روان شناسی کودک و نوجوان
رشد بدنی تند :
نوجوان که به مرحله بلوغ رسیده است و با توجه به رشدی که دارد، به آن دوره لباس های تنگ و باریک و کوتاه می گوییم، همچنین ریزش هورمون هایی در خون نوجوان باعث می شود که نیم رخ روانی او با نیم رخ کودکی اش فرق کند همچنین هورمون های هیپوفیز تسترون و فولکیلوین در خون وی می ریزند و یکسری رفتارهای اخلاقی جدید را در وی ایجاد می کند.
تحول روانی نوجوان :
1- بریدن از دوران کودکی :
نوجوان دراین سن از کودکی خود می برد، سعی می کند حرکات و رفتارهای کودکانه نشان ندهد و حرکات بزرگ سالان را از خود نشان بدهد.
2- در خود فرو رفتن :
همچنین نوجوان در خود فرو می رود و به تفکر می پردازد و راجع به شغل و تحصیل و ازدواج
3- از خود بیرون آمدن و پایان بحران :
این دوره دوره ای که از خود بیرون می آید و وارد جمع خانواده محیط به اجتماع می شود و به هشر و نشر می پردازد و دراین جا بحران وی به پایان می رسد.
رشد جسمانی :
ما دراین جا علائم بلوغ را در نوجوان می بینیم رویش مو در صورت پسر و علائم ثانویه دردختران شاهد این ماجرا می باشد که والدین باید هم دختر و هم پسر را با این سری مسائل آشنا سازد که نوجوان با این شرایط کنار بیایند.
رشد ذهنی :
از نظر رشد ذهنی ، نوجوان تفکر های محسوسی و غیر منطقی را انتخاب می کند. فرضیه سازی می کند و برای فرضیه خود استدلال می آورد.
رشد عاطفی :
از نظر رشد عاطفی نوجوان گوشه گیر، ناسازگاری، انزوا طلبی ،درون گرایی ، ترس افکار رویای خود ، شیفتگی حجب و حیا، خیال پردازی، تغییرات احساسات و عواطف که نیازمند مراقبت و راهنمایی زیاد والدین می باشد.
رشد اجتماعی :
از نظر رشد اجتماعی خویشتن شناسی و بازسازی هویت در نوجوان شکل می گیرد ، در این زمینه گلسر دیدگاهی دارد و همچنین اریکسون نظریه ای دارد.
گلسر می گویند :
نوجوانی که با هویت شکست خورده زندگی کند ممکن است به بزهکاری کشیده شود و مضطرب و پریشان بشود.
اریکسون می گوید :
هویت، وحدت سیستم های زیستی ، اجتماعی و روانی است چنانچه این وحدت بین سیستم ها برقرار نشود اختلال رفتاری در نوجوان دیده خواهد شد.
نقش هماهنند سازی در خانواده بسیار مهم است چنانچه اگر خانواده ای وضعیت خوبی داشته باشد و نوجوان خود را با پدر و مادر همانند کند مشکلی نخواهد داشت ولی اگر خانواده وضعیت رفتاری خوبی نداشته باشند کودک با ایجاد همانند سازی دچار مشکل خواهد شد.
رفتارهای ناهنجار نوجوان :
1- ترس :
ترس از روابط اجتماعی – کار – تحصیل و اظهار نظر در مقابل دیگران.
راه حل : برای از بین بردن ترس راه حل هایی وجود دارد که بعضی ها منفی هستند و ترس نوجوان را بیشتر می کند.
الف) نادیده گرفتن ترس :
از نوجوان می پرسند از چی می ترسی این مسئله که ترس ندارد.
ب) اجبار تماس با موقعیت ترسناک :
مثلاً او از حشره ای می ترسد حشره را بگیریم و روی بدن او بیندازیم که این کار منفی می باشد.
ج) دور نگه داشتن از موقعیت ترسناک :
دور نگه داشتن فرزند از موقعیت ترسناک نیز یک روش منفی تلقی می گردد.
راه حل مثبت :
ماباید به نوجوانان فرصت دهیم تا با موقعیت ترسناک آشنا شود. و این آشنایی باید به تدریج انجام شود و همچنین توجیه فرد با بیان روشن که اگر فردی بگوید، وقتی من در اطاق هستم می ترسم دزدی وارد شود ، به او بگوییم همه درها بسته و قفل است و به صورت قاطع و اطمینان بخش فرد را از ترس رها کنیم و چنانچه ترس از روند شرطی شدن ایجاد شده باشد می توان با شکستن این روند ترس را از بین برد.
نگرانی :
حالت عاطفی است که در اثر پیش بینی اتفاقات ناگوار در آینده رخ می دهد مشکلات مدرسه ای، نداشتن تمرکز، رفتار غیر منطقی ای که والدین از فرزند خود دارند و احساس عدم تفاهم میان فرزند و والدین ، این نگرانی را ایجاد می کند.
خشم :
جنبه های اجتماعی ، خشم را در نوجوان ایجاد می کند، نوجوان وقتی با خشم مواجه شد، از طریق تحقیر و تمسخر دیگران ازآنان انتقام می گیرد و خشم خود را تخلیه می نماید.
عصیانیت :
ما در افراد مشاهده می کنیم، نشان دادن واکنش پیش از ضربه های محرک ها را، حالت عصبی می گویند، مثل ناخن جویدن، ور رفتن با موها، روی میز زدن ها، با یقه لباس ور رفتن و... که با یافتن عمل آن می توانیم به رفع آن بپردازیم
*احساس حقارت :
که در پی تجارب شکست می خورد و این شکست ها متعدد می باشد، این احساس به وجود می آید که والدین او را آدم بی عرضه ای تلقی کنند و او را تحقیر کنند که این احساس حقارت را در او ایجاد کنند.
راه های تشخیص حقارت :
حساسیت فرد به انتقاد - حساسیت طلبی - انزوا طلبی - واکنش سریع به تعریف دیگران - واکنش نامطلوب به رقابت - گرایش به تحقیر دیگران، در این افراد دیده می شود.
راه درمان آن :
درک واقع بینانه از توانایی ها و استعداد ها و تشویق نوجوان .
ناکامی :
وقتی فرد برای ارضای رفتار برانگیخته دچار دشواری می شود ناکامی ایجاد می گردد.
منابع ناکامی :
1- کمبود بیولوژیک : نقص جسمی در نوجوان وجود داشته باشد .
2- عادت های نا مناسب پیدا کرده باشد .
3- کمبودهای طبیعی در زندگی او وجود داشته باشد .
4- تعارض هایی بین انگیزه های او وجود داشته باشد .
5- و ممکن است ناکامی به پرخاشگری منجر شود .
اضطراب:
حالت مبهمی از ترس ناشی ار پیش بینی حوادث نامطلوب در آینده است .
راه حل :
شناسایی عامل اضطراب یا کاهش دادن آن ، افزایش توانایی فرد.
حالت ریلکسیشن :
حالتی است که فرد نمی تواند خودش روی ماهیچه های خود دستور دهد و مدیریت داشته باشد و این کار اگر متعدد انجام شود در کاهش اضطرب کمتر است. فرد مضطرب می تواند در یک محیط آرام به پشت بخوابد چشمان خود را ببندد و هر گونه ناراحتی و اضطراب را سعی کند از خود دور کند در جایی که سر و صدا نباشد تمرکز را فراهم آورد و روی پاهای خود مانور را شروع کند ابتدا انگشتان پاهایش را به بالا و پائین فشار دهد. آن ها را منقبض کند و حدود 1 دقیقه انجام دهد و بعد انبساط را انجام دهد. بعد از مدتی پاشنه پا را می تواند منقبض و منبسط کند. و بعد ساق پا، ران، باسن، کتف ها، بازو، ساعد ها، مچ دست، انگشتان، گردن، چانه، لب ها، بینی، پیشانی، چشم ها، گوش، سر چنانچه این حرکات آرام انجام شود، آن اضطراب از بین می رود
خودسازی
حسادت و پیامدهای آن
حضرت امام خمینی (ره) پنجمین حدیث از کتاب چهل حدیث خود را به بررسی ویژگی ها، پیامدها و درمان علمی و عملی صفت حسادت اختصاص داده است.
ایشان باب سخن را در این مقوله با روایتی از امام صادق علیه السلام به نقل از رسول اکرم صلی الله علیه و آله می گشاید که : « خدای عزوجل به موسی بن عمران فرمود: ای پسر عمران! بر مردم نسبت به آنچه از فضل خود به آنها داده ام حسادت نورز و چشمان خود را به سوی آن خیره مکن و نفس خود را به دنبال آن نفرست؛ زیرا حسود نسبت به نعمت من خشمگین است. از قسمتهایی که بین بندگان خود پخش نموده ام روی گردان است و کسی که چنین باشد، من از او نیستم و او هم از من نیست. »
حسادت و تفاوت آن باغبطه
حسادت ، حالتی است که حسود زوال و نیستی نعمتی را از غیر خود خواستار باشد، چه این که این نعمت را خود دارا باشد و یا نباشد، و یا اینکه خود خواستار آن نعمت باشد و یا نباشد.
همچنین چه بسا حسود، زوال نعمتی موهوم را در محسود خواهان باشد. یعنی آنچه حسود خواستار زوال آن باشد در حقیقت نعمت نیست، اما حسود به دلیل کوته اندیشی، آن را نعمت می پندارد و زوال و نیستی آن را خواستار است.
"غبطه" حالتی است که شخص، نعمتی را در غیر خود ملاحظه می کند و آن را برای خود نیز خواستار می شود، بدون اینکه خواستار زوال آن نعمت در غیر خود باشد.
اسباب ایجاد حسادت
عوامل مختلفی در ایجاد حسادت مؤثرند که البته عامل اصلی به "خواری و شکستگی نفس" مربوط می شود، و این حالت نقطه مقابل تکبر است ، زیرا متکبر خود را صاحب کمال می بیند، و از این رهگذر حالت سرکشی در او ایجاد می گردد، اما حسود طرف مقابل را کامل و صاحب کمال می پندارد، در نتیجه احساس خواری و شکست کرده و هرگاه عوامل خارجی و خودسازی درونی مداخله نکند، تداوم این حالت او را به ورطه سقوط سوق می دهد.
حسادت و برخی پیامدهای آن
حسد یک بیماری قلبی است که بیماریهای فراوان دیگری را به همراه دارد، که هر یک به تنهایی برای هلاکت انسان کافی خواهد بود.
امام باقر علیه السلام فرمود:
" مرد با هر لغزشی ( عملی یا زبانی که در حال خشم از او سر می زند) بیاید، چه بسا مورد آمرزش خداوند قرار بگیرد اما حسد ایمان را می خورد ، همان طور که آتش ، هیزم را."
پیامدها و دستاوردهای حسد همگی با صفات باطنی و ظاهری که لازم است در مؤمن وجود داشته باشد بیگانه اند: مؤمن به خداوند متعال و آنچه در میان بندگانش تقسیم کرده خوش گمان است، در حالی که حسود نسبت به این امر خشم می ورزد. مؤمن ، بدی دیگری را نمی خواهد، اما حسود خلاف این حالت را داراست. بر مؤمن دوستی دنیا چیره نگردیده، خوش برخورد و گشاده رو، متواضع و فروتن است، درحالی که شخص حسود خلاف این صفات را داراست. و از همه بدتر اینکه شخص حسود موجب خشم خدا می شود.
از امام صادق علیه السلام روایت شده است:
" کسی که از من روی گردان و به من خشمگین باشد، نه من از او هستم و نه او از من است"
پیامد دیگری که بر حسادت مترتب است، فشار قبر و تاریکی آن است. زیرا همانطور که حسادت، صاحب خود را در دنیا در فشار و کدورت قرار می دهد، در عالم برزخ و آخرت نیز این فشار و کدورت به صورت فشار و تاریکی قبر نمود پیدا می کند، همان طور که وسعت و گشایش قبر تابع بزرگی ظرفیت انسان است.
و چه بسا حسادت، صاحب خود را به گناهانی همچون غیبت ، تهمت و بدگویی بکشاند و از این راه نیز نیکی های او را به طرف مقابل منتقل کند.
راه درمان حسادت
علاوه بر علاج علمی حسادت از طریق اندیشیدن در پیامدهای آن، با اعتقاد قلبی به عادلانه بودن نظام خلقت و غیره لازم است ، عملاً به درمان این بیماری پرداخت.
از جمله اقدامات عملی برای رفع این بیماری، محبت است به کسی که به او حسادت می ورزی، زیرااین کار خلاف میل نفسانی تو است. تو بر خلاف میل درونی بر او ترحم نما، او را بزرگ بشمار، زبان به بیان نیکی های او بگشا و به نفس خود بگو که این بنده خداست ؛ شاید خداوند به او نظر لطف داشته و او را مشمول عنایت خود قرار داده است، خصوصاً اگر طرف مورد حسادت از اهل علم باشد.
ای عزیز، شیخ جلیل و عارف مرحوم شاه آبادی (ره) گفته است:
" تا قوای جوانی وجود دارد، بهتر می توان در مقابل مفاسد اخلاقی قیام کرد. اجازه ندهید قوای جوانی از دست برود و آن وقت به فکر اصلاح درون برآیید، زیرا اقدام به این کار در پیری یا غیرممکن است و یا خیلی زحمت می طلبد. "
حسادت; زمینههاى رشد و راههاى جلوگیرى از آن
چکیده:
پروردگار متعال مىخواهد که همه ما سرشار از نیرو و اشتیاق باشیم و جسم، ذهن و روحى سالم داشته باشیم.بىتردید، زندگى پر نشاط و با طراوت منظور پروردگار است و ذهنیتهاى نادرست، این وضعیت مطلوب را برهم مىزند.یکى از ذهنیتهاى نامطلوب، «حسادت» است که باید علل و زمینههاى رشد آن را در خانواده، جامعه و از همه مهمتر، در خود جست و جو کرد و با توجه به آثار نامطلوب جسمى و روانى که در ما ایجاد مىکند، با به کارگیرى شیوههاى اخلاقى و علمى، از بروز آن در خردسالى جلوگیرى کرده، در صورت شکلگیرى، با خشکاندن ریشههاى آن در بزرگسالى، خود را از دام این هیجان نامطلوب رها سازیم.
مقدمه
«حسادت» (۱) واکنشى هیجانى است که از قریب دو سالگى آغاز مىشود و با رشد کودک، ممکن است تا بزرگسالى ادامه یابد و بر طبق الگوهاى مختلف فرهنگى، به صورتهاى متفاوتى جلوهگر شود.حسادتدرکودک، پاسخى طبیعىاستبه محرکهاوهنگامى ایجاد مىشود که به اعتقاد وى، عاطفه یا محبتى را از دست داده باشد.در الگوى حسادت، غالبا نوعى ترس نیز وجود دارد; زیرا حسود احساس مىکند که دیگرى عاطفه شخص مورد علاقه او را نسبتبه وى به خطر انداخته است و یا مقامى را که او انتظار رسیدن به آن را داشته، دیگرى احراز کرده است.بنابراین، موقعیتى که حسادت را برمىانگیزد، غالبا یک موقعیت اجتماعى است. (۲)
کودکان در ابتدا، از احساسات درونى خویش (حسادت) و علل پیدایش و پیامدهاى آن در رفتار خود، آگاهى زیادى ندارند و نمىدانند که چرا رفتارهاى آنان تغییر کرده است.به عبارت دیگر، رفتارهاى آزار دهنده کودک حسود تا حد زیادى ناآگاهانه یا نیمه آگاهانه است، ولى با رشد عقلى بیشتر و نزدیک شدن به دوران بلوغ و نوجوانى و جوانى و پس از آن تا بزرگسالى و به دست آوردن تجربههاى درونى و بیرونى درباره علل و انگیزههاى رفتار حسادتآمیز خود، اینگونه رفتارها بیشتر آگاهانه مىشود و به همین دلیل، ازنظراسلام رفتارهاى حسادتآمیز، پس از بلوغ مورد تکلیف قرار مىگیرد و فرد وظیفه دارد به گونهاى آنها را مهار کند.
زمینههاى رشد حسادت
منشا محرکهاى حسادت را باید در موقعیتها، شرایط خاص محیطى و روابط اجتماعى وبهخصوص دروجود اشخاص جست و جو کرد.بدینروى، در اینجا به برخى از آنها اشاره مىشود:
الف - شرایط خانواده و تفاوتهاى فردى
رقابت و همچشمى یکى از فرزندان نسبتبه سایر خواهران و برادران، که گاه «رقابت همشیرها» (۳) نامیده مىشود، یکى از زمینههاى مساعد و عمده رشد حسادت در کودکان است و والدین آن را طبیعى و تقریبا غیر قابل اجتناب مىدانند. (۴) با توجه به چنین شرایطى، مىتوان گفت:
۱.اولین فرزند نسبتبه کودکان بعدى حسادت بیشترى از خود نشان مىدهد; زیرا او مدتها تمام محبت و مواظبت پدر و مادر را به خود اختصاص داده بود.ولى با تولد فرزند دوم، این فرصت از او گرفته مىشود و همین موجب تحریک حسادت او سبتبه او مىگردد.
۲.در میان کودکانى که تفاوت سنى آنان بین ۱۸ - ۴۲ ماه است، بیش از سایر کودکان زمینه حسادت وجود دارد.بچه خردسال به هر مزیتى که طفل بزرگ از آن برخوردار است، حسادت مىورزد و بچه بزرگتر از محبت و مواظبتى که به بچه کوچکتر مىشود بدش مىآید.
۳.در خانوادههاى ۲ یا ۳ فرزندى، بیش از خانوادههاى پرجمعیتحسادت وجود دارد.
۴.والدینى که به فرزندان خود توجه افراطى دارند و شدیدا نگران و مواظب آنها هستند، بیش از والدینى که به کودکان خود توجه کمترى دارند با مشکل حسادت کودکانشان روبهرو هستند; زیرا این والدین براى پیشرفت فرزندان خود قوانین معینى وضع کردهاند و وقتى که اطفال نتوانند خود را با آن منطبق سازند، مورد سرزنش پدر و مادر قرار مىگیرند.این فرزندان بیشتر اوقات با کودکانى که پیشتر رفتهاند مقایسه مىشوند و این موجب برانگیخته شدن حسادت نسبتبه دیگر کودکان مىشود.
۵.در محیطهاى خانوادگى، که مادران شیوه منظم و ثابتى در تربیت کودک خود ندارند و برخوردشان بىثبات و متغیر است، بیش از سایر خانوادهها، رفتارهاى حسادتآمیز مشاهده مىشود.
۶.در دختران بیش از پسران حسادت دیده مىشود (۵) و از هر سه بچه حسود دوتایشان دخترند. (۶)
۷.حسد در میان اطفال باهوشتر بیشتر است.
۸.حسد در روابط بین دختر با دختر بیشتر مشاهده مىشود تا روابط بین پسر و پسر و دختر و پسر.
۹.اگر میان همسران تضادى باشد، فرزندى که از یک یا چند جهتبه یکى از آنها شبیه است، هدف خشم و قصاص دیگرى واقع مىشود.طفلى که اینگونه مورد بىمهرى واقع مىشود، به خواهر یا برادرى که بر خلاف خودش از محبت و نوازش برخوردار است، حسادت مىورزد. (۷)
ب - برخوردهاى تبعیضآمیز
به طور کلى، «امتیاز و تبعیض» حسادت را به دنبال دارد.کسى که نسبتبه دیگرى از امتیاز ویژهاى برخوردار است در معرض حسادت دیگران قرار مىگیرد; چنانچه در حدیثى از امام علىعلیه السلام آمده است: «کل ذی رتبة سنیة محسود» ; (۸) هر شخص داراى امتیاز و رتبه شایسته، مورد حسادت واقع مىشود.
برخى از پدران و مادران به دلایل گوناگون، بعضى از فرزندان را بر خواهران و برادران خود ترجیح داده، مورد توجه و محبتبیشترى قرار مىدهند; چنانچه گاهى جنسیت فرزندان عامل تبعیض مىگردد، به طورى که مادران معمولا با پسران خود صمیمى بوده و پدران بیشترین محبتخود را متوجه دختران مىنمایند.در نتیجه، فرزندى که از طرف یکى از والدین محبت و ملاطفت کمترى دریافتمىکند و شاهد رفتارى غیرعادلانه است، نسبتبه فرزند دیگر حسادت مىورزد و از وى متنفر مىشود.
همچنین زمانى که والدین بیشترین تماس و نوازش خود را با تولد نوزاد جدید به وى اختصاص مىدهند، سایر فرزندان احساس مىکنند که این نوزاد سبب بىمهرى و فراموشى آنان گردیده است.در نتیجه، به وى حسادت مىورزند.
ممکن است هریک از والدین برخى از فرزندان خود را به دلیل زیباتر، باهوشتر، زرنگتر، خون گرمتر، ساکتتر و یا عاطفىتر بودن و یا به دلیل معلولیت جسمى و ذهنى مورد محبتبیشترى قرار دهند و در نتیجه درخواستهاى این کودکان سریعتر مورد پذیرش سرپرستخانه واقع گردد و به اعمال و گفتار آنان علاقه بیشترى ابراز شود; چنین رفتارهایى براى سایر فرزندان، بىمهرى و تبعیضى آشکار تلقى گشته، آنان را به حسادت وامىدارد.به طور کلى، در صورت مشاهده رفتارهاى غیرعادلانه در خانواده، وجود حسادت شدید و پر دردسر، امرى اجتنابناپذیر است. (۹)
متاسفانه این رفتارها فقط در دوران کودکى، به خانه پدرى و خواهر و برادر محدود نمىشود و ریشههاى حسادت را براى آینده زنده نگه مىدارد و فرد را دچار مشکلات فراوانى مىکند.مثلا، ممکن است پس از ازدواج، نتواند تبعیض مادرزن خود را - هرچه اندک باشد - تحمل کند و نسبتبه دیگر داماد خانواده حسادت بورزد و موجب اختلافهاى خانوادگى و تلخشدن زندگى زناشویى و کانون گرم خانواده خود گردد.
ج - احساس محرومیت
یکى دیگر از زمینههاى بروز حسادت، شرایطى است که کودکان احساس مىکنند از دارایىهاى مادى و یا هر نوع دارایى دیگرى نظیر دارایىهاى عاطفى محروم شدهاند; مثلا، اسباب بازى، لباس یا هر شىء مورد علاقه دیگرى ممکن است زمینه به وجود آمدن حسادت کودک را نسبتبه دیگرى فراهم آورد.این نوع حسادت، که از علاقهشدید به چیزىناشى مىشودگاهى «غبطه» (۱۰) خوانده مىشود.لازم به ذکر است که تهیه چند چیز و تقسیم آن به طور مساوىبین فرزندان، ضرورتا به حل مشکلات حسادت نمىانجامد; زیرا در هر صورت، کودکان بزرگتر به دلیل ارشد بودن خود، احساس مىکنند که باید سهمى بیش از دیگران نسبتبه بقیه داشته باشند.اما والدین مىتوانند با توضیح و توجیه و فراهم کردن مقدمات فکرىوشناختى، ازبروزحسادت جلوگیرى نمایند.
آثار حسادت
از جمله آثار عمومى حسادت، که در کودک و بزرگسال وجود دارد، «خشم» است.حسود فرد مورد حسادت واقع شده را هدف غضب خود قرار مىدهد; چنانچه از امام علىعلیه السلام نقل شده است: «الحسود یغتاظ على من لا ذنب له» ; (۱۱) حسود نسبتبه کسى که هیچ گناهى ندارد خشمگین مىشود.تنها خطاى او برخوردارى از نعمتى است که حسود از آن محروم مىباشد.حسود ممکن استبه دنبال حسادتى که خشم او را بر افروخته حسادت خود را به طور مستقیم یا غیر مستقیم ظاهر سازد.
۱- واکنشهاى مستقیم: (۱۲) این نوع واکنش در رفتار کودکان بیش از بزرگسالان دیده مىشود.کسانى که عواطف فرد مورد علاقه کودک را به خود جلب نمایند، معمولا مورد خشم و غضب وى قرار مىگیرند.براى مثال، اگر با تولد فرزند جدید، عواطف مادر از فرزند بزرگتر به نوزاد جلب شود، نوزاد مورد خشم کودک بزرگتر واقع مىشود.او در این هنگام، ممکن است قهر خود را با واکنشهاى لفظى علنى و روشن و یا حملات بدنى مثل گاز گرفتن، لگد زدن و هل دادن کودک تازه متولد شده آشکار سازد.
در برخى موارد، ممکن است کودک از درون به انجام کارهایى مانند دزدى و فریبکارى، که از نظر اجتماعى ناپسند است، تحریک گردد تا شىء مورد علاقه خود را، که در اختیار دیگرى است، به چنگ آورد.همچنین ممکن است کودکان نزد والدین خود از فرزندى که از امکانات ویژهاى برخوردار استشکایت کنند و یا سعى نمایند شىء مطلوبى را که در اختیار دیگرى است مورد تحقیر قرار داده، کم ارزش جلوه دهند و یا والدین خود را به دلیل تهیه نکردن آن سرزنش کنند. (۱۳)
در روایتى از امام علىعلیه السلام، به واکنش سریع و پرخاشگرانه حسود اشاره شده است: «الحسود سریع الوثبة» حسود زود پرخاش مىکند
۲- واکنشهاى غیر مستقیم:رفتارهاى حسادتآمیز همیشه آشکار نیست; در برخى موارد، به ویژه در دوران پیش دبستانى و در سالهاى بالاتر، به گونههاى غیر مستقیم و پوشیده ظاهر مىشود.بنابراین، برخورد با این رفتارها تا حدى مشکلتر است.اعمال غیر مستقیم عبارتند از:
الف.بازگشتبه دوران شیر خوارگى و انجام رفتارهایى مناسب با سطوح اولیه رشد; مثل شب ادرارى و انگشت مکیدن;
ب.کوشش براى جلب توجه دیگران از طریق تظاهر به ترسهایى که قبلا از او دیده نشده است، غذا نخوردن یا خواستن غذاهاى مخصوص، اظهار بیمارى بىمورد، تخریب و ویرانگرى، نافرمانى عمومى و ناسزاگویى، عیبجویى همراه با تظاهر به بىنیازى از محبت و توجه اطرافیان، خراب کردن اسباب بازىهاى خود و مانند آن;
ج.دیگر آزارى; مثل اذیت اطفال کوچکتر از خود، آزار جانوران، ایجاد نزاع بین بچهها و همانند اینها;
د.دست زدن به رفتارهاى ضد اجتماعى; مثل تکبر، تظاهر، تقلب، ترشرویى، گوشهگیرى و همچون آن.
گاهى کودک به نحو غیر عادى نسبتبه فرد مورد حسادت اظهار علاقه و محبت مىنماید و گاهى با انجام رفتارهاى مطلوب و جامعهپسند و جلب توجه والدین به سوى خود، سعى مىکند تا فرد مورد حسادت را شکست دهد.
در برخى از روایات به بعضى از واکنشهاى غیرمستقیم حسود اشاره شده است: امام صادقعلیه السلام به نقل از لقمان در ذکر نشانههاى حسود مىفرمایند: «...در پنهان، از فرد مورد حسادت بدگویى مىکند، اما در ظاهر، به چاپلوسى مىپردازد و هنگام مصیبت، شماتت مىکند.
آثار جسمى و روانى حسادت
حسادت گذشته از واکنشهاى مستقیم و غیرمستقیم نسبتبه دیگران، داراى آثار جسمى و روانى نامطلوبى در خود حسود نیز مىباشد که در اینجا به برخى از آنها اشاره مىشود:
آثار جسمى حسد موضوعى استشایان توجه و تحقیق علمى بیشتر.فعل و انفعالات تنکردشناختى - همانند فعالیت غدد درونریز - و واکنش دستگاههاى عصبى هنگام بروز و ادامه یافتن این حالت هیجانى باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
در روایات بسیارى، آثار جسمى حسد مورد توجه قرار گرفته است.به عنوان مثال، در تعدادى از آنها آمده است که حسادت بدن را ذوب مىکند. (۱۸) در بعضى دیگر، حسد به زنگار و بدن به آهن تشبیه شده است; همانگونه که زنگار به تدریج موجب نابودى آهن مىگردد، حسد نیز بدن را از بین مىبرد. (۱۹) در اجتماع، به وضوح این آثار جسمى در افراد حسود مشهود است، اما گاهى به آن توجه نداریم و نمىدانیم که از کجا ریشه گرفته است و فقط به درمان ظاهرى و برطرف کردن عوامل غیر واقعى مىپردازیم، ولى با کمى تفکر و مراجعه به مشاوران متخصص و دلسوز، مىتوان به ریشه پىبرد و آن را خشکاند.
آثار روانى حسد، به ویژه در سالهاى بالاى رشد، از اهمیت فراوانى برخوردار است. حسادت در سالهاى اولیه، رشد چندان عمقى ندارد و به همینرو، آثار آن زودگذر است و با از بین رفتن شرایطى که باعثحسادت شده، آثار آن نیز از بین مىرود.به عنوان مثال، هنگامى که یک اسباب بازى مورد علاقه کودکى قرار مىگیرد و با کودکى که آن را در اختیار دارد درگیر مىشود، اگر اسباب بازى بشکند یا اسباب بازى را از آنها بگیریم، ممکن است مدتى بعد رفتار صلحآمیز از سر گرفته شود.ولى در سالهاى بالاتر، حسادت عمیقتر و پابرجاتر است و گاه چندین سال ادامه مىیابد. در این موارد، آثار روانى نامطلوب حسادت آشکار مىشود.این نکته در روایات متعدد مورد تاکید قرار گرفته و به آثارى از حسادت همچون اندوه مداوم اشاره شده است.حسود نسبتبه چیزى محزون است که توانایى تغییر آن را ندارد.او از محرومیتخود رنج مىبرد، در حالى که نه قدرت سلب آن نعمت را از دیگرى دارد و نه توانایى کسب آن را براى خود.حسادت حتى بهرهمندى فرد را از چیزهایى که در اختیار دارد و لذت بردن از نعمتهاى موجود را از او سلب مىکند (۲۰) و بدینسان، او را از آسایش روانى محروم مىگرداند (۲۱) و در دراز مدت، موجب ابتلاى او به بیمارىهاى سخت روانى مىشود.
راههاى جلوگیرى از رشد حسادت
۱- درمان حسادت در کودکى
براى جلوگیرى از ظهور و رشد حسادت در کودکى، لازم است والدین توجه داشته باشند که کودک را به دلیل حسادت مورد ملامت و سرزنش قرار ندهند، بلکه با برخوردهاى حساب شده، در حذف علتهاى آن گامهاى مؤثرى بردارند.والدین مىتوانند با خوددارى از تنبیه و کنار کشیدن ظاهرى خود، رفتار او را نادیده بگیرند و احساس ارزشمندى، شخصیت و محبوبیت را در او تقویت کنند. (۲۲) به عنوان مثال، براى کاهش حسادت کودک نسبتبه نوزاد، مىتوان پیش از تولد، کودک را از ورود وى آگاه ساخت و پس از تولد نیز در طول روز مدتى را با کودک بزرگتر سپرى نمود و او را مورد مهر و نوازش قرار داد.در مورد کودکان کوچکتر نیز مىتوان شیئى از طرف نوزاد به او هدیه داد و در نگهدارى و انجام کارهاى نوزاد او را سهیم کرد.
اگر والدین در برخورد با کودک، واکنشهاى حسادتآمیز وى را تشدید کنند و او را به شدت خشمگین سازند، تاثیرات منفى زیادى را در او ایجاد خواهند کرد.اگر والدین انتظار داشته باشند که او هنگام حسادت، هیچ واکنشى نشان ندهد و هیجان درونى خود را نادیده بگیرد، در این صورت، به تدریج و به طور طبیعى، ممکن استشیوههاى دفاعى نامطلوبى براى مقابله با این موقعیتها در او شکل گیرد.همانگونه که اشاره شد، بهترین راه از بین بردن زمینه حسادت در کودکان، به کارگیرى عدالت در بین فرزندان وتوجه ومحبتبههمهآنهاست.این نکته در آموزشهاى تربیتى اسلام آمده و سفارش شده است که نسبتبه فرزندانتان به عدالت رفتار کنید. (۲۳) همچنین با پنهان نمودن برترى و برجستگى یکى از فرزندان نسبتبه دیگرى، مىتوان جلوى حسادت آنها را گرفت; چنانچه حضرت یعقوبعلیه السلام به فرزند برجستهاش، یوسفعلیه السلام، سفارشمىکندکهخواب نویدبخش خود را براى برادرانش نقل نکند; مبادا باعثحسادت آنان گردد.
۲- درمان حسادت در بزرگسالى
براى درمان حسادت در بزرگسالى، ابتدا شناخت ریشه آن ضرورى است تا بتوان با مقابله و از بین بردن آن، حسادت را درمان نمود.مىتوان گفت: ریشه اصلى حسادت ضعف فکرى در نحوه تلقى امور و بدبینى است; اگر کودک نسبتبه نوزاد حسادت مىورزد که چرا پدر یا مادر به او محبت مىکنند، براى این است که احساس مىنماید ممکن نیست پدر هر دو را دوستبدارد; یا اگر اسباب بازى و چیزى از این نوع در کار است، احساس مىکند فقط همین یکى است و دستیابى به مثل آن امکان ندارد.البته این مساله در سالهاى اولیه رشد ناآگاهانه یا نیمهآگاهانه است، ولى در سالهاى بالاتر، به دلیل آگاهى بیشترى که فرد نسبتبه حالات خود پیدا مىکند، با دید وسیعترى به امکانات موجود در جهان مىنگرد; یعنى این بار بدبینى و کجفکرى هنگام حسادت به نظام عالم و خداى متعال تغییر جهت مىدهد; فرد وسعت فضل الهى را انکار مىکند و یا فکر مىنماید خدا او را دوست نداشته که فلان نعمت را به او نداده است.به همین دلیل، در بعضى روایات، ریشه «حسادت» ، کفر و انکار فضل الهى ذکر شده است. (۲۵) با توجه به ریشه حسادت، مىتوان راههاى فکرى و عملى براى رفع حسادت پیشنهاد کرد.
در فرهنگ اسلام (قرآن کریم، روایات اهل بیتعلیهم السلام و کلمات دانشمندان اخلاق) ، براى جبران ضعفشناختى بزرگسالان که منجر به حسادت مىشود، راههاى متعددى وجود دارد که در ذیل، به برخى از آنها اشاره مىشود:
الف - توجه به رحمت و حکمتخداى متعال: توجه به گستردگى نعمتها (۲۶) و نیز کمتخداى متعال، که هر کارى را از روى حکمت انجام مىدهد، مىتواند چاره بدبینى در حسود باشد.اگر نعمتهاى الهى را به دریایى از آب شیرین و گوارا تشبیه کنیم، هیچ کس بر سر سیراب شدن از آن، به دیگرى حسد نخواهد برد.از سوى دیگر، محدودیتهایى که در بهرهمندى از این دریاى عظیم وجود دارد به دلیل حکمتهایى است که خداوند در اداره این عالم به کار گرفته است.توجه به این دو مطلب زمینه را براى قناعت و راضى بودن فرد به آنچه از امکانات برایش فراهم شده آماده مىکند و او را از حسادت نسبتبه نعمتهایى که در دست دیگران است، باز مىدارد.
توجه به کمال نبودن بهرهمندى مادى - که غالبا موضوع حسادت است - و توجه به فضیلت صبر بر تلخى محرومیتها و نیز تلاش براى به دست آوردن خواستهها از راه صحیح، از دیگر اندیشههاى سودمند براى مبارزه با حسادت است.اسلام پیروان خود را همواره به بىاعتنایى نسبتبه آنچه در دست مردم قرار دارد (۲۷) و بىارزش شمردن و اصالت ندادن به بهرهمندىهاى مادى و بسنده نمودن به قدر کفایت همراه با پاکى و عفاف، دعوت نموده است.
ب - توجه به موقعیتها و امکانات شخصى: علاوه بر توجه به گستردگى نعمتهاى الهى در این جهان مادى و محدود و توجه به نعمتهاى فراوانى که خداوند، به هر یک از ما داده است، توجه به آنچه را که حسود به صورت بالفعل دارد، مىتواند راه عملى دیگرى براى مبارزه با حسادت باشد; (۲۹) همینکه فرد محاسبه کند «من چه نعمتهاى زیادى دارم که دیگران ندارند و مىتوانم با تلاش و به کارگیرى توان خود، بیش از این هم به دست آورم» ، او را کمک مىکند تا ریشه حسادت را در درون خود بخشکاند.
ج - توجه به ضررهاى حسادت: تلقى حسادت به عنوان یک بیمارى خطرناک، مىتواند زمینه را براى درمان آن فراهم آورد.همانگونه که گذشت، حسد موجب ضررهاى بدنى و نیز رنج و اندوه فراگیر و طولانى مىشود.توجه به اینکه حسادت پیش از فرد مورد حسادت، اولین ضربه و مهلکترین آنها را بر حسود وارد مىآورد (۳۰) و او را اسیر غم و اندوه مىسازد، مىتواند به عنوان زنگ بیدار باش مورد توجه قرار گیرد.
راههاى عملى درمان حسادت در بزرگسالى
با وجود آن که ریشه حسادت فکرى است، ولى کسى که به حسادت مبتلا شده غیر از رسیدگى به جنبههاى فکرى و شناختى، باید با آثار بدى که حسادت به وجود آورده است - مانند نفرت و کینه - نیز به مقابله برخیزد و این تنها با اندیشه اصلاح نمىگردد، بلکه باید از نظر عملى هم روشهایى را براى از بین بردن آثار نامطلوب حسادت به کار بندد.در اینجا، با توجه به نصایح و سخنان اندیشمند بزرگ اخلاق، مولى محسن کاشانى، راههاى مبارزه با حسادت در دو مرحله بیان مىشود:
مرحله اول: تمرین بر ترتیب اثر ندادن به حسادت و رفتار بر ضد آن; مثلا، فرد به جاى بدگویى، آگاهانه به مدح و ثناى طرف مقابل بپردازد و به جاى تکبر، تواضع نسبتبه او را در پیش گیرد.
مرحله دوم: ایجاد رابطه عاطفى مثبتبین خود و فرد مورد حسادت; به این صورت که وقتى حسود رفتار خود را اصلاح کند، طرف مقابل این مساله را درک خواهد کرد و دلش نسبتبه او نرم مىگردد و زمینه روانى مناسبى براى محبت و دوستى فراهم مىشود.واکنش طبیعى فرد مورد حسادت در این هنگام، نیکى و احسان خواهد بود. بدینسان، حسود نیز به سمت احسان و نیکى تمایل پیدا مىکند و زمینه توافق قلبى و برطرف شدن حسادت و از بین رفتن آثار روانى نامطلوب آن فراهم مىگردد. (۳۱) این روشى است که - به طور کلى - قرآن کریم براى رفع کینهها در روابط بین افراد پیشنهاد مىکند.
ناگفته نماند که براى ریشهکن شدن حسادت، اطرافیان و اجتماع نیز وظایفى دارند و باید به فرد کمک کنند; زمینههاى بروز حسادت و رفتارهاى حسادتآمیز را از میان بردارند تا تلاشهاى شخصى هر کس براى غلبه بر هیجان حسادت به ثمر برسد و جامعهاى باصفا و داراى آرامش روانى مطلوب داشته باشیم.
هر دوی شما به میهمانی رفته اید. او مثـل همیشه زیباو جذاب است. شما هم از اینکه هـمـسـری زیـبـا داریـد،مغرور و هیجان زده هستید. همه چیز به خوبی در حـال پیش رفته که ناگهان فرد خود نمایی که خودش را شبیه هنرپیشه ها در آورده از میان جمعیت رد شده و سر میز ما توقف میکند. همسر شـما نگاهی به بالا کرده و از اینکه نامزد پیشین خودش را می بینــد، جـا می خـورد. هنگامیکه او شما را به آن شخص محترم معرفی میکند،تلاش می کنید به لبخند زدنتان در حالی که با او خـوش و بش می کنید، ادامه دهید. در حالی که شما بی هدف نشسته اید و آن دو به رد و بدل کردن سخنان دوسـتـانـه خود ادامه میدهند، خون شما تا حدی بجوش می آید هر لحظه امکان دارد منجر به آن شود که شما او را گرفته و بروی میز دسر پرتاب کنید. خلاصه اینکه حضور وی باعث میشود شما کنترل خود را از دست بدهید.
بنظر آشنا میرسد؟
سناریوی فوق یکی از هزاران مواردی است کـه حـسـادت را تـرسـیم و توصیف می کند. یک احساس طبیعی که ما هرازگاهی بطور غریزی آن را تجربه میکنیم. همانند خشونت و پارانوئید، حسادت نیز میتواند درجات گوناگونی از شدت را دارا باشـد. صحنـه مـذکـور می تـواند سبـب آن گـردد کـه شـما از حـضور نـامزد پـیشین همسر خود کاملا خونسرد برخورد کنید و یا آنکه وارد یک جدال تمام عیار با او شوید. در ضـمن ممکن اسـت همسر خود را به جهت اینکه به سلام و احـوالـپـرسی نـامـزد قبـلـی خـود پاسـخ داده، متهم به هرزگی کنیــد.
بــرای برخی از افراد حسـادت یـک مـعضل مهم محسوب میـگردد کـه هر گاه بدون درمان رها شود میتواند شکافی همیشگی بین شما و همسرتان ایـجـاد کنـد و اثری منفی بر روابط آتی شما خواهد گذاشت. خوشبختانه حسادت قابل کنترل میباشد.