودگیها و رذائل اخلاقى از خارج بر انسان نفوذ مى‏کند و هر دو قابل تغییر و تبدیل است.
در آیه 34 سوره فصلت مى‏خوانیم: «ادفع بالتى هى احسن فاذا الذى بینک وبینه عداوة کانه ولى حمیم؛ بدى را با نیکى دفع کن ناگهان (خواهى دید) همان کسى که میان تو و او دشمن است گویى دوست گرم و صمیمى (و قدیمى تو) است!»
این آیه بخوبى نشان مى‏دهد که عداوت و دشمنیهاى عمیق که در خلق و خوى انسان ریشه دوانده باشد، با محبت و رفتار شایسته ممکن است تبدیل به دوستیهاى داغ و ریشه‏دار شود؛ اگر اخلاق، قابل تغییر نبود، این امر امکان نداشت.
در روایات اسلامى نیز تعبیرات روشنى در این زمینه دیده مى‏شود مانند احادیث زیر:
1- حدیث معروف انى بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، [5] دلیل واضحى بر امکان تغییر صفات اخلاقى است.
2- روایات فراوانى که تشویق به حسن خلق مى‏کند، مانند: حدیث نبوى: «لو یعلم العبد ما فى حسن الخلق لعلم انه یحتاج ان یکون له خلق حسن؛ اگر بندگان مى‏دانستند که حسن خلق چه منافعى دارد، یقین پیدا مى‏کردند که محتاج به اخلاق نیکند!»، [6] نشانه دیگر است.
3- در حدیث دیگرى از همان حضرت مى‏خوانیم: «الخلق الحسن نصف الدین؛ اخلاق خوب، نیمى از دین است». [7]
4- و در حدیثى از امیرمؤمنان على علیه السلام مى‏خوانیم: «الخلق المحمود من ثمار العقل، الخلق المذموم من ثمار الجهل؛ اخلاق خوب از میوه‏هاى عقل و آگاهى است و اخلاق بد از ثمرات جهل و نادانى است». [8]
و از آنجا که «علم» و «جهل» قابل تغییر است، اخلاق هم به تبع آن قابل تغییر مى‏باشد.
5- در حدیث دیگرى از پیامبراکرم صلى الله علیه و آله آمده است: «ان العبد لیبلغ بحسن خلقه عظیم درجات الاخرة وشرف المنازل وانه لضعیف العبادة؛ بنده خدا به وسیله حسن اخلاق به درجات عالى آخرت و بهترین مقامات مى‏رسد، در حالى که ممکن است از نظر عبادت ضعیف باشد!» [9]
در این حدیث.
اولا: مقایسه حسن اخلاق به عبادت،
ثانیا: ذکر درجات بالاى اخروى که حتما مربوط به اعمال اختیارى است،
ثالثا: تشویق به تحصیل حسن خلق، همگى نشان مى‏دهد که اخلاق یک امر اکتسابى است، نه اجبارى و الزامى و خارج از اختیار! (دقت کنید)
این گونه روایات و تعبیرات گویا و پرمعنى در کلمات معصومین(ع) زیاد دیده مى‏شود [10] و همه آنها نشان مى‏دهد که صفات اخلاقى قابل تغییر است، و گرنه این تعبیرات و تشویقها لغو و بیهوده بود.
6- در حدیث دیگرى از رسول‏خدا صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم که به یکى از یارانش به نام «جریر بن عبدالله» فرمود: «انک امرء قد احسن الله خلقک فاحسن خلقک؛ خداوند به تو چهره زیبا داده، اخلاق خود را نیز زیبا کن!» [11]
کوتاه سخن این که: کتب روایى ما پس از روایاتى است که همگى دلالت‏بر امکان تغییر اخلاق آدمى دارد. [12]
این بحث را با حدیثى از امیر مؤمنان على علیه السلام که تشویق به فضائل اخلاقى مى‏کند پایان مى‏دهیم، فرمود: «الکرم حسن السجیة و اجت-ناب الدن-یة؛ ارزش و کیفیت انسان به اخلاق پسندیده و اجتناب و دورى از اخلاق پست است!» [13]

دلائل طرفداران عدم تغییر اخلاق
در برابر دلائل بالا بعضى به روایاتى تمسک جسته‏اند که در نظر بد وى از آنها چنین بر مى‏آید که اخلاق قابل تغییر نیست، از جمله:
1- در حدیث معروفى از پیامبر صلى الله علیه و آله آمده است که فرمود:
«الناس معادن کمعادن الذهب والفضة، خیارهم فى الجاهلیة خیارهم فی الاسلام؛ مردم همچون معدنهاى طلا و نقره‏اند، بهترین آنها در زمان جاهلیت‏بهترین آنها در اسلامند.»
2- در حدیث دیگرى از همان حضرت صلى الله علیه و آله آمده است: «اذا سمعتم ان جبلا زال عن مکانه فصدقوه، و اذا سمعتم برجل زال عن خلقه فلا تصد قوه! فانه سیعود الى ما جبل علیه! هر گاه بشنوید کوهى از جایش حرکت کرده، تصدیق کنید، اما اگر بشنوید کسى اخلاقش را رها نموده تصدیق نکنید! چرا که بزودى به همان فطرت خویش باز گردد زیرا این نکته قابل قبول است که روحیات مردم ذاتا متفاوت است، بعضى همچون معدن طلا هستند و بعضى نقره، [14]
اینها دلیل بر این نمى‏شود که این روحیات قابل تغییر نباشند؛ و به تعبیر دیگر، این گونه صفات روحى در حد مقتضى است نه علت تامه، لذا با تجربه دیده‏ایم که این افراد بر اثر تعلیم و تربیت‏بکلى عوض مى‏شوند.
اضافه بر این، اگر ما بخواهیم مطابق این حدیث حکم کنیم باید بگوییم که همه مردم داراى اخلاق نیکند، بعضى خوبند و بعضى خوبتر، (همانند نقره و طلا)، بنابراین، جایى براى اخلاق رذیله طبیعى وجود نخواهد داشت. (دقت کنید)
در مورد حدیث دوم نیز مساله جنبه مقتضى دارد نه علت تامه، و یا به تعبیر دیگر ناظر به غالب مردم است نه همه مردم؛ وگرنه مضمون حدیث، مخالف صریح تواریخى است که در دست است و نشان مى‏دهد افرادى اخلاق خود را تغییر داده‏اند، و تا پایان عمر بر همان روش باقى ماندند.
همچنین مخالف تجربیات روزمره ما است که بسیارى از افراد فاسد را مى‏بینیم به وسیله تعلیم و تربیت راه زندگى خود را عوض مى‏کنند و تا آخر نیز بر روش جدید مى‏مانند. کوتاه سخن این که: در عین قبول تفاوت روحیات و سجایاى اخلاقى مردم با یکدیگر، هیچ کس مجبور نیست که بر اخلاق بد باقى بماند، یا بر اخلاق خوب؛ صاحبان سجیه نیک ممکن است بر اثر هواپرستى در منجلاب اخلاق سوء سقوط کنند و صاحبان سجایاى زشت، ممکن است زیر نظر استاد مربى و در سایه خودسازى به بالاترین مراحل کمال عروج نمایند!
این نکته نیز گفتنى است که بعضى از افراد فاسد و مفسد، براى این که اعمال خود را توجیه کنند، به این گونه منطقها روى مى‏آورند که خدا ما را چنین آفریده، اگر مى‏خواست، مى‏توانست ما را با اخلاق دیگرى بیافریند!
به هر حال، روى آوردن به مکتب طرفداران عدم قابلیت تغییر اخلاق نتیجه‏اى جز سقوط در دامان اعتقاد به جبر، و انکار مکتب انبیا و بیهوده شمردن تلاش علماى اخلاق و روانکاوان و سرانجام فساد جوامع بشرى نخواهد داشت.

پی نوشت

[1]. اخلاق در قرآن جلد اول صفحه 30 .
[2]. محقق نراقى در جامع السعادات این نظریه را برگزیده است (جامع السعادات جلد 1، ص 24).
[3]. آیه 164 آل عمران نیز همین مضمون را در بردارد.
[4]. به اصول کافى، جلد 1، ص 155 و کشف‏المراد، بحث قضا و قدر درباره مفاسد و مذهب جبر مراجعه شود.
[5]. سفینة البحار، (ماده خلق).
[6]. بحار، جلد 10، ص 369.
[7]. بحار، ج 71، ص 385.
[8]. غررالحکم، 1280 - 1281.
[9]. مهجة البیضاء، ج 5، ص‏93.
[10]. مرحوم کلینى در جلد دوم اصول کافى، در باب حسن الخلق(ص 99) هیجده روایت در این زمینه نقل‏کرده است.
[11]. سفینة البحار، ماده خلق.
[12]. به جلد دوم اصول کافى و روضه کافى، و جلد سوم میزان الحکمة و جلد اول سفینة البحار، در ابواب مناسب مراجعه فرمایید.
[13]. غرر الحکم.
[14]. جامع السعاده، جلد اول، صفحه 24.

ملکه زنبورها چگونه ازدواج می کند؟

ملکه زنبورها چگونه ازدواج می کند؟

ملکه زنبورها شروع می کنه به پرواز عمودی مثل هلکوپتر می ره بالا می گه هر کی زن می خواد بیاد. زنبورها هم می گن بدویید این جا زن می دن! بعضی ها سی چهل تا بال می زنن، می بینن نه بابا این داره می ره همین جوری! می گن بچه ها سرکاریم این شوهر بکن نیست بر می گردن پایین. بعضی ها سیصد چهارصد تابال می زنن. می بینن نه مثله جت داره می ره. بچه ها این عمرا شوهر بکنه برگردین! هر چه ملکه زنبورها بالاتر می ره زنبورهایی که پشیمون می شن و بر می گردن بیشتره. یه زنبور هست می گه تو هر جا میخوای بری برو من هم می یام. این دو تا با هم می رن محضر!! ملکه زنبورها با زنبوری ازدواج می کنه که پشتکارش از بقیه بیشتره.

چرا خودمان فکر نمی کنیم؟
 
شده تاحالا وقتی توی یک جمع وارد می شیم کسایی رو ببینیم که ناعادلانه دور هم حلقه زدنند و پشت سر یه آدم بیچاره دارن بدگویی می کنن؟ شده یکی از اون افراد که اطرافیان رو به طرز خاصی به دور خودش جمع کرده و راجع به فردی خاص صحبت می کنه از نزدیک باهاش برخورد داشته باشید و یا اینکه پای صحبت های ناعادلانش نشسته باشید؟ این موضوع برای من هم پیش آمد و به نکات جالب و گاهی تلخی رسیدم! وقتی به طور اتفاقی مجبور شدم برای مدتی توی اون جمع حضور پیدا کنم به این نتیجه رسیدم که بعضی از ما آدم هایی که فقط شنونده هستیم چقدر می تونیم بی انصاف تر از شخص گوینده باشیم! هیچ کس نمی دونه اون کسی که پشت دیگران بد می گه چه هدفی رو دنبال می کنه ولی ماهایی که شنونده حرف های ناعادلانه اون هستیم چی؟ هدف ما چی می تونه باشه؟ چرا بعضی از ما قدرت مخالفت کردن و اعتراض رو به خودمان نمی دیم؟ چرا جاهایی که باید جسارت داشته باشیم این کار رو نمی کنیم؟ چرا دیگران رو از اون فضا دور نکنیم؟چرا هیچ وقت نمی کوشیم تا حق روشن بشه؟ چرا به بی عدالتی گوینده دامن بزنیم و تشدیدش کنیم؟ یه کمی که گذشت دیدم ای کاش فقط سکوت می کردیم. توی همون جمع بودند کسانی که همراه شدند و ناحقی کردند و با اینکه هیچ سودی براشون نداشت فقط خودشیرینی کردند و حرف های نا اساس یک آدم بی انصاف رو تایید می کردند. خدا از ما بگذره به خاطر تمام بی عدالتی هایی که روی زمین انجام می دیم. به خاطر مجرمی که تعیین می کنیم و به دار می کشیم. به خاطر آبرویی که می بریم و متوجه نیستیم. اینجا به این فکر می کنیم یعنی این جور آدم ها خودشون از قوه عقل محروم اند؟ پس تایید بی تدبیر شون برای چیه؟ واقعا آیا تدبیری هست؟ چرا سکوت؟! چرا تایید؟! چرا؟

فکر نان بودن
 
می گویند فکر نان باش که خربزه آب است!
و چقدر در زندگی شخصی ام این را شنیده ام و چقدر شاکی و عصبانی شده ام از بابت این مطلب! و امروز فرصتی شد تا با این وجود در موردش فکر کنم. فکر نان باشم که خربزه آب است؟! ملتفت نمی شوم! یعنی هر چیز و هر ایده و هر نظر جدیدی اساسا نمی تواند عملی باشد؟ که فکر نان بود؟ که خربزه آب است؟ و یا اینکه دچار شدن به افکار، بیهوده است؟ تنها یک چیز را خیلی خوب می دانم و آن اینکه اگر به افکار بی ارزش ذهن خود بها و شخصیت بدهیم، خوب... شاید بتونیم ازشون بهره بگیریم. چه اتفاق وحشتناکی رخ می داد اگر آدم ها به هم و به خصوص به افکاری که در سر دارند توهین نکنند؟ شاید کسی متوجه نباشد که ممکن است آن فکر باعث جرقه ای باشد تا دیگری دنباله اش را بگیرد . آیا این احتمال داده نمی شود که تمام افکار باعث انحراف نباشند. شاید، بلکه شاید فقط این گونه جلوه کنند ولی در باطن واقعا اینگونه نباشد. و ممکن است مفید هم واقع بشوند. اما آدم های بسیاری را می شناسم که از پوچ ترین خیالات و تصورات به باشکوه ترین دست آوردها رسیده اند . فکر پرواز انسان ...
کی می دونه با اولین کسی که این فکر و ایده را به سخن کشید چه برخوردی داشتند؟ شاید حتی به او خندیده باشند! انسان و پرواز؟ به نظر مسخره می آمد و احمقانه. ولی امروز؟ بله درست است، انسان پرنده نشد، اما این حس را تجربه کرد. به فضا سفر کرد و بسیاری چیزهای دیگر. و خیلی سخنانی که در ابتدا بیهوده آمده و ... به این فکر می کنم که توماس ادیسون چرا خواست تا چیزی اختراع کند که امروز برق نام بگیرد؟ چرا با خود نگفت: توماس فکر نان کن که خربزه آب است؟ چرا خواهان چیزی شد و برای چیزی تلاش کرد که آینده اش مشخص نبود؟ نودو نه بار شکست! در جهان امروز، یک بار، تنها یک بار شکست کافی است تا جوینده عقب بنشیند و دست تسلیم بالا آورد . چه نیرویی باعث می شد تا توماس این نود و نه بار را نادیده بگیرد؟ چنانچه گویی اصلا نبوده است؟ چرا مانند دیگران حرفه زمان خودش را پیشه نکرد؟ همان فکر نان بودن را ؟ چرا با خود نیندیشید که آخر تو را چه به اختراع برق؟ تویی که با زور و زحمت زندگی را می گذرانی؟ ای کاش به جای اینگونه ضرب المثل ها که در زندگی یک انسان بن بست ایجاد می کند، در کتاب ها می نوشتند که هر فکری پست نیست و هر سخنی لغو نیست. و در نهایت می رسم به پند زیبای سهراب... که چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید...
منبع: راز موفقیت شماره 187

ازدواج با«۸»نوع مرد که خطرناک هستند

ازدواج با«۸»نوع مرد که خطرناک هستند

دکتر گینورد آدامز» سرپرست انیستیتو راهنمایی ازدواج در دانشگاه پنسیلوانیا، در کتاب خود دخترانی را که قصد ازدواج دارند راهنمایی و ارشاد کرده و آنها را از ازدواج با «۸» نوع مرد که به عقیده ی او خطرناک هستند بر حذر داشته است.

نوع اول: مرد خودخواه و متعصب افراطی
 
این نوع مرد ممکن است برای زن چهار مشکل بزرگ ایجاد کند : اختلاف عقیده ی دایمی ، نزاع همیشگی ، عصبی بودن و سختی معاشرت!

نوع دوم: مرد عصبی مزاج
 
این نوع مرد ، در واقع یکی از انواع مردانی است که دکتر آدامز اصلاً سخن گفتن با آنها را نیز برای دختران خطرناک می داند. چنین مردانی که روحی عصبی دارند با همسر خود سر کوچک ترین مسأله نزاع و مشاجره ی سختی می کنند و یک زندگی شیرین و مفرح را به کام همسر بدبخت و بچه های بیگناه و حتی آشنایان دور و نزدیک تلخ می سازند!

نوع سوم : شوهر سختگیر و بی گذشت در امور مالی
 
شوهری که در امور مالی زن بسیار سختگیری می‏کند و سر سوزنی گذشت ندارد ، به درد زندگی نمی خورد. البته مقصود این نیست که باید زن بی اجازه ی شوهر هر چه می‏خواهد خرج کند ، بلکه دکتر آدامز معتقد است که بیشتر مشاجراتی که در خانه روی می ‏دهد فقط بر سر پول است. حال آنکه در اصل نباید چنین باشد ، خیلی از زن و شوهرها چندان که به پول اهمیت می دهند، هرگز برای تربیت بچه ها ارزش قایل نیستند، البته زن و شوهر به واسطه ی پول مشاجره نمی کنند، بلکه در اکثر اوقات طریقه ی خرج کردن آن است که موجب سر و صدا و نزاع ایشان می‏گردد. پس زنی که به خوبی مدیریت خانه را انجام می‏دهد، پول را با حساب و کتاب و مناسب خرج می‏کند و یک شاهی را هم حرام نمی کند و باز مورد شماتت و سختگیری شوهر قرار می گیرد، حق دارد گلایه مند باشد.

نوع چهارم : مردی که سریع و آسان دروغ می گوید!
 
شوهرانی که برای پیشرفت مقاصد خود ، دروغ های کوچکی می گویند و یا گاه این کار را برای تمسخر همسر خود انجام می‏دهند. بالاخره یک روز کارشان به دادگاه خانواده می کشد. این گروه مردان همواره در دنیایی از وهم و خیال در پروازند و معمولاً فراموشکار هم می‏شوند و تمام دروغ هایی را که گفته اند از یاد می برند چون از قدیم گفته اند که «دروغگو همیشه فراموشکار است! »

نوع پنجم : مردان فراری از میدان مبارزه!
 
پنجمین گروه مردانی هستند که از موانع و مشکلات فراری هستند و به جای اینکه از مشکلات زندگی استقبال کرده و در رفع آن کوشا باشند ، فرار را بر قرار ترجیح می‏دهند. طبیعی است مردانی که حاضر نیستند به جنگ موانع و مسایل زندگی بروند و همواره میدان مبارزه را ترک می گویند، در زندگی زناشویی هم برای همسر خود تکیه گاه مناسبی نخواهند بود.

نوع ششم : مردان نامنظم و بی ادب در نزاکت!
 
ازدواج با مردان نامنظم و به دور از ادب و نزاکت نیز به صلاح نیست. بی نظمی خواه در تعیین وقت ، خواه در لباس و غذا و یا هر چیز دیگر، شما را از زندگی بیزار می‏کند.

نوع هفتم : مردانی متعلق به خویشاوندان خود!
 
شوهری که فقط به اقوام و خویشان خودش تعلق دارد نیز از جمله شوهرانی است که ابداً به درد شما نمی خورد. چون این گونه مردان اصلاً به شما متعلق نیستند و از آن دردانه های عزیز کرده ی پدر و مادر خود هستند که می خواهند همیشه کنار آنها باشند . پس چه وقت می‏تواند به شما رسیدگی کند، چه وقت فرصت حرف زدن با شما را دارد؟ سرپرست انیستیتو راهنمایی ازدواج اعتقاد دارد که زندگی با این نوع مردان، همواره اختلاف در منزل به وجود می آورد و حرف‏های بی مورد و بی ارزش همیشه در منزل شما منعکس می‏شود که به دنبال خود دعوا مرافعه خوهد آورد.

نوع هشتم : مردان راحت طلب!
 
شوهر راحت طلب، از جمله خطرناکترین مردان جهان خلقت است . مردی که بی هدف و بیهوده پشت شیشه رستورانی نشسته، از پنجره بیرون را تماشا می کند و پک به سیگارش می زند و وقت کشی می کند، یا مردی که در خیابان بدون برنامه مشغول قدم زدن است و یا با اتوبوس به اول خط و آخر خط می رود و مردم را تماشا می کند و با آسودگی خاطر وقت خود را بی سبب تلف می کند، موجودی است که خوشبختی در کنار او امکان ندارد، بلکه اساساً زندگی با چنین مرد راحت طلب و بی درد و سهل گذرانی به هیچ وجه صلاح نیست.

آیین شوهرداری

آیین شوهرداری

نخستین مراحل کامیابی
 
در اولین روزهای زندگی مشترک، این کارها را جدی بگیرید:
دستور 1: به شوهر خود یاری کنید تا تصمیم بگیرد که به کجا می رود و از زندگی چه می خواهد. هدفی در نظر بگیرید و به سوی آن گام بردارید.
دستور 2: هنگامی که به یک هدف رسیدید، مقصود و هدف دیگری در نظر بگیرید و نقشه هایی برای دوره های 5 ساله طرح ریزی کنید.
دستور 3: شوهر خود را به اهمیت ابراز شوق و علاقه در کارش واقف سازید و نتایج مفیدی را که دیگران از این روش گرفته اند، به وی بازگو کنید.
دستور 4: شش طریق ذیل را برای ایجاد علاقه و حرارت در کار به وی تلقین نمایید:
الف- تا آنجا که می توانید راجع به شغل خود، رموز و اطلاعات بیشتری فرا گیرید.
ب-هدفی معین در نظر گیرید و مصراً پایبند نیل به آن هدف شوید.
ج- روزانه چند لحظه مطالب ذوق آور به خود تلقین کنید.
د- به جای خود بینی صرف، به فکر خدمت به دیگران باشید.
ه- با مردم پر شور و با حرارت آمیزش کنید.
و- کار خود را با شوق و ذوق بیامیزید تا عملاً بر ذوق فایق آیید.

برای ایجاد روحیه مناسب
دستور 1- روش موثر و صحیح گوش دادن را با رعایت نکات ذیل فرا بگیرید:
الف- به وسیله ابراز علاقه و نشان دادن تغییرات مطلوبی در چهره و حرکات دست و بدن، توجه خود را نسبت به مطالب گوینده نشان دهید.
ب- سوال های عاقلانه مطرح سازید.
ج- هیچ گاه سری را فاش نکنید.
دستور 2: به وسیله تشویق و تحسین، به شوهر خود کمک کنید تا به مقام مرد ایده آل خود برسد.
دستور 3: به شوهر خود معتقد و مؤمن باشید.
 

کمک فوق العاده به شوهر
 
دستور 1: شغل و حرفه اش را بیاموزید و دست کمک به سویش دراز کنید.
دستور 2: با منشی مخصوص او عاقلانه مماشات کنید.
دستور 3: در بالا بردن سطح دانش و معلوماتش با وی همکاری و معاضدت کنید و بگذارید با فراغت خاطر به وسیله شرکت در کلاس های شبانه یا مطالعه در خانه، دوره های تکمیلی مورد نظر را بگذراند.
دستور 4: برای بحران های فامیلی و رویدادهای ناگهانی آماده و مهیا باشید. در صورت لزوم و امکان، از کار کردن در خارج خانه قصور نورزید و با به کار انداختن استعدادهای نهفته خویش، حرفه و هنری را برای روز مبادا فرا گیرید.

رفتار با شوهران کارمند
 
اگر همسرتان کارمند است، به این دستورات به صورت جدی عمل کنید:
دستور 1: انتقال به ناحیه جدید را در صورت لزوم، به حسن قبول بپذیرید.
دستور 2: هنگامی که شوهرتان ناگزیر است اضافه کار کند، از خود مخالفت و اکراه نشان ندهید.
دستور 3: وضع خود را با شرایط مخصوصی که لازمه شغل و حرفه اوست، تطبیق دهید.
دستور 4: اگر ناگزیر است در خانه کار کند، محیط را با در نظر گرفتن همه افراد خانواده مساعد سازید.
دستور 5: هر گاه حرفه و شغل شما با علایق و نیکبختی او مغایرت دارد، آن را رها کنید.
دستور 6: پا به پای شوهرتان پیش بروید تا بانوی وامانده نباشید.

کمک به پیشرفت شوهر
 
اگر به پیشرفت شوهرتان علاقمندید، از این دام ها بپرهیزید:
دستور 1:خرده گیری و غرولند نکنید.
دستور2: به کارهای اداری او دخالت ننمایید و اسباب زحمت همکاران و شرکایش نشوید.
دستور 3: به کاری که بیش از قدرت و استعداد اوست، وادارش نسازید و چیزی را به وی تحمیل نکنید.
دستور 4: از تن دادن به ماجراهای زندگی نهراسید.

دستورالعمل های عمومی
 
دستور 1: خوش مشرب باشید.
دستور 2: در بعضی علایق او شریک و سهیم شوید.
دستور 3: تشویقش کنید. سرگرمی هایی برای اوقات فراغت ترتیب دهید و او را به حال خود بگذارید.
دستور 4: برخی فعالیت های مفید برای شخص خود ترتیب دهید.

خانه مطبوع مردان
 
برای این که خانه ای خوش و مطبوع برای شوهرتان ترتیب دهید، باید:
دستور 1: از این که کارتان تنها خانه داری است، سربلند باشید.
دستور 2: خانه را به محیطی راحت، آسوده، منظم و نشاط آور مبدل ساخته و کاری کنید شوهرتان محیط خانه را همان قدر که شما بدان دلبسته اید، از آن خود بداند.
دستور 3: انجام کارهای منزل را با پیروی از روش میان بر تسهیل نمایید.

حفظ سلامت و ثروت او
 
برای مردان این نکات بسیار مهم است. بدانید که آنها ریزترین نکات در این رابطه را می بینند و جدی می گیرند:
دستور 1: خرج کردن در حدود درآمد او را بیاموزید.
دستور 2: به همان اندازه که در حفظ سلامت خود می کوشید، صحت او را نیز مورد توجه قرار دهید.

مهمترین کمک
 
عشق عالی تری را با پیروی از اصول زیر، به وی تقدیم دارید:
الف - ابراز عشق و محبت
4ب- خوش خلقی و مهربانی
ج- بلند نظری و سخاوت طبع
د- ابراز قدردانی
ه- موقع شناسی
منبع:نشریه کوچه ما، شماره 16.

تازه عروس، دامادها توجه کنند

تازه عروس، دامادها توجه کنند

ریزه کاری های زندگی مشترک !
 
علاوه بر این، همسران جوان باید به نکاتی سخت توجه داشته و آنها را رعایت داشته تا زندگی شان در همان آغاز راه دچار تلاطم و تلخی نشود. برخی از این نکات که لازم است دختر و پسر جوان به کار گیرند و آنها را آویزه گوش دارند، به ترتیب زیر است :

1- زندگی مشترک، عرصه کمال است نه صحنه پیکار :
 
یار و یاور هم باشید و سعی نکنید بر همسرتان تسلط یابید. به عبارت دیگر با هم و در کنار هم باشید، نه جدا از هم و رو در روی هم ! خانواده زمانی موفق خواهد بود که در آن هماهنگی وجود داشته باشد و همه اعضا در یک محفل انس با کمال صمیمیت و شادی زندگی کنند. بنابراین همسران جوان باید از هر نوع رفتاری شامل طعنه زدن، تحقیر و مقایسه کردن همسر با دیگران و... پرهیز نمایند.

2- از ابراز محبت نسبت به یکدیگر دریغ نورزید :
 
ابراز محبت به موقع در زندگی مشترک، نشاط و علاقه را به دنبال خواهد داشت. این امر فقط لازمه چند روز نخستین ازدواج نیست بلکه با گذشت زمان نهال نوپای زندگی به درختی تناور تبدیل می شود که نیاز بیشتری به آبیاری دارد. با ابراز محبت و نشان دادن عشق و علاقه به هم می توان این درخت تناور را برای همیشه بارور و با طراوت نگاه داشت و بر نشاط آن افزود.

3-عاشقانه به هم نگاه کنید :
 
نحوه نگریستن هر یک از ما به دیگری، به «چگونه بودن ما » بستگی دارد نه به « چگونه بودن او » شیفتگی زمانی حاصل می شود که فکر کنید همسرتان فردی با شکوه، ناب، صمیمی، خوش خلق و خوش برخورد است. این شیوه نگرش به همسران جوان می آموزد به جای این که عشق را جستجو کنند، با عشق و محبت به زندگی نگاه کنند.
زبان نگاه، زبان مؤثری است. شما با نگاه کردن به طرف مقابل به او می فهمانید به صحبت کردن با وی علاقمند هستید. حالات نگاه کردن اثر معجزه انگیزی در ایجاد صمیمیت میان زوجین جوان دارد. میل به صمیمیت نه تنها جنبه جسمی بلکه جنبه روحی نیز دارد.

4- وقتی زن یا مرد جوان اشتباه می کنند، صادقانه و صمیمی اعتراف نمایند :
 
صداقت و اظهار پشیمانی و ندامت تنها علاج واقعه است. قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد.

5- در مطرح کردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعی کنید خود را هم دخالت دهید :
 
مثلاً به جای این که بگویید :« چرا با فلانی این طور برخورد کردی ؟» بهتر است بگویید : « کاش با فلانی این طور برخورد نمی کردیم.»

6- درد دل با دیگران ممنوع !
 
زود از کوره در نروید و سفره دلتان را نزد هر کسی باز نکنید. به خصوص پیش پدر و مادرتان درد دل نکنید زیرا این کار موجب سرافکندگی همسرتان شده و امکان آشتی را بسیار ضعیف می کند.

7- به با هم بودن زمان بدهید :
 
نخست باید بدانید زمان کافی را برای با هم بودن و ابراز محبت کردن اختصاص بدهید. سعی کنید به انگیزه عشق و ازدواج تان بیندیشید. با همسرتان درباره نخستین روزهای آشنایی و دوران خوش اولین روزها گفتگو کنید. یادآوری شادی ها و رویدادهای شیرین، هم وجودتان را گرم کرده و هم تازگی و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد.

8- انعطاف پذیر باشید :
 
یکی از ویژگی های مهم برای ایجاد سازگاری بیشتر و سلامت روانی است. با چشم پوشی و نرمش نسبت به برخی رفتارهای کودکانه و لجبازی ها نه تنها می توان از تنش های بی دلیل پیشگیری نمود، بلکه می توان از همان اول زندگی بنیاد خانواده را مستحکم نمود.زوج های جوان باید به خاطر داشته باشند که مسائل و موارد اختلاف یا اختلاف برانگیز را برای رسیدن به یک دیدگاه مشترک طرح نمایند، نه به تکرار و تثبیت کدورت ها و دشمنی ها.
منبع:نشریه کوچه ما، شماره 16.

با کی ازدواج کنم ؟

با کی ازدواج کنم ؟

شخصیتی که برای شما همسر مناسبی است !
ازدواج از مهمترین انتخاب ها در زندگی هر فرد است.انتخابی که نیاز به شناخت و آشنایی طرفین در آن ضرورت دارد و هر یک از دختر و پسر باید در دامنه ای از زیر بناهای اعتقادی، اخلاقی، خانوادگی، فکری و شخصیتی دارای همسانی و هماهنگی با یکدیگر باشند.درست است که وجود برخی از تفاوت ها هم می تواند به رشد افراد و جذابیت ارتباطی بیفزاید، اما روان شناسان امروزه معتقدند که شباهت هایخیلی بیش از تفاوت ها در موفقیت آمیز بودن یک ازدواج مؤثر است. لذا لازم است تا وجوه مشترک خود را در حیطه های بالا بررسی نمایید. اگر افراد در بعد اعتقادی از فاصله و اختلاف زیادی برخوردار باشند، می تواند این ازدواج را با خطر مواجه سازد. یکی از حیطه های مهم مورد بررسی در ازدواج پس از زیر بنای اعتقادی، می تواند شخصیت افراد باشد. می گویند اگر دنبال همسر ایده آل تان می گردید، راهش این است که اول شخصیت خودتان را بشناسید و بعد بر اساس شخصیت خودتان، دنبال شخصیتی بگردید که با شما سازگار باشد. اگر شما هم این تئوری را قبول دارید، با ما همراه شوید.

ماجراجویان با هم
 
افراد ماجراجو عاشق ریسک کردن هستند. اگر چنین شخصیتی داشته باشید، احتمالاً بسیار کنجکاو، خلاق و پرانرژی هستید و معمولاً فرد خود انگیخته ای هستید. علایق فراوانی دارید؛ از کوهنوردی تا ماهیگیری گرفته تا رفتن به سینما و تئاتر.

گزینه ازدواج
 
شما با افراد ماجراجویی که درست مانند خودتان باشند، به خوبی رابطه برقرار می کنید. اگر دنبال همسر ایده آل خودتان هستید عجله نکنید، چون ماجراجویی شما باعث می شود خیلی سریع در عشق گرفتار شوید و عاقلانه عمل نکنید. اگر به کسی واقعاً علاقه دارید، به خودتان فرصت دهید تا او را بهتر بشناسید. در عین حال گاهی ماجراجویی بیش از اندازه ممکن است شما را وسوسه کند که به دنبال گزینه های بهتر بوده و در یک ایده آل گرایی و تنوع طلبی گرفتار شوید. ولی باید با این خصوصیت نادرست مبارزه کنید.

روان شناسی شخصیت
 
افراد ماجراجو شخصیت خود را بیش از همه مدیون میزان ترشح زیاد هورمون دوپامین در مغزشان هستند. این هورمون همان هورمونی است که به شما احساس شادی و شادابی و سرزندگی می بخشد. اگر دنبال همسر ایده آل می گردید، راهش این است که اول شخصیت خودتان را بشناسید و بعد بر اساس شخصیت خودتان، دنبال شخصیتی بگردید که با شما سازگار باشد.

خلاق ها هم با هم
 
اگر آدم خلاقی باشید، احتمالاً خصلت با وفایی دارید و آرامش، اجتماعی بودن، وظیفه شناسی، آبروداری و مدیریت عالی منابع انسانی از خصوصیات عالی شخصیت شماست. شما دوست دارید از قوانین پیروی کنید و می توانید به راحتی برای زندگی خودتان برنامه ریزی داشته باشید و طبق آن برنامه قدم به قدم به هدف تان برسید. دیگران از شما بسیار راضی و خشنود هستند و شما را به عنوان آدمی قابل اعتماد می شناسند.

گزینه ازدواج
 
افراد خلاق و سازنده درست مانند خودتان، زوج مناسبی برای شما هستند. طرف مقابل تان ممکن است قدرت حمایتگری شما را بپرستد ولی مواظب باشید حمایت همه جانبه، این احساس را در همسرتان ایجاد نکند که دارید مرتب او را کنترل می کنید. شما و همسرتان احتمالاً سال ها با هم زندگی خواهید کرد چون افرادی مثل شما برای حفظ و تداوم زندگی شان هر کاری می کنند و وفاداری به طرف مقابل، رکن نخست زندگی شان است.

روان شناسی شخصیت
 
شخصیت آرام و موقر خود را باید مدیون هورمون سرتونین باشید. این ماده شیمیایی می تواند اخلاق شما را تعدیل کرده و عصبانیت و حالت تهاجمی شما را کنترل کند. افرادی می توانند برای مدیران بهترین زوج باشند که خصوصیت اصلی شخصیت شان کنار آمدن و سازش با طرف مقابل باشد و طبیعت انعطاف پذیری داشته باشند.

مدیرها با سازگارها
 
اگر مدیریت، بخش غالب از شخصیت شما است، حتماً می دانید که بسیار رک و راست هستید و بدون پرده نظرتان را می دهید. از سوی دیگر با مسایل بسیار منطقی و واقع بینانه برخورد می کنید. قاطعیت و استواری از شما جدا نشدنی است. شما به آسانی می توانید در روابط و کار خودتان تمرکز کنید و در ریاضیات، مکانیک و موزیک می توانید زبردست باشید.رقابت جویی و جاه طلبی، عشق همیشگی زندگی شماست.

گزینه ازدواج
 
افرادی می توانند برای شما بهترین زوج باشند که خصوصیت اصلی شخصیت شان کنارآمدن و سازش با طرف مقابل باشد و طبیعت انعطاف پذیری داشته باشند و گرنه کار شما با یک مدیر به دعوا و جنگ قدرت می کشد.اگر شما در روابط خانوادگی و عاشقانه خود دست از کنترل و امر و نهی بردارید، عشق آرام آرام وارد زندگی شما خواهد شد و از درگیر شدن در رابطه عاشقانه که نمی توانید آن را کاملاً کنترل کنید، نمی هراسید. شما شخصیت محکمی دارید که مشکلات خود را نشان نمی دهید ولی این خصوصیت شما ممکن است باعث شود همسرتان فکر کند شما پنهانکار، مرموز، سرد و بی روح هستید. اجازه دهید دست کم در روابط خانوادگی احساساتتان بر قدرت مدیریت مطلق و محکم و دست نیافتنی شما غلبه کند.

روان شناسی شخصیت
 
هورمون مردانه تستوسترون که در بدن مردان بیشتر و در بدن بانوان کمتر ترشح می شود، این خصوصیت شخصیتی شما را پر رنگ تر می کند.

انعطاف پذیرها با مبادی آداب ها
 
اگر شما شخصیت انعطاف پذیری داشته باشید، دیگران از با شما بودن لذت خواهند برد چون شما توانایی زیادی در روابط اجتماعی دارید و در صحبت کردن عالی هستید. احساسات قوی و روشن و واضح از خصوصیات برجسته شماست.

گزینه ازدواج
 
شما بیش از همه با افرادی که مبادی آداب و مؤدب هستند، کنار خواهید آمد. این افراد که سیاست بالایی در رفتار خود دارند، رفتار شما را می پذیرند. فقط مراقب باشید با زبان بازی و صحبت های بی توقف خودتان، آنها را دل زده نکنید. در روابط با طرف مقابل تان رقابت نکنید. توصیه ما به همسر شما این است که در صحبت کردن کم نیاورید. گرچه طرف مقابل شما بسیار خوش صحبت است ولی شما هم با اعتماد به نفس از خصوصیات خودتان بگویید.افرادی مثل همسر شما دوست دارند که شما نظرتان را درباره شخصیت و رفتارشان بی پرده بگویید.

روان شناسی شخصیت
 
استروژن که یک هورمون زنانه است و در بدن بانوان بیش از آقایان ترشح می شود، نقش اصلی را در بروز این خصوصیات شخصیت شما ایفا می کند. شاید بتوان گفت که این نوع ازدواج می تواند موفق باشد، اما ضرورتی ندارد که همیشه این دو نوع شخصیت با هم ازدواج کنند.
منبع:نشریه کوچه ما، شماره 16.

ویژگی‏های مرد خوب از دیدگاه پیامبر اعظم (ص)

ویژگی‏های مرد خوب از دیدگاه پیامبر اعظم (ص)

اسلام همان‏گونه که به مردان سفارش می‏کند در انتخاب همسر دقت کنند، به دختران و پدران و مادرانشان هم سفارش می‏کند در انتخاب شوهر، معیارهای خاصی را در نظر بگیرند. اهمیت این مسئله تا آن جاست که ازدواج را طوق بندگی دانسته است. بنا براین، هر کس دختر خود را شوهر دهد، او را به بندگی داده است. پس باید بنگرد که دختر خود را به بندگی چه کسی می‏دهد.

 
تشکیل خانواده با ازدواج امکان‏پذیر است. زن و مردی که هیچ رابطه و وابستگی به یکدیگر ندارند، با این پیمان مقدس، خود را به یکدیگر وابسته می‏بینند و بر اساس آن، روابط بسیار نزدیک و دل‏بستگی فراوانی نسبت به یکدیگر پیدا می‏کنند.
ازدواج در گام نخست می‏تواند مایه آرامش، رشد و پویایی زن و شوهر باشد و در مرحله بالاتر، زمینه‏ساز تولد فرزند یا فرزندانی شود. از آنجا که اسلام به این نهاد مقدس توجه ویژه دارد، ازدواج بیش از پیش اهمیت می‏یابد تا آنجا که پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله همیشه افراد را به ازدواج تشویق می‏کرد.

1. تشویق به ازدواج
 
-----------------------
خداوند در قرآن کریم، به خانواده‏ها چنین سفارش می‏کند:
بی‏همسران خود و غلامان و کنیزان درست‏کارتان را همسر دهید. اگر تنگ‏دستند، خداوند، آنها را از فضل خویش بی‏نیاز خواهد کرد و خدا، گشایشگر داناست. (نور: 32)
پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز با پیروی از قرآن کریم، همه را با شیوه‏های گوناگون به ازدواج تشویق می‏کند.

الف) ازدواج، سنّت رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله
 
-----------------------------------------------------
حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، ازدواج را سنّت و روش خود معرفی می‏کرد، بنا براین، شایسته است یک مسلمان از سنّت و روش پیامبر پیروی کند. آن حضرت می‏فرمود: "أَلنِّکاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی؛ ازدواج، سنّت و روش من است. پس هر که از سنّت من روی گرداند، از من نیست ".1

ب) ازدواج، محبوب خدا
 
---------------------------
پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله درباره ازدواج فرمود:
ما بُنِیَ فِی الإِسَلامِ بِناءٌ أَحَبُّ إِلَی اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ، وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِیِجِ.2
هیچ بنایی در اسلام نهاده نشده است که نزد خداوند ـ عزوجل ـ محبوب‏تر و عزیزتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.

ج) ازدواج، سبب پاکی و پاکیزگی
 
--------------------------------------
پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، ازدواج را سبب پاک و پاکیزه بودن انسان در دیدار با پروردگار می‏داند:
مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی اللّه‏َ طاهِراً مُطَهَّراً فَلْیَلْقَهُ بِزَوجَةٍ.3
هر کس دوست دارد خدا را پاک و پاکیزه دیدار کند، در حالی که متأهل است، خدا را دیدار کند.

د) ازدواج، مایه نزدیکی و دوستی با خدا
 
----------------------------------------------
مؤمن، محبت و دوستی خدا را بر هر چیزی ترجیح می‏دهد. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله برای نزدیک شدن به خداوند، راه‏های فراوانی را به رهروان خویش نشانمی‏دهد که یکی از آنها ازدواج است. کسی که برای خشنودی خداوند ازدواج می‏کند، سزاوار دوستی با پروردگار است. حضرت رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آلهفرموده است:
مَن نَکَحَ للّه‏ِ وَأَنْکَحَ لِلّهِ اسْتَحَقَّ وَلایَةَ اللّه‏ِ.4
هر کس برای خدا ازدواج کند و برای خدا کسی را به ازدواج دیگری درآورد، سزاوار ولایت و دوستی خدا است.

ه ) ازدواج، سبب حفظ دین
 
--------------------------------
پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله برای تشویق جوانان به ازدواج، برخی آثار و برکت‏های ازدواج را در دنیا و آخرت برای آنها بیان می‏کند. از جمله آثاری که حضرت به آن اشاره دارد، حفظ دین است. ایشان در کلامی می‏فرماید:
أَیُّما شابٍّ تَزَوَّجَ فِی حَداثَةِ سِنِّهِ عَجَّ شَیْطانُهُ: یا وَیْلَهُ عَصَمَ مِنِّی دِینَهُ.5
هر جوانی که در دوره جوانی خود ازدواج کند، شیطانش فریاد برآورد که: وای بر او! دین خود را از [گزند] من حفظ کرد.
همچنین در جایی دیگر می‏فرماید:
إِذا تَزَوَّجَ الْعَبْدُ فَقَدِ اسْتَکْمَلَ نِصْفَ الدِّینِ، فَلْیَتَّقِ اللّه‏َ فِی النِّصْفِ الْباقِی.6
هرگاه بنده ازدواج کند، نصف دین را کامل کرده است و برای [حفظ] نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند.

و) ازدواج، عامل برتری
 
-------------------------
پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید:
أَلْمُتَزَوِّجُ النّائمُ أَفْضَلُ عِنْدَاللّه‏ِ مِنَ الصّائِمِ القائِمِ الْعَزَبِ.7
انسان ازدواج کرده خفته، نزد خدا از انسان عزب روزه‏گیر شب‏زنده‏دار برتر است.

ز) ازدواج، مایه افزایش روزی
 
--------------------------------
پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:
إِتَّخِذُوا الأَهْلَ، فَإِنَّهُ أرْزَقُ لَکُمْ.8
زن بگیرید؛ زیرا ازدواج کردن، روزی شما را بیشتر می‏کند.

ح) ازدواج، نیکو گرداننده اخلاق
 
-----------------------------------
آن حضرت فرمود:
مردان عزب خود را زن دهید؛ زیرا با این کار، خداوند، اخلاق آنان را نیکو می‏گرداند و روزی‏هایشان را زیاد می‏کند و بر جوان‏مردی‏های آنان می‏افزاید.9

2. ویژگی‏های زن شایسته
 
================
مهم‏ترین ویژگی‏های زن خوب از دیدگاه پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله عبارتند از:

الف) دین‏داری
 
----------------
حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرمود: "فَعَلَیْکُمْ بِذاتِ الدِّینِ؛ پس بر شما باد به [ازدواج] با زنان دین‏دار ".10
زن دین‏دار، زنی است که خدا را می‏شناسد، به قیامت معتقد است و به دستورهای الهی جامه عمل می‏پوشاند. چنین زنی، پاکدامن، امین، مهربان در برابر شوهر خود، فروتن و در برابر نامحرمان، متکبر است. این ویژگی‏ها که از دین‏داری وی سرچشمه می‏گیرد، سبب شیرین شدن زندگی خانوادگی می‏شود. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله درباره ازدواج مردان با زنان می‏فرماید:
به خاطر چهار چیز با زنان ازدواج می‏کنند: مال و ثروت؛ دین‏داری؛ زیبایی و اصل و نسب و خانواده. پس تو با زنان دین‏دار ازدواج کن.11

ب) اصالت خانوادگی
 
-----------------------
مشهور است که پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: "إِیّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ؛ از گیاه روییده در خرابه بپرهیزید. " از حضرت پرسیدند که مقصود از خضراء الدِّمَن یا همان گیاه روییده در خرابه چیست؟ حضرت فرمود: "أَلْمَرْأَةُ الحَسْناءُ فِی مَنْبِتِ السَّوءِ؛ زن زیبارویی که در خانواده‏ای فاسد رشد کرده است ".12
حدیث معروف: "أَلسَّعِیدُ مَنْ سَعِدَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ وَالشَّقِیُّ مَنْ شَقِیَ فِی بَطْنِ أُمَّهِ؛ سعادتمند کسی است که در شکم مادرش سعادتمند است و بدبخت کسی است که در شکم مادرش بدبخت شده است "،13 به اهمیت وجود مادر در تکوین سرشت آدمی اشاره دارد. وراثت و نقش مادر در جسم و جان فرزند انکارناپذیر است. پیامبر اسلام در همین زمینه فرموده است: "وَانْظُرْ فِی أَیِّ نِصابٍ تَضَعُ وَلدَکَ فَإِنَّ الْعِرْقَ دَسّاسٌ؛ بنگر فرزند خود را در چه مکانی قرار می‏دهی؛ زیرا رگ و ریشه در فرزند اثر می‏گذارد. "14 همچنین در سخنی دیگر می‏فرماید: "تَزَوَّجُوا فِی الحِجْزِ الصّالِح فَإِنَّ الْعِرْقَ دَسّاسٌ؛ با خانواده صالح (خوب و شایسته) ازدواج کنید که رگ و ریشه (خون) در فرزند اثر می‏گذارد ".15

ج) هم‏کفو و هم رتبه بودن
 
------------------------------
هم‏کفو بودن؛ یعنی هم‏سنخ و هم رتبه بودن. این ویژگی می‏تواند زمینه‏های انس، الفت و آسایش زن و مرد را فراهم سازد. هرچه زن و شوهر از نظر اجتماعی، اقتصادی، علمی، اخلاقی و زیبایی به یکدیگر نزدیک‏تر و دارای نقاط مشترک بیشتری باشند، زمینه انس و الفت بیشتری در آنها به وجود می‏آید.16 درواقع، این مسئله از مهم‏ترین عوامل استحکام روابط میان زن و شوهر به شمار می‏رود.
پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله افزون بر دین‏داری، اصالت خانوادگی، هم‏رتبه و هم سنخ بودن، ویژگی‏های دیگری را نیز برای یک همسر خوب برمی‏شمرد. از جمله: شوهر دوست بودن، عفیف بودن، عزیز دو خانواده، خاضع در برابر شوهر،17 دوشیزه، زایا، کم مهریه، زیبا روی و... .
أَفضَلُ نِساءِ اُمَّتِی أَصبَحُهُنَّ وَجْها وَ أقَلُّهُنَّ مَهراً.18
بهترین زنان امت من، خوب‏روی‏ترین و کم مهریه‏ترین آنان هستند.
زنان زیباروی معمولاً مهریه‏های سنگینی دارند، ولی زن مؤمن که از امت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است، تنها سعادت خانواده را در نظر دارد و مهریه خود را کم قرار می‏دهد. بر اساس روایت‏های گوناگون از ائمه اطهار، مهریه سنگین نشانه شومی زن و ازدواج است.

3. ویژگی‏های مرد خوب
 
===============
اسلام همان‏گونه که به مردان سفارش می‏کند در انتخاب همسر دقت کنند، به دختران و پدران و مادرانشان هم سفارش می‏کند در انتخاب شوهر، معیارهای خاصی را در نظر بگیرند. اهمیت این مسئله تا آن جاست که ازدواج را طوق بندگی دانسته است. بنا براین، هر کس دختر خود را شوهر دهد، او را به بندگی داده است. پس باید بنگرد که دختر خود را به بندگی چه کسی می‏دهد.19

الف) امانت‏داری
 
-------------------
قرآن کریم هنگام نقل داستان حضرت موسی علیه‏السلام و حضرت شعیب علیه‏السلام بیان می‏کند: "وقتی حضرت موسی علیه‏السلام خدمت حضرت شعیب علیه‏السلامرسید، یکی از دختران شعیب علیه‏السلام به پدر خطاب می‏کند و می‏گوید: ای پدر او را استخدام کن؛ چرا که بهترین کسی است که استخدام می‏کنی. هم نیرومند (و هم) در خور اعتماد (امین) است ". (قصص: 26)
در روایت‏های اسلامی آمده است: "حضرت شعیب علیه‏السلام از دختر می‏پرسد، امین بودن این جوان را از کجا فهمید. او عرض می‏کند: پدر جان، من وقتی به دستور شما نزد موسی علیه‏السلام رفتم و او را دعوت به منزل نمودم، هنگامی که خواستم جلو بیفتم و او را راهنمایی کنم، او اجازه نداد و به من گفت: شما پشت سر من حرکت کنید و از همان‏جا مرا راهنمایی کنید... ".20

ب) دین‏داری
 
----------------
پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در روایتی به دو ویژگی مرد اشاره می‏فرماید که دین‏داری و امین بودن است.
إِذا جاءَکُم مَنْ تَرضَوْنَ دِینَهُ وَ أَمانَتَهُ یَخطُبُ (إِلَیْکُمْ) فَزَوِّجُو؛ إِنْ لاتَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الْأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبِیرٌ.21
هرگاه کسی به خواستگاری نزد شما آمد و دین‏داری و امانت‏داری او را پسندیدید، به او زن دهید. اگر چنین نکنید، در روی زمین تبه‏کاری و فساد بسیار پدید خواهد آمد.
در روایت‏ها افزون بر امانت‏داری و دین‏داری، به ویژگی‏های دیگری چون خوش‏اخلاقی، شرافت و آبرومندی نیز اشاره شده است.

پی‌نوشت‌ها:
 

1. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1405 ه . ق، ج 100، ص 220، ح 23.
2. همان، ص 222، ح 40.
3. محمد بن حسن حر عاملى، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، 1409 ه . ق، ج 20، ص 18، ح
24912؛ بحارالانوار، ج 100، صص 220 و 221. با استفاده از سى‏دى 5/2 نور
4. میزان الحکمه، ج 5، ح 7800.
5. همان، ص 7805. این حدیث در مستدرک الوسائل، ج 14، ص 149 چنین آمده است: "ما مِنْ
شابٍّ تَزَوَّجَ فِى حَداثَةِ سِنِّهِ إلاّ عَجَّ شَیْطانُهُ: یا وَیْلَهُ عَصَمَ مِنِّى ثُلُثَىْ دِینَهُ فَلْیَبَّقِ اللّه‏َ العَبدُ فِى الثُّلُثِ الْباقِى ".
6. همان، ح 7807.
7. همان، ح 7812.
8. همان، ح 7813.
9. همان، ح 7814.
10. همان، ح 7831.
11. همان، ح 7836.
12. همان، ح 7858.
13. بحارالانوار، ج 43، ص 44.
14. کنزالعمال، ج 15، ص 855.
15. همان، ص 296.
16. وسائل الشیعه، ج 14، ص 29.
17. مکارم الاخلاق، ص 200.
18. بحارالانوار، ج 103، ص 237، ح 25.
19. میزان الحکمه، ج 5، ح 7855.
20. نک: تفسیر نمونه، ج 16، ص 64.
21. همان، ح 7838.
 
منبع: کتاب " سفارش‏های پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به خانواده "

۲۲ توصیه مهم به تازه داماد ها

۲۲ توصیه مهم به تازه داماد ها

این مطلب برای پسرهایی مفیده که میخوان به زودی زندگی مشترک را با همسر خود شروع کنند
۱٫ اگر ماشین شخصی دارید وقتی با همسرتان درون ماشین هستید مراقب رفتار و احوالاتتان باشید و مطلقا از رفتارهای خصوصی درون ماشین بپرهیزید چون همیشه کسی هست که به شما چشم دوخته حتی اگر مطمئنید پشت قله قاف پارک کردید و هرچند اگر همسرتان با شما همراهی کند اما بعدها قضاوت خوبی در موردتان نخواهد داشت و شما در ذهنش فردی موقع نشناس و بی مبالات محسوب می شوید. آقائی تان را حفظ کنید.
۲٫ اگر با همسرتان با وسیله نقلیه عمومی رفت و آمد میکنید باز مراقب نوع نشستنتان باشید. صندلی تاکسی، تختخواب نیست !
۳٫ در خیابان های شلوغ خواهشا دستان هم را نگیرید. خیابان، پارک نیست. دختران و پسران دم بخت زیادی در خیابان ها در حال رفت و آمدند که به هر دلیلی فعلا امکان ازدواج ندارند و ایجاد هوس ازدواج برای این قشر ناجوانمردیست. چون معمولا خانم ها تقاضا میکنند که دستانتان را به هم بدهید با توضیح منطقی این موضوع از ایشان بخواهید از اینکار صرف نظر کنند. بماند که بعضی از خانم ها باز هم درک نمی کنند متاسفانه و خودشان را در ایام مجردی فراموش میکنند. جسارتا گاهی قاطعیت بیشتر و البته همراه با محبت لازم است.
۴٫ در دوران عقد خانم ها بشدت از مسائل جنسی بی موقع گریزانند و استرس با دقائقشان قرین است و به همان اندازه مردها بی منطق و وقت نشناس میشوند. امکان دارد شما مکان یا زمانی را صد درصد مناسب روابط محدود جنسی تان بدانید اما این مکان یا زمان برای همسرتان صد درصد استرس زا باشد. از حال همسرتان مطلع شوید پیش از هرکاری و به عبارتی موقعیت شناس باشید ولی خودخواه نباشید.
۵٫ دوران عقد را با هزینه های سنگین رستوران و تفریح نمی توانید شاد نگه دارید بلکه با شناخت بیشتر از جنس مخالف و روحیات و احوالاتش به شادی و نشاطتان بیافزایید.
۶٫ از تلفن زدنهای بی موقع و خیلی طولانی برهیزید چون مسلما در خانه همسرتان افراد دیگری هم زندگی میکنند.
۷٫ اگر در منزل همسرتان پسر یا دختر مجردی هست و یا همچنین اگر خودتان خواهر یا برادر مجرد یا حتی بچه های ممیزی اطرافتان هست خواهشا برای پاک ماندن خیالات آنها بیشتر مراقب عشق ورزی هایتان باشید. خصوصا مراقب لباس پوشیدن همسرتان جلوی افراد فوق الذکر باشید.
۸٫ تا دیروز که منزل پدرتان تشریف داشتید پدرتان مسئول خانه تان بود پس اگر مادرتان برخی مسائل شرعی مانند مراقبت از حجاب کامل یا عدم آرایش جلوی نامحرم را رعایت نمی کرد بدانید این موضوع از شما سلب مسئولیت نمی کند. شما حالا مرد یک خانه اید و یک پدر بالقوه.
۹٫ تاکید میکنم همسر شما فقط مجاز است برای شما آرایش کند (اینجا خودخواهی رواست) اینکه خیلی از خانم های مذهبی متاسفانه بعد از ازدواج به یکباره بی ضابطه دست به آرایش میشوند در همه جا خلاف شرع است. اگر جدی نگیرید چوبش را می خورید بدون شک! پس از همسرتان بخواهید فقط درون منزل برایتان آرایش کند. (تازه خیلی مردها اصولا از آرایش خوششان نمی آید) راستی چرا این موضوع کلی را اینجا گفتم؟ چون خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج. این اشتباه است که کسی بگوید خجالت میکشم به همسرم بگویم آرایش نکن یا مراقب لباس پوشیدنت باش چون بعدا با این سوال همسرتان مواجه می شوید که چرا قبلا نمی گفتی؟
۱۰٫ مراقب خدا باشید. یعنی اینکه اگر تا دیروز روزی یه صفحه قرآن میخوندی حالا بخاطر گپ زدن های زیادی با همسرت ازش غافل بشی یا مثلا اهل هیات و یا اهل زیارت بودی دیگه نیستی خوب خدا دلگیر میشه ازت تازه آدم باید بخاطر قدردانی از خدا توجهاتشو بیشتر کنه به حضرت حق نه ارتباطشو قطع یا کمرنگ کنه.
۱۱٫ گذشته را فراموش کنید. خیلی مسائلی که در مجردی با آنها سر و کار داشتید و برایتان جذاب بوده احتمالا برای همسرتان جذاب نیست و شاید هم اینکه همسرتان مثلا بفهمد شما در مجردی در فلان پارک دوشب با رفقایتان چادر زده بودید ناراحت هم بشود یا خدای نکرده مثل آدم های نادان بنشینید و با شجاعت دونکیشوتی تمام از خواستگاری رفتن های جور واجورتان بگویید. مراقب زبانتان باشید.
۱۲٫ از معجزه ی هدایای ارزان بویژه گل سرخ غافل نباشید. اگر اصولا بچه مایه دار نیستید و روی پای خودتان هستید چاره ای هم جز این ندارید. از همین ابتدا به قدر وسعتان هدیه بخرید و البته سعی کنید به مناسبت های مختلف تقدیم همسرتان کنید.
۱۳٫ اگر با همسرتان برای تفریح جائی میروید جیبتان خالی نباشد چون اصلا زیبا نیست که از همسرتان پول بگیرید برای یک هویج بستنی. ضمنا مجبور نیستید جائی بروید برای شام یا تفریح که از هزینه هایش مطلع نیستید و غافلگیر شوید.
۱۴٫ مراقب پدر و مادرتان باشید. اصولا اوایل زندگی چون تمام تمرکزتان روی همسرتان است و وقت زیادی برایش می گذارید احتمال اینکه از وظایف فرزندی تان غافل شوید وجود دارد در نتیجه حواستان به پدر و مادرتان باشد به ویژه مادرتان چون الان یک رقیب جدی پیدا کرده هر چند اگر مادرتان بروز ندهد این نصیحت را از من بشنوید. در ایام عقد به پدر و مادرتان بیشتر محبت کنید.
۱۵٫ از همان اول زندگی سعی کنید نمازتان را به جماعت بخوانید. چون کسی که شان امام جماعت پیدا می کند بیشتر مراقب احوالات خود است. ضمنا این خصلت حسنه بعدها موقعی که بینتان شکرآب میشود خیلی به کارتان می آید. شاید همسرتان یک روز ظهر با شما قهر باشد ولی اگر آدم باشید تا مغرب با شما آشتی میکند. بزرگوار باشید.
۱۶٫ مراقب حافظه ی همسرتان باشید. مطلقا دروغ نگویید چون دیری نمی پاید که رسوا می شوید. خانم ها حافظه ای به مراتب قوی تر از ابر رایانه دارند در نتیجه هیچ وقت حماقت نکنید که برایش آسمان ریسمان از کارهای نکرده تان ببافید. زبانتان عفیف باشد.
۱۷٫ مراقب چشمانتان باشید البته برای رضا و طاعت از خدا و البته بدانید زنها حتی اگر پشت سر شما باشند حواسشان به چشمان شماست. متوجه هستید که چه عرض میکنم؟! چشمتان را پاک نگه دارید تا خدا عطشتان را با همسرتان فرو نشاند. والا آدم چشم چران مثل تشنه ایست که آب دریا می نوشد.
۱۸٫ اگر دیدید خانه پدریتان در دوران عقدتان ناآرام و متلاطم است و حرف ها در امور مختلف همراه با جار و جنجال است خیلی تعجب نکنید بگو مگوها و استرس ها و عدم شناخت ها عامل این موضوع است.صبور باشید این موضوع بعضا طبیعی است.
۱۹٫ دور خیلی از رفقای مجردتان را خط بکشید.
۲۰٫ رفت و آمد با خیلی از دوستان متاهل هم آفت دارد چون خانم ها به راحتی آقایون با هم اخت نمی شوند و حاشیه ارتباطاتشان زیاد است.
۲۱٫ بعد از عقدتان نیازی نیست بلافاصله بنگاه خیریه راه بیاندازید که دخترها را به پسرها برسانید بعدا پشیمان میشوید. برای این کارها خیلی عجله نکنید بگذارید جوهر عقدنامه تان خشک بشود بعد.
۲۲٫ برخی حرف های بزرگترها را هم جسارتا خیلی گوش ندهید چون تا متوجه میشوند تازه داماد هستید شروع می کنند موعظه های عجیب غریب که پسرم به زن رو نده و بذار همیشه خمار محبتت باشه و گربه رو در حجله بکش و از این قبیل مزخرفات. حتما از کتاب های خوب بهره مند شوید. زندگی شوخی نیست!
منبع:www.IranFars.ir