اختلالات روانی و روان شناسی ازدواج

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

اختلالات روانی و روان شناسی ازدواج

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

مهندسی معکوس تست های کنکور روش دسترسی به پاسخ درست بر اساس احتما

مهندسی معکوس تست های کنکور روش دسترسی به پاسخ درست بر اساس احتمالات
در این مقاله ما قصد داریم با استفاده از اصول مهندسی معکوس و استفاده از ابزارهای قدرتمند آمار و احتمالات و بحث های روان‌شناسی نحوه‌ی کاهش تردید بین جواب‌های چهارگزینه‌ای به سه‌گزینه‌ای و در نهایت تک‌گزینه‌ای و کشف گزینه‌ی صحیح با درصد احتمال صحت بالا را برای شما تشریح کنیم. کارآیی خارق‌العاده‌ی این روش‌ها هنگامی آشکار‏ می‏شود که شما نتایج آن را روی کنکورهای برگزار شده‌ی دوره‌های قبل تست و ارزیابی کنید.
کشورهای ضعیف وقتی‏می‏خواهند تکنولوژی ساخت یک محصول پیشرفته را به دست آورند ، از مجموعه روش هایی استفاده‏می‏کنند که تحت نام دانش مهندسی معکوس دسته بندی‏می‏شوند. مثلا اگر بخواهند دانش ساخت و تولید یک مدل تلویزیون دیجیتالی جدید را پیدا کنند ، ابتدا با حسابگری و دقت بی نظیر از تک تک اجزای تلویزیون اطلاعات برداری‏می‏کنند و به تدریج شروع به دمونتاژ یا باز کردن تک تک واحدها و نهایتا تک تک عناصر سازنده واحدها‏می‏کنند و از این مسیر و با کمک آزمایشات متعدد سعی‏می‏کنند مسیر طی شده توسط سازنده اصلی برای رسیدن به این محصول پیشرفته ( در مثال ما تلویزیون دیجیتالی) را کشف کنند.
در این مقاله ما قصد داریم با استفاده از اصول مهندسی معکوس و استفاده از ابزارهای قدرتمند آمار و احتمالات و بحث های روانشناسی نحوه کاهش تردید بین جوابهای چهار گزینه ای به سه گزینه ای و نهایتا تک گزینه ای و کشف گزینه صحیح با درصد احتمال صحت بالا را برای شما تشریح کنیم. کارآیی خارق العاده این روشها هنگامی آشکار‏می‏شود که شما نتایج آن را روی کنکورهای برگزار شده دوره های قبل تست و ارزیابی کنید. با کمی حوصله و پشتکار و دقت متوجه خواهید شد که دیگر نیم ساعت آخر جلسات آزمون کنکور سراسری برای شما نیم ساعت ناامیدی نیست ، بلکه نیم ساعتی است که‏می‏تواند سرنوشت قبولی شما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و جایگاه و رتبه علمی شما را تا حد خارق العاده ای جابجا کند. در زمانی که فقط با زدن دوعدد تست بیشتر دانشگاه محل تحصیل و رشته و مقطع تحصیلی شما تعیین‏می‏شود ، بدیهی است که اگر روشی بتواند رسیدن به بیش از ده تست صحیح را تضمین کند، ارزشی هم سنگ طلا خواهد داشت. این درحالی است که هیچ کس حاضر نیست کارآیی و اثر بخشی این روشها را بپذیرد و براساس آنها اقدام به زدن گزینه ها نماید.
قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم لازم است نخست روی چند نکته اساسی با هم به توافق برسیم. تنها به این شرط است که ادامه مطالب زیر معنا دار‏می‏شود و‏می‏تواند منجر به نتیجه گردد:
نکته اساسی 1: روش مهندس معکوس زمانی جواب‏می‏دهد که فرد حداقل دانش مهندسی مورد نیاز برای تکنولوژی مورد نظر را در اختیار داشته باشد. هر چه دانش فرد از موضوع بیشتر باشد ، احتمال خطای او کمتر و امکان توفیق او در رسیدن به نتیجه مطلوب بیشتر‏می‏شود. به همین دلیل هر چه دایره اطلاعات درسی شما وسیع تر و تسلط شما به مفاهیم بنیادی دروس بیشتر باشد، میزان اثر بخشی این روشها بیشتر است. بنابراین در نظر داشته باشید که این جزوه شبیه اسلحه ای است که شما هر چه ورزیده تر باشید بیشتر به کمک شما‏می‏آید و و در کارزارها و میدان های آزمون بیشتر به دردتان‏می‏خورد. بنابراین تا آخرین لحظه باید سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن رادر ذهن خود جای دهید. دربخش مربوط به تند یادگیری در این رابطه بحث شده است.
نکته اساسی 2: وقتی بحث احتمالات به میان‏می‏آید هرگز نبایدروی اطلاعات مقطعی و موضعی نتیجه گیری کرد. بلکه باید دیدی کل نگر داشت و نتیجه نهایی را مد نظر قرار داد. برای مثال وقتی‏می‏گوئیم احتمال عبور ماشین های قرمزرنگی که در هر ساعت از خیابان خاصی‏می‏گذرند. 30 درصد است. منظور این نیست که 30 اتومبیل قرمز رنگ حتما پشت سر هم و به صورت قطاری از این خیابان عبور‏می‏کنند. بلکه منظور این است که در هر ساعت از هر صد عدد ماشین ، به احتمال قوی 30 تای آنها قرمز‏می‏باشند. به همین ترتیب وقتی ادعا می‏کنیم که با روش تشریحی در این جزوه شما‏می‏توانید نسبت به کسی که از این روش هیچ نمی داند، 30 درصد بیشترجواب درست بزنید، الزاما به این معنا نیست که حتما و دقیقا 30 تای این تست ها درست و بقیه نادرست خواهند بود. چه بسا تعداد جوابهای درست شما بیشتر از 30 تا بشود و این بستگی به دقت و شانس و احتمالات دارد. اما نکته مهم این است که شما حتما بیشتر از بقیه امتیاز خواهید آورد و عدد تضمینی برای توفیق شما در جوابدهی به این تست ها (نسبت به فردی که از آنها بی اطلاع است )حداقل 30 درصد بالاتر است.
نکته اساسی 3: اگر فقط یک روز به آزمون باقی مانده است ، هرگز نگوئید مطالعه دیگر بی فایده است و شما شانسی برای قبولی در آزمون ندارید. فراموش نکنید که اگر قرار باشد همه سوالات درست جواب داده شوند و همه شرکت کنندگان زمان کافی برای جوابدهی به سوالات در اختیار داشته باشند ، دیگر کنکور و مبارزه معنای خود را از دست‏می‏دهد . در حقیقت باید زمان کنکور بسیار کمتر از زمان لازم برای پاسخگویی به همه سوالات باشد و سختی و مشکل بودن برخی از سوالات بسیار بیشتر از حدی باشد که بتوان همه آنها را در مدت تعیین شده جوا ب داد. در حقیقت در آزمون های استاندارد همگانی مانند کنکور سراسری ، طراحان سوال سعی‏می‏کنند بیشترین تعداد سوالات ممکن را در حداقل زمان ارائه دهند تا مسابقه معنای واقعی خود را پیدا کند. در این حالت دیگر استفاده از واژه " بی فایده" برای مطالعه بی معناست ، چرا که حتی یک نیم نگاه به یک صفحه کتاب‏می‏تواند در رساندن شما به جواب یک تست تعیین کننده باشد.
نکته اساسی 4: ما خیلی وقتها مطالعه نمی کنیم که چیزی را یاد بگیریم، بلکه بسیاری اوقات مطالعه‏می‏کنیم تا چیزهایی را فراموش کنیم. به عبارت دیگر شاید مطالعه بیشتر و وقت گذاشتن برای مرور سریع مطالب باعث نشود که ما مطلب جدیدی را یاد نگیریم ، اما لااقل این فایده را دارد که به ما‏می‏آموزد مطلب و گزینه نادرست کدام است. همچنانکه در ادامه خواهید دید ، همین که شما بدانید کدام گزینه نادرست است‏می‏تواند کمک بسیار زیادی برای رساندن شما به گزینه درست باشد. به این بیاندیشید که در بین چهار گزینه ارائه شده فقط یکی از گزینه ها درست است. و سه تای دیگر نادرست‏می‏باشند. شاید تشخیص جواب درست زیاد هم ساده نباشد ، اما بسیاری اوقات تشخیص جواب نادرست بسیار راحت تر است و شما‏می‏توانید با استفاده از دانش "نادرست شناسی" به راحتی روی گزینه درست فرود آئید و آن را در جا و بدون اینکه دلیل درستی اش را بدانید! شکار کنید. این در حالی است که با کمک روشهای آماری ارائه شده در این جزوه ، همین دانستن جوابهای نادرست هم خود یک راهنمای بزرگ برای رساندن شما به گزینه درست محسوب‏می‏شود. از این به بعد هر وقت خواستید درسی را بخوانید و وقت کافی برای یادگیری مباحث اصلی در اختیار نداشتید، بلافاصله میدان را واگذار نکنید. به خاطر داشته باشید که هدف از مطالعه فقط یادگیری نیست و بسیاری اوقات ما مطالعه‏می‏کنیم تا افکار و ایده های انحرافی و نادرست را فراموش کنیم !
نکته اساسی 5: گول ایده های آرمانی و صفات توافقی بهترین و بالاترین و باهوش ترین را نخورید و هرگز تصور نکنید که دنیا بر اساس اصل درست و نادرست و یا همه چیز یا هیچ چیز آفریده شده است! به بیان دیگر گمان نکنید که برای تسلط به یک کتاب درسی مثلا ریاضی یا زیست شناسی یا عربی باید حتما از اول تا آخر آن را کاملا مسلط باشید و تمام نکات و جزئیات آن را به طور دقیق مطالعه و تمرین کرده باشید. بر خلاف ایده های آرمان گرایانه و مطلق نگر ، دنیا به جای تقسیم شدن به درست و نادرست ، از اتفاقاتی پر شده است که معمولا " کمی درست " و " تا حدودی نادرست " و ….‏می‏باشند. به عبارت دیگر این تصور که چون مدرسه خوبی نداشته‏اید و یا در زمان دبیرستان خوب درس نخوانده اید پس نمی توانید هم پای شاگردان ممتاز وارد میدان رقابت شوید و به ناچار باید میدان را واگذار کنید ، تصوری موهومی و باطل است که اگر همین الآن آن را از مخیله خود خارج نسازید برای همیشه و در تمام صحنه های زندگی شما را وادار به عقب نشینی و زمین گیر شدن‏می‏نماید. همیشه با خود بگو ئید که شاگردممتازها و محصلین مدارس نمونه ای "کمی تا حدودی بیشتر از شما مسلط"اند و این مقدارتفاوت نسبی با کمی تلاش و پشتکار از سوی شما به راحتی قابل حصول است.
خوب توجه کنید که به هیچ وجه در تله آرمان گرایی و مطلق نگری و طلب همه چیز یا هیچ چیز نیافتید و بی جهت میدان مبارزه فعلی را به امید میدان مبارزه بعدی و اگذار نکنید. هر صحنه کارزار و هر کنکوری و هر آزمونی را یک چالش جدی برای عرض اندام و ارزیابی خود و توانایی های خود تصور کنید و سعی کنید حتی پیشرفت های کوچک را بها دهید و برای رسیدن به این تفاوت های به ظاهر ناچیز از تمام وجود خود مایه بگذارید. بنابراین هر چند مطمئن اید که در کنکور امسال امتیاز شایسته خود را بدست نخواهید آورد اما نه الآن و نه در اثنای برگزاری کنکور میدان را خالی نکنید و با پررویی و غرور تمام و در کمال اعتماد به نفس برای بدست آوردن حتی یک امتیاز مثبت از تمام هوش و دقت و انرژی روحی و جسمی خود کمک بگیرید. فراموش نکنید که انسانهای برتر همیشه با انسان های عادی اندکی تفاوت دارند. و همین تفاوت اندک است که باعث‏می‏شود آنها در قیاس با افراد عادی جایگاه و رتبه ای عالی و جهش وار بدست آورند.
نکته اساسی 6: اینکه فقط بتوان با یک انبر دست معمولی موتور یک اتومبیل را تعمیر کرد و یا فقط با یک فاز متر بتوان یک تلویزیون خراب را تعمیر نمود، این تصوری اشتباه است که با آن اتومبیل و تلویزیون نمی توان تعمیر کرد. به خاطر داشته باشید که برای هر کارمهندسی شما به یک "جعبه ابزار" احتیاج دارید. و "جعبه ابزار" یک "مهندس معکوس تست های استاندارد کنکور" مجموعه ای است از چندین ابزار کلیدی که هر کدام باید به موقع و د رکنار هم مورد استفاده قرار گیرد. به بیان ساده تر برای رسیدن به جواب گزینه درست در روش مهندسی معکوس (تشریحی در این جزوه) ، شما باید ضمن آنکه هنر و مهارت نگریستن به جوابهای بعدی وقبلی را بلد باشید، در عین حال باید بتوانید گزینه های نادرست را حتی الامکان تشخیص دهید و با کمک روشهای مختلف از جمله برهان خلف و استقرا و تکنیک های روانشناسی و انحرافی مورد استفاده طراحان ، گزینه های تردیدی را از چهار گزینه به سه گزینه یا در صورت امکان به دو گزینه کاهش دهید. همزمان با آن باید به تکنیک های شناسایی گزینه های متضاد و مشابه و نیز تکنیک های شناسایی گزینه های انحرافی مسلط باشید. در عین حال باید سعی کنید به جای صرف وقت برای علامت زنی بی هدف گزینه ها فقط بر مبنای احتمال و حدس ، ابتدا به صورت یورشی و تهاجمی به شکار گزینه های ساده در کل سوالات بروید و این شکارهای پر ارزش و در عین حال ساده و سهل الوصول را بی جهت از دست ندهید. باید این نکته را در نظر داشته باشید که داشتن این جعبه ابزار جدید باعث نمی شود که شمافرصت های راحت را از دست بدهید. به خاطر داشته باشید که کارآیی این جعبه ابزار عملا آخر کار ظاهر‏می‏شود. یعنی لحظه ای که شما دیگر از رسیدن به جواب درست در زمان باقیمانده ناامید شده اید و تصمیم گرفته اید که به جای واگذار کردن میدان و علامت نزدن جوابهای تردیدی به هر قیمتی که هست از این گزینه ها امتیاز بگیرید. به هیچ وجه از همان ابتدای کار از این جعبه ابزار استفاده نکنید و بدون مطالعه به سراغ روشهای احتمالاتی نروید. به یاد داشته باشید که کم نیستند تعداد انسان های عادی هم سطح شما که فاقد این جعبه ابزار معجزه آفرین اند و در نتیجه لااقل به جوابهای ساده هر درس که همیشه در هر درسی تعدادی از آنها وجود دارد جواب درست داده اند. استفاده تلفیقی از ابزارهای ارائه شده در این جزوه در زمان درست و با ریسک پذیری حساب شده‏می‏تواند افزایش خارق العاده امتیازات شما را تضمین کند. و برعکس امید بستن بی دلیل و بیش از حد به این روشها بدون رساندن خود به شرایط اولیه‏می‏تواند شما را حداکثر در همان جایی که همین الآن هستید، قرار دهد!
نکته اساسی7:سر جلسات امتحان و اصولا در تمام صحنه های بحرانی زندگی (چه شغلی و چه تحصیلی ) این ضمیر ناخودآگاه انسان است که کنترل اوضاع را در دست‏می‏گیرد. برای بدست آوردن حداکثر بهره وری کافی است به این سیستم اعتماد کنید.به عبارت روشن تر سر جلسه آزمون این شما نیستید که امتحان‏می‏دهید ، بلکه این سیستم حافظه و سیستم روحی و جسمی شماست که در صورت هماهنگ بودن عملیات تست زنی و جوابدهی سوالات را راهبری‏می‏کند. شما باید از هر نوع اعمال فشار روی فکر و ذهن خود هنگام امتحان دادن پرهیز کنید و به جای مضطرب و دستپاچه شدن ، باید به ضمیر و جسم و ذهن خود اعتماد کنید و اجازه دهید ضمیر آنچه را که در خود دارد را به صورتی که صلاح‏می‏داند روی کاغذ بیاورد. فراموش نکنید که شما قبلا بسیاری از مباحث مطرح در سر جلسه کنکور را در ایام دبیرستان و پیش دانشگاهی خوانده اید. سر جلسه آزمون کافی است با آرام سازی روح و جسم خود و اعتماد به نفس و ضمیرو توانایی های خود به این سیستم حافظه و ذهن خود فرصت دهید تا کار خود را انجام دهد. نظام های یادگیری و یادسپاری و یادآوری انسان یک نظام عجیب و خارق العاده است که توانایی هایش حد و مرزی ندارد. اگر شخص بتواند به هماهنگی و آرامش لازم برسد‏می‏تواند در عرض فقط یک شبانه روز تمام خاطرات ایام دبستان وتمام درس هایی را که در کل عمر خوانده را به یاد آورد ! فرد‏می‏تواند به جای خواندن 250 کلمه در دقیقه متعارف سرعت خواندن خود را تا 24000 کلمه در دقیقه افزایش دهد! و کاری را که بقیه در طی دو سال انجام‏می‏دهند را در عرض چند روز انجام دهد. تنها کافی است دست از سر ضمیر ناخودآگاه خود بردارید و به جای شک کردن در توانایی های حافظه و سیستم یادگیری و یادآوری و یاد سپاری خود ، به آنها اعتماد کنید و فقط تا‏می‏توانید با مرور و تند خوانی و تند یادگیری سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن را وارد ضمیر خود سازید.
نکته اساسی8: همه آنها که شب های امتحان ناگهان غیرتی شده اندو تا آخرین لحظه دست از مطالعه و تلاش برنداشته اند، به خوبی‏می‏دانند که در ساعات آخر نزدیک به امتحان ، ناگهان کارآیی آنها به حد خارق العاده ای بالا رفته است و درسی را که در طول یک ترم به زحمت یاد‏می‏گرفتند را یکشبه کاملا مسلط شده اند. اما جالب ترین نکته این است که همه اشخاصی که با جدیت و پشتکار و اطمینان و امید خود را برای امتحان آماده‏می‏کنند، از یک جور نیروی الهام و استعداد درونی بهره مند‏می‏شوند که با کمک آن‏می‏توانند با اطمینانی درونی سوالات امتحان را حدس بزنند. این مساله برای بسیاری از افرادی که وارد میدان عمل نمی شوند قابل هضم نیست و یک جور باور خرافی محسوب‏می‏شود، اما آنها که در عمل جنگاور بوده اند و به توانایی های خود شک نکرده اند، خوب‏می‏دانند که این نیروی الهام چیست و تا چه اندازه قوی و قدرتمند است . هر چند عجیب و باور نکردنی به نظر‏می‏رسد ، ولی وقتی شما در زندگی به طور جدی تصمیم خود برای جنگیدن ‏می‏گیرید و حاضر‏می‏شوید با تمام وجود برای رسیدن به یک هدف تلاش کنید، ناگهان نیروهایی غیبی در کنار شما قرار‏می‏گیرند و استعدادها و توانمندی های شما را چند صد برابر‏می‏کنند. حضور این نیروهای غیبی فقط توسط خود شخص حس‏می‏شوند و بقیه که بیرون وجود شخص قرار دارند گمان‏می‏کنندکه این خود فرد است که این توانایی ها را دارا‏می‏باشد. بنا براین به کسانی که این نیروهای غیبی را انکار‏می‏کنند ، اصلا توجهی نکنید. با گرفتن یک تصمیم جدی و ابلاغ این تصمیم به کل وجود خویش ناگهان حضور این نیروهای غیبی را درکنار خود حس خواهید کرد و در خواهید یافت که به کمک این نیروها قدرت انجام هر معجزه ای را دارا‏می‏باشید.
نکته اساسی9: مطالب این جزوه را نمی توانید در کتابهای دیگر پیدا کنید. و درست به همین خاطر است که باید تک تک نکات آن را به طور دقیق مطالعه و اجرا کنید. به خاطر داشته باشید که یادگیری انسان وقتی متوقف‏می‏شود که فرد احساس دانستن کند . دانستن به صورت یک فیلتر مانع از آن‏می‏شود که اطلاعات و ایده های جدید وارد ذهن و ضمیر ما شود. و ما در درون پوسته ای دانش خود زندانی‏می‏شویم. این جزوه را تا به آخر بخوانید و آن را در زندگی و از همه مهم تر در آزمون های تحصیلی و به خصوص در امتحان کنکور پیاده و اجرا کنید. به سرعت در خواهید یافت که مشکل اصلی ناتوانی تحصیلی افراد در وجود خود آنهاست و آنچه در حال حاضر تحت عنوان مطالب درسی در اختیار نسل بشر قرار‏می‏گیرد و یادگیری آنها به ظاهر مشکل است، بسیار کمتر از حد توانایی یادگیری کندذهن ترین انسان روی زمین است.

اگر شما طراح سوال بودید!

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که اگر شما طراح سوالات کنکور بودید، سوالات را چگونه طراحی‏می‏کردید!؟ آیا‏می‏دانید که طراحان سوالات آزمون های سراسری و همگانی برای اینکه امکان ورود و امتیاز گیری شانسی را به حداقل برسانند ، مجبورند از یک سری قوانین و قواعد ثابت و مشخص تبعیت کنند و حق ندارند هر جور دلشان خواست سوال طرح کنند و هر جور دلشان خواست سوالات را بین گزینه های الف و ب و ج و د توزیع کنند؟ بدیهی است که اگر شما این قوانین را بدانید به پنجره و دیدگاه طراح سوال نزدیک تر‏می‏شوید و بهتر‏می‏توانید حرکات و حقه های او را حدس بزنید و از این طریق گزینه های درست و نادرست را از یکدیگر تشخیص دهید. بیائید با هم این قوانین و قواعد اجباری را مرور کنیم:
قاعده اول :طراحان سوالات کنکور های همگانی ملزم‏می‏باشند که پاسخ ها را به طور یکسان بین گزینه های الف و ب وج ود توزیع کنند و حق ندارند سنگینی پاسخ ها را روی یک گزینه خاص بیاندازند و یا سنگینی را از یک گزینه خاص بیش از حد دور کنند.
فرض کنید در امتحان کنکور یکصد سوال وجود دارد . بدیهی است که جواب این سوالات باید بین چهار گزینه الف و ب و ج و د توزیع شود. با توجه به اینکه به ازای هر سه پاسخ نادرست یکی از پاسخ های درست حذف‏می‏شود ، پس طراح سوال حق ندارد روی یکی از گزینه ها مثلا ( گزینه ج) بیشتر تمرکز کند و جوابهای بیشتری را روی گزینه ج قرار دهد. چرا که اگر چنین کند. یکی از داوطلبان زیرک‏می‏تواند با درک سریع این موضوع از روی تصویر گرافیکی پاسخنامه فورا کلید را کشف کند و با علامت زدن همه جوابهای ج بدون اینکه جواب را بداند امتیاز بگیرد!
طراح سوال مجبور است برای خلاصی از دردسرهای بعدی جواب صد سوال کنکور را بین گزینه های الف و ب و ج ود به تساوی تقسیم کند. برای اینکه این حقیقت را شخصا کشف کنید، کافی است پاسخنامه سوالات کنکورهای چند سال اخیر را مورد بررسی قرار دهید و در هر پاسخنامه تعداد گزینه های الف را بشمارید و این عدد را به کل تعداد سوالات تقسیم کنید . به عددی حدود 25 درصد دست خواهید یافت.عین همین واقعیت برای گزینه های ب و ج ود نیز صادق‏می‏باشد. به عبارتی اگر یک داوطلب همینطور الله بختکی تمام گزینه های الف کنکور را بزند. نهایتا موفق‏می‏شود 25 درصد نمره را بیاورد اما در عین حال 75 درصد جوابها را غلط‏می‏زند که چون به ازای هر سه جواب غلط یک جواب درست صفر‏می‏شود پس نهایتا امتیاز این فرد چیزی در حدود صفر خواهد بود.
حال بیائید از منظری دیگر به این قاعده نگاه کنیم: حالت ایده آلی را در نظر بگیرید که داوطلب به دلیل تسلط علمی موفق شده است 75 سوال را جواب دهد و بعد در کمال تعجب دریافته است که جواب این 75 سوال همگی بین گزینه هایالف و ب و ج بوده است. به نظر شما او اگر فرصت و دانش کافی برای جوابدهی به بقیه سوالات را نداشته باشد،و تنها ده دقیقه به پایان وقت آزمون باقی مانده باشد ، آیا بهتر نیست که بقیه سوالات را از ترس نمره منفی همینطوری به حال خود رها نکند؟! و هر چه گزینه "د" است را علامت بزند؟!
فراموش نکنید که طبق قاعده حفظ تعادل گزینه ها و نکشاندن مرکز ثقل جوابها روی یک گزینه خاص ، طراح سوال مجبور است 25 درصد پاسخ ها را هم از بین گزینه های "د" انتخاب کند و چون تا این لحظه گزینه‏های "د" انتخاب نشده اند پس به احتمال بالای 90 درصد انتخاب گزینه های "د"‏می‏تواند امتیاز بسیار زیادی برای شخص به همراه داشته باشد. در حالت ایده آل این امتیاز 25 است .
تعدادی از تکنیک هایی که در رساندن شما به گزینه درست ‏می‏تواند بسیار کمک کند در زیر آمده است:
شک بین دو گزینه: اگر در تستی بین دو گزینه شک کردید، حتما از خیر آن تست نگذرید. حنی اگر با روش مهندسی معکوس مبتنی بر توزیع نرمال هم نتوانستید از روی پاسخ های طرفین گزینه درست را حدس بزنید، بازهم از خیر تست های دو گزینه تردیدی به راحتی نگذرید. دلیل آن هم بسیار راحت است:"احتمال درست بودن یکی از گزینه ها بر اساس احتمالات 50 درصد است." فرض کنید در کل سوالات کنکور ، 20 سوال دارای چنین حالتی باشد. دو داوطلب را در نظر بگیرید. داوطلب اول به هیچ کدام از این 20 تست پاسخ نمی دهد، در نتیجه نمره او برای این 20 سوال صفر درصد خواهد بود.
فرد دوم ، اما به همه این سوالات با شک و تردید جواب‏می‏دهد. بر طبق قانون احتمالات از این 20 تست ، ده تا درست و ده تا غلط خواهند بود. پس نمره داوطلب با فرض سه امتیاز منفی مساوی یک امتیاز مثبت برابر است با: درصد 33=3*20: 10-(3*10). یعنی نمره فرد برای این 20 تست ، 33 درصد خواهد بود و این در مقایسه با نمره فرد اول ، یعنی صفردرصد، نمره بالا و سرنوشت سازی است.
هماهنگی جواب سوال با خود سوال از لحاظ دستوری: پاسخ هایی که از نظر قواعد دستوری ، باسوال هماهنگی ندارند، غالبا(به احتمال 90 درصد) غلط هستند. مثلا صورت مساله به صورت جای خالی است و از شما خواسته‏می‏شود ، جاهای خالی را با جواب درست پرکنید و یکی از گزینه ها اصلا مناسب آن جای خالی نیست.چرا که از لحاظ گرامری جایش آنجا نیست.
وجود دو گزینه متناقض در یک تست: اگر در تستی دو گزینه کاملا متناقض وجود داشته باشند، به احتمال 80 درصد جواب یکی از این دو گزینه است. و نیازی نیست که روی دو گزینه دیگر وقت بگذارید.
وجود دو گزینه مشابه در یک تست: اگر دو گزینه یک تست کاملا مشابه هم باشند، و یا هر دو یک معنا را برسانند، به احتمال 100 درصد هیچ کدام جواب تست نخواهند بود.چرا که یک تست، یک جو.اب بیشتر ندارد.
حساس بودن به خطای چشمی هنگام مطالعه گزینه ها: 2 و 3 در فارسی خیلی به هم شبیه هستند. بسیاری از طراحان سعی‏می‏کنند با تزریق پاسخ های شبیه از لحاظ شکل ظاهر کاری کنند تا داوطلب عجول گول بخورد و جواب صحیح را نبیند. به جملات و فعل های منفی و مثبت و علائم و شکل اعداد خوب دقت کنید. به احتمال 70 درصد گزینه درست معمولا در لابلای جوابهای از لحاظ شکلی شبیه هم ‏می‏باشند.
تست های جستجو کردنی: در این تست ها لازمه یافتن جواب این است که هر 4 گزینه را جستجو کرده و جو اب صحیح را پیدا کنیم. در چنین تست هایی سعی کنید که برای جستجو همیشه از گزینه ج و د شروع کنید چرا که معمولا یکی از این دو گزینه صحیح‏می‏باشد. همچنین مواظب باشید که انتخاب گزینه الف به عنوان جواب درست باید با وسواس و احتیاط زیاد و بعد از اینکه مطمئن شدید گزینه های ب و ج و د درست نیستند صورت گیرد. هم چنین سعی کنید که از گزینه های طولانی فرار نکنید. گزینه ای که بررسی آن به ظاهر مشکل تر است خیلی اوقات در تست های جستجو کردنی همان گزینه جواب است.
عدم نیاز به دانستن همه مطالب یک تست: برای پاسخ دادن به بعضی از تست ها ، نیاز به دانستن همه مطالب مورد نظر طراح نیست. و فقط با دانستن بخشی از تست‏می‏توانید گزینه های نادرست را از درست جدا و خود را به جواب صحیح برسانید.
عدم نیاز به حل طولانی: معمولا سوالات کنکور در دروس فیزیک و شیمی و ریاضی که به صورت مساله‏می‏باشند، راه حل های طولانی ندارندو عمدتا یک یا دو نکته خاص مورد نظر طراح‏می‏باشند. بنابراین هنگام حل این تست ها اگر دیدید که به محاسبات طولانی و استفاده از فرمولهای زیاد نیاز است، بلافاصله بفهمید که ازنکته مورد نظر طراح دور افتاده اید و یا در جایی اشتباه کرده اید.
عدم احاله جواب به بعد: وقتی روی یک تست انرژی گذاشتید و برای یافتن جواب فکر کردید و نهایتا به دو گزینه تردیدی رسیدید . با خود نگوئید که بعدا اگر به سراغ آن بیائید شاید راه بهتری به ذهنتان برسد. بلافاصله جواب را همان موقع انتخاب کرده و به احساس اولیه خود در مورد جواب عمل کنید. رد شدن از تست و بازگشت دوباره مستلزم صرف وقت اضافی و بررسی دوباره تست است،بدون اینکه اطلاعات اضافه تری به شما بدهد و یا شک شما را برطرف سازد.
قیدهای تاکید و نفی بیانگر جواب غلط اند: گزینه هایی که دارای لغاتی مانند همیشه ، هرگز ، حتما و از این قبیل هستند، اصولا صحیح نمی باشند. در حالی که گزینه هایی دارای کلماتی مانند ممکن است ، احتمالا و مانند اینها ، معمولا صحیح‏می‏باشند.
تست جواب های محاسباتی : بعضی اوقات از شما خواسته‏می‏شود درستی یک جواب را در چهار فرمول داده شده چک کنید. به جای حل کامل محاسبه جواب کافی است ، جواب داده شده را در فرمول قرار داده و ببینید آیا تساوی داده شده برقرار‏می‏شود یا خیر. در این موارد بهتر است ابتدا با گزینه های ج و د شروع کنید.

چند توصیه:

تغییر فضای فکری هنگام قفل کردن روی چند تست پیاپی: اگر هنگام حل چند تست پیاپی چیزی به ذهنتان نرسید. سریعا متوقف شوید و با تنفس عمیق و تمرینات تن آرامی و در صورت امکان خوردن کیک و بیسکویت و کشمش و تنقلات دقیقه ای استراحت سعی کنید. به مغز خود اکسیژن و به بدن خود قند کافی برسانید.
اولویت بندی دروس اختصاصی: بعد از اینکه تمام سوالات ساده همه درس ها را جواب دادید و مطمئن شدید که دیگر سوال ساده ای برای جواب دادن وجود ندارد و قبل از اینکه به سراغ روش مهندسی معکوس بروید. مدت مشخصی را بسته به زمان باقیمانده (مثلا نیم ساعت) را برای درسهای با ضریب بالاتر (درس های ضریب 4 کنار بگذارید ) و سعی کنید سوالات بیشتری از آن درس ها را تا حد امکان جواب دهید.
درس های با انحراف معیار منفی بالا: درس هایی که خیلی ها از آنها بیزارند و اصلا در کنکور به آنها اعتنایی نمی کنند.‏می‏توانند برای شما الهه شانس باشند. مثلا در رشته انسانی داوطلبان از تست های ریاضی بیزارند. در رشته تجربی درس های ریاضی و فیزیک کمتر طرفدار دارد. در رشته ریاضی نیز درس شیمی دچار نفرت شده است. حال آنکه ارزش واقعی یک تست از یک درس مشخص بعد از کنکور مشخص‏می‏شود. یعنی زمانی که معلوم شود چند نفر به این درس پاسخگو بوده اند. به عبارتی امتیاز سوالات درسی که عده کمی به آن پاسخ صحیح داده اند، مانند ریاضی در رشته تجربی و یا شیمی در رشته ریاضی و فیزیک به مراتب ارزش بالاتری از سوالات درسی دارد که عده زیادی به آن پاسخ‏می‏گویند و اینکه بگوییم در رشته تجربی فیزیک ضریب 2 دارد و ریاضیات هم ضریب 2، پس ارزش تستی این دو درس با هم برابر است کاملا غلط ‏می‏باشد.

چگونه خود را برای کنکور آماده سازیم؟

چگونه خود را برای کنکور آماده سازیم؟
در این مقاله ابتدا به بررسی دلایل عدم اجرای برنامه‌ریزی‌ها پرداخته می‌شود و سپس نکاتی در مورد روش صحیح برنامه‌ریزی ارائه می‌گردد. در انتها نیز درباره شرکت در آزمون‌ها مواردی ذکر می‌شود.

دلایل عدم اجرای برنامه‌ریزی:

یکی از عوامل استرس‌زا برای هر دانش‌آموز کنکوری، عدم اجرای برنامه‌های اوست. دانش‌آموز پیش از دیگران از اجرا نکردن برنامه‌های خود دچار نگرانی و پشیمانی می‌گردد. هر چند که تکرار این موضوع به‌تدریج به یک عادت تبدیل می‌شود.
پس لازم است بدانیم چه دلایل مهمی مانع اجراء برنامه‌های ما می‌شود. بدیهی است عدم توجه به نکات گفته شده در بحث قبلی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در این مورد هستند، به‌طور مثال دانش‌آموزی که توان مطالعاتی او در روز یک ساعت است به یک‌باره تصمیم می‌گیرد، روزانه شش ساعت مطالعه کند.
برای افزایش ساعات مطالعه باید به یک مدل افزایش تدریجی متناسب با توان شخصی روی آوریم. ”هفته اول (۱ ساعت)، هفته دوم (۱ ساعت و نیم)، هفته سوم (۲ ساعت و نیم)، هفته چهارم (۳ ساعت و نیم)، هفته پنجم (۴ ساعت و نیم)، هفته ششم (۵ ساعت و نیم تا ۶ ساعت).
دلیل دیگر، عدم توجه به واقعیات روزمره و یا ضعف در آینده‌نگری است:
به این معنی که پیش‌بینی نکردن اتفاقاتی که در طول روز یا هفته می‌تواند مانع اجراء برنامه باشند قطعاً دانش‌آموز را دچار مشکل می‌سازد.

عدم توجه به واقعیات روزمره و یا ضعف در آینده‌نگری

مثلاً دانش‌آموزی که می‌داند هفته آینده در روز پنج‌شنبه به عروسی یکی از بستگان نزدیک خود دعوت شده است، باید برای آن روز میزان ساعت مطالعاتی کمتری را لحاظ کند در غیر این‌صورت او قادر نخواهد بود به آن برنامه عمل نماید.
تعارف با دوستان و نزدیکان نیز یکی دیگر از این دلایل است. بسیاری از دانش‌آموزان ما هنگام اجرای برنامه‌های خود با اطرافیان دچار تعارف می‌شوند. یعنی در حالی‌که می‌دانند امروز نمی‌توانند با دوستان خود به گردش یا تفریح بپردازند، اما با اولین پیشنهاد از طرف آن‌ها ترجیح می‌دهند برای حفظ دوستی (یا به اصطلاح معرفت!) از اجراء برنامه پرهیز کنند و به خواسته دوستان خود توجه نمایند.
پس بهتر است که به‌طور غیر مستقیم برنامه‌های تنظیمی خود را به اطلاع دوستان و اطرافیان نزدیک خود برسانیم (مثلاً با نصب این برنامه‌ها در روی دیوار اتاق و یا کمک گرفتن از خود آن‌ها برای برنامه‌ریزی).
ناهماهنگی در اجزاء برنامه نیز می‌تواند مانع اجراء صحیح برنامه باشد، چرا که بارها با دانش‌آموزانی روبه‌رو شده‌ایم که به‌دلیل پراکندگی و از هم گسیختگی در اجزاء برنامه‌های خود نمی‌توانند به‌درستی آن را اجراء کنند.
مثلاً یا آن‌قدر تعداد زیادی درس را در یک روز برای مطالعه در نظر گرفته‌اند و یا دروسی را برای مطالعه انتخاب کرده‌اند که با هیچ‌یک از برنامه‌های کلاسی فردا و یا امروز خود هماهنگی ندارند. بنابراین این برنامه حتی در صورت اجراء، بازدهی مطلوبی برای آن‌ها نخواهد داشت.

الف) برنامه‌ریزی گروهی:

گاهی اوقات با مشاورانی روبه‌رو می‌شویم که به‌دلایل معقول و یا نامعقول برای تمام دانش‌آموزان یک کلاس (با توان‌ها و ویژگی‌های گوناگون) یک برنامه درسی واحد را ارائه می‌دهند.
یک دانش‌آموز باید بداند این‌گونه برنامه‌ها، کلیات را شامل می‌شود و لازم است خود او با فکر و اندیشه نسبت به تعدیل و یا تغییرات لازم در برنامه (براساس شرایط و مشخصات فردی خود) اقدام نماید یا قابلیت اجرائی آن تضمین گردد.

ب) عواطف و احساسات:

بارها شاهد بوده‌ایم که به‌دلیل وابستگی‌های عاطفی دوران جوانی برنامه‌های مطالعاتی اجراء نمی‌شوند. مثلاً به‌راحتی برنامه یک دانش‌آموز به سبب یک اتفاق ناگوار عاطفی نظیر دعوا دچار اختلال می‌گردد و به اصطلاح معروف برای دانش‌آموز هیچ حس و حالی برای درس خواندن باقی نمی‌ماند.
آزمون
برای ایجاد یادگیری، آزمون یکی از عوامل تٲثیرگذار است بنابراین در این زمینه به نکات زیر توجه کنید:
آزمون
الف) هدف خود را در آزمون‌های موضوعی، پیدا کردن نقاط ضعف و نواقص علمی خود قرار دهید، به‌عبارت دیگر با گرفتن کارنامه، در پی درصدها و رتبه‌ها نباشید، بلکه مشخص نمائید که در چه سئوالاتی دچار اشتباه شده‌اید و یا در چه سئوالاتی ضعف علمی داشته‌اید. سپس نسبت به رفع این مشکلات اقدام کنید (هر چند که دانش‌آموزی قوی و عالی قبل از گرفتن کارنامه نیز به این‌کار اقدام می‌کنند).
اما در آزمون‌های جامع که معمولاً در اواخر دوره آمادگی کنکور برگزار می‌شود، به‌دنبال کسب درصد و رتبه‌های مناسب باشید تا بتوانید تا حد مناسبی رتبه واقعی خود را در آینده پیش‌بینی نمائید و از خطاهای تاکتیکی جلوگیری کنید. این در حالی است که اکثر دانش‌آموزان در هدف‌گذاری برعکس عمل می‌کنند به این معنی که با کسب درصدهای پائین در آزمون‌های موضوعی به‌تدریج ناامید می‌شوند و در انتها نیز معمولاً در آزمون‌های جامع شرکت نمی‌کنند.
در حالی‌که کسب درصدهای پائین در آزمون‌های ابتدائی باید منجر به تلاش دانش‌آموزان برای رفع نواقص شود که نهایت این تلاش‌ها در طول دوره، منجر به افزایش توان علمی او خواهد شد، به‌عبارت دیگر آزمون، خود یک جلسه آموزشی محسوب می‌گردد.
ب) از شرکت در آزمون‌های متعدد و گوناگون پرهیز کنید چرا که اگر تعداد آزمون‌ها زیاد باشد، منجر به کاهش انگیزه می‌گردد و ارزش شرکت در آزمون برای دانش‌آموز کم‌رنگ خواهد شد تعداد مناسب و متعادل آزمون‌ها در طول دوره آمادگی کنکور بین ۱۲ـ۱۰ آزمون است که از این تعداد ۳ـ۲ آزمون باید به‌صورت جامع برگزار شود.
ج) اگر حداقل ۸۰ـ۷۰ درصد موضوعات آزمونی را مطالعه نکرده‌اید در آن آزمون شرکت نکنید زیرا کسب هر نتیجه‌ای (چه خوب و چه بد) کاذب است. به‌عبارت دیگر این نتیجه نمی‌تواند آینده را برای شما پیش‌بینی کند.
د) دفترچه سئوالات و پاسخ‌های تشریحی هر آزمون را حفظ کنید تا در هنگام مرور مطالب، مجدداً به آن‌ها رجوع نمائید و نسبت به پاسخ‌گوئی سئوالاتی که قبلاً در آن‌ها دچار مشکل بوده‌اید، اقدام کنید.
و) برای شرکت در آزمون و در حین برگزاری آزمون، از تغذیه مناسبی بهره‌مند شوید (حداقل در آن روز صبحانه مناسبی میل کنید).
ه) از مسئولان برگزارکننده آزمون بخواهید تشویق‌های مناسبی را برای نفرات برتر هر آزمون در نظر بگیرند.
ی) از شرکت در آزمون‌هائی که طراحان سئوالات آن، به تٲلیف تست‌های سخت و دشواری می‌پردازند، پرهیز کنید
منبع: مجله موفقیت

عوامل موثر بر انتخاب رشته در کنکور

عوامل موثر بر انتخاب رشته در کنکور
هر کس در زندگی بارها دست به انتخاب می‌زند. چرا که انتخاب یکی از مهمترین فعالیت‌های انسان است. انسان با انتخاب‌های خود مسیر زندگی‌اش را تعیین می‌کند...
انسان آزاد آفریده شده است و به وی این اختیار داده شده است که در بسیاری از موارد آن چه را که مناسب می‌داند برگزیند.لحظات انتخاب، لحظاتی حساس هستند. چرا که با تصمیم گیری درباره روش‌ یا پدیده‌ای خاص، فرد سرنوشت خود را رقم می‌زند. انتخاب در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است. با انتخاب درست می‌توان از منابع (مادی، مالی، انسانی و اطلاعاتی) به شیوه‌ای مناسب بهره برداری کرده و از اتلاف این منابع جلوگیری کرد. انتخابی که مبتنی بر اطلاعات و بینش باشد می‌تواند به تصمیم گیرنده در جلوگیری از ضایع شدن منابع کمک کند. از طرف دیگر به خاطر آن فرد تصمیم گیرنده، باید نسبت به انتخاب خود پاسخگو باشد، بنابراین انتخاب صحیح می‌تواند به امور پاسخگو بودن و مسئولیت پذیری کمک کند.

انتخاب درست و توسعه جامعه

برخی می پندارند برای آن که بتوان به توسعه کشور و ایجاد پیشرفتهایی در آن کمک کرد، باید تحصیلات دانشگاهی داشت. بهتر است بگوییم افرادی که در دانشگاه تحصیل کرده‌اند تا اندازه‌ای به رشد و توسعه جامعه کمک می‌کنند. افراد دیگر نیز می‌توانند موجبات توسعه کشور را فراهم آورند. به طور مثال کارگران ساده، کشاورزان، دامداران،‌رانندگان و بسیاری دیگر که به دانشگاه نرفته‌اند نیز در صورتی که کار خود را به درستی انجام دهند، سهم بسیار بزرگی در آبادانی و پیشرفت جامعه دارند. مهمترین مساله‌ای که باید مورد توجه قرار بگیرد آن است که افراد در زمینه‌هایی مشغول به کار شوند که می‌توانند بیشترین بازده را داشته باشند، یک کشاورز خوب بهتر از یک پزشک بد است.
عده‌ای هم بر این باورند که می‌توان در کنار کسب مهارت های شغلی و حرفه‌ای، به یادگیری موضوعات مورد علاقه پرداخت. به عنوان مثال ممکن است فردی به حرفه تراشکاری اشتغال داشته باشد و در همان حال کتابهای مربوط به مواد و ترکیبات آن را مطالعه کند یا حتی به مطالعه منابعی در زمینه روان شناسی بپردازد.

انتخاب رشته تحصیلی

در دوره متوسطه یک بار دانش آموزان انتخاب رشته تحصیلی را تجربه می‌کنند. در واقع این انتخاب یکی از سرنوشت سازترین انتخاب‌های دانش آموزان است. با این کار آنان در راهی قدم می‌گذارند که زمینه دانش و توانایی آنان را تعیین می‌کند.
به گزارش خبرنگار صنفی آموزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، فرصت بعدی برای انتخاب رشته تحصیلی هنگامی است که دانش آموزان برای ورود به دانشگاه ثبت نام می‌کنند. آنان پس از شرکت در آزمون سراسری و در صورتی که مجاز به انتخاب رشته شوند. رشته و دانشگاه محل تحصیل خود را برمی‌گزینند و بدین شکل بار دیگر سرنوشت خود را با یک انتخاب رقم می‌زنند.
انتخاب رشته تحصیلی اهمیت فراوانی دارد زیرا انتخاب نادرست رشته تحصیلی سبب افت علمی کشور، تضییع منابع اقتصادی و انسانی، بی تفاوتی و بی انگیزه شدن دانشجو نسبت به مسایل اجتماعی و ایجاد اختلالات روانی در زندگی فردی و اجتماعی دانشجو می‌گردد.

عوامل موثر بر انتخاب رشته دانشگاهی

عوامل متعددی بر انتخاب رشته دانشگاهی تاثیر می‌گذارند. بعضی از این عوامل به فرد و برخی دیگر به جامعه برمی‌گردند که برخی از مهمترین عوامل موثر در انتخاب رشته تحصیلی و دانشگاه محل تحصیل به شرح زیر است.

علاقه

یکی از مهمترین مسایلی که هنگام انتخاب رشته باید مورد توجه قرار گیرد علاقه فرد است. میل و علاقه در هر کار سبب می شود شخص با انرژی بیشتری فعالیت کند. بسیاری از دانشجویان به خاطر آن که به رشته تحصیلی خود علاقه نداشته‌اند، ترک تحصیل کرده‌اند و تعدادی دیگر نیز نتوانسته‌اند در رشته خود موفق باشند.
داوطلبان دانشگاه‌ها بهتر است قبل از هر چیز زمینه علایق خود را شناسایی کنند و هنگام انتخاب رشته به آن توجه داشته باشند.

شناخت

در صورتی علاقه به رشته می‌تواند افراد را در انتخاب رشته صحیح یاری کند که از رشته‌های تحصیلی و مراکز آموزشی آگاهی داشته باشد. شناخت و آگاهی داشتن از رشته تحصیلی سبب ایجاد انگیزه در فرد می‌شود. بعضی افراد نسبت به رشته‌ها و دانشگاه‌هایی ابراز علاقه می‌کنند، ولی وقتی مشغول به تحصیل می‌شوند، احساس می‌کنند که در انتخاب خود دچار اشتباه شده‌اند. دلیل این امر نداشتن اطلاع و آگاهی مناسب از رشته‌های تحصیلی و مراکز آموزشی است.

توانایی علمی

در حال حاضر تعداد داوطلبان از ظرفیت دانشگاهها بیشتر است. بنابراین همه داوطلبان نمی‌توانند ادامه تحصیل دهند. آنان بایستی در آزمون شرکت کنند. بر حسب توانایی داوطلبان به آنها اجازه داده می‌شود به رشته‌های تحصیلی خاصی وارد شوند. اگر همه افراد می‌توانستند وارد دانشگاه شوند شرایط فرق می‌کرد اما در حال حاضر افراد باید برای ورود به دانشگاه مورد ارزشیابی قرار گیرند. درست است که علاقه فرد یکی از مهمترین ملاک‌های انتخاب رشته است اما توانایی فرد نیز تعیین کننده است. از آنجا که در مسابقه ورود به دانشگاه همیشه افرادی که توانایی بیشتری دارند انتخاب می‌شوند،‌لازم است داوطلبان به نمرات خود توجه کرده و با واقع بینی هرچه بیشتر رشته و محل تحصیل خود را انتخاب کنند.

توان اقتصادی خانواده‌ها

گاهی اوقات لازم است کسی که در دانشگاه پذیرفته می‌شود برای تحصیل به شهری مسافرت کند که از محل اقامتش دور است. از طرف دیگر تحصیل در رشته‌های مختلف هزینه‌های متفاوتی را در بر دارد. رشته‌های شبانه و دانشگاه‌های غیر انتفاعی نیازمند وضعیت اقتصادی مناسب خانواده‌ها است. بنابراین افرادی که قادر به تامین هزینه رشته‌ها و دانشگاه‌ها هستند می‌توانند آنها را انتخاب کنند.

امکانات مراکز آموزشی

تعداد زیادی از مراکز آموزشی امکانات مناسبی در اختیار دانشجویان خود قرار می‌دهند. به طور مثال برای دانشجویان خوابگاه تدارک می‌بینند و در برخی موارد کمک هزینه‌های تحصیلی یا بن کتاب در اختیار آنان قرار می‌دهند. در عوض بعضی از مراکز آموزشی و دانشگاه‌ها نمی‌توانند برای دانشجویان خود خوابگاه تهیه کرده و امکانات دیگر را برایشان فراهم آورند. توجه به این مساله هنگام انتخاب محل تحصیل مهم است.

آینده شغلی

بی شک بسیاری از داوطلبان برای آن که بتوانند شغل بهتری پیدا کنند یا اینکه احتمال اشتغال آنان افزایش یابد به دانشگاه وارد می‌شوند. همه رشته‌های تحصیلی از وضعیت شغلی یکسانی برخوردار نیستند. بنابراین بازار کار آنها اشباع شده است. از طرفی بعضی از رشته‌های تحصیلی زمینه شغلی مناسبی ندارند چرا که یا شناخته شده نیستند یا ضرورت آنها در حال حاضر احساس نشده است. واقع بینی و دوری از تعصب، داوطلبان را یاری می‌کند رشته مناسبی انتخاب کنند.

هدف داوطلب

می‌توان هدف‌های مختلفی را برای تحصیل در دانشگاه تصور کرد. برخی بر این باورند که باید حتی الامکان تا آخرین مقطع تحصیلی ادامه بدهند و به اصطلاح تا آخر خط بروند. در این صورت باید به طبیعت رشته تحصیلی مورد نظر نیز توجه داشت چرا که امکان ادامه تحصیل در بعضی از رشته‌ها وجود ندارد یا اینکه فقط در کشورهای دیگر می‌توان در آن رشته تحصیلات خود مقاطع بالاتر را ادامه داد.
برخی ورود به دانشگاه را راه حلی موقت می‌دانند . به عبارت دیگر برای گریز از برخی مسائل و رویدادهای آتی این کار را انجام می‌دهند. به طور مثال امروزه بسیاری از داوطلبان دانشگاه‌ها برای آن که دوران سربازی خود را به تعویق بیاندازند یا با گرفتن مدارک بالا و دریافت بورس از موسسات از انجام وظیفه عمومی معاف شوند تلاش خود را برای ورود به دانشگاه متمرکز می‌کنند. بدیهی است این افراد به دنبال علاقه خود نیستند و هنگام انتخاب رشته هم، رشته‌ها و دانشگاه‌هایی را بر می‌گزینند که احتمال قبول شدن خود را در آنها زیاد می‌بینند. این امر پیامدهای منفی به همراه دارد. از جمله می‌توان به افت کیفیت آموزش عالی اشاره کرد. این عده نه تنها هنگام ورود به دانشگاه موفقیت تحصیلی چندانی نخواهند داشت بلکه روی دانشجویان دیگر نیز اثرات منفی به جای می‌گذارند. با این کار حق کسی که دارای علاقه و انگیزه ادامه به تحصیل در یک رشته است ضایع می‌شود.

سهمیه پذیرش

گزینش دانشجو در بیشتر رشته‌ها به صورت بومی در استان یا ناحیه یا قطب می‌باشد. مثلا 70 درصد ظرفیت رشته‌های پزشکی دانشگا‌ه‌های هر ناحیه مختص داوطلبان ساکن آن ناحیه اعم از داوطلبان سهمیه مناطق یا نهادها بوده و 30 درصد بقیه به صورت آزاد است. بنابراین پیشنهاد می‌شود که داوطلبان حتی الامکان از انتخاب محل‌هایی که در خارج از مناطق بومی داوطلب است خودداری نمایند. شانس قبولی داوطلبی کهرشته‌های تحصیلی و دانشگاه‌های شهر یا استان خود را انتخاب می‌کند بیشتر از داوطلبی است که در شرایط تقریبا مشابه دست به انتخاب رشته‌ها و دانشگاه‌های مربوط به شهرها یا استانهای دیگر می‌زند.

آزادی عمل

پیش نیاز هر انتخاب، داشتن آزادی عمل است. اگر دست کسی را با طناب ببندند نخواهند توانست از میان دو شی یکی را انتخاب کند و بردارد. باید به داوطلبان اجازه داده شود تا در رشته تحصیلی و محل تحصیل مورد نیز خود اطلاعاتی را کسب کرده و با توجه به این اطلاعات دست به انتخاب بزنند.
مشاهده شده است که در پاره‌ای موارد والدین، فرزندان خود را مجبور می‌کنند تا رشته تحصیلی خاصی را انتخاب کنند. این والدین شاید به دنبال آرزوهای خودشان هستند. آرزوهایی که به آنها نرسیده‌اند و فکر می‌کنند فرزندان آنها مسئولیت دارند تا آرزوی والدین را برآورده کنند.
منظور از این گفته که والدین نباید فرزندان خود را وادار به انتخاب رشته خاصی کنند، به هیچ وجه به معنی مشارکت نداشتن آنان در سرنوشت فرزندشان نیست. داوطلبان ورود به دانشگاه باید از افراد مختلف از جمله پدر و مادر کمک بگیرند و از تجربیات آنان در انتخاب رشته استفاده کنند.
علاقه فرد به رشته، مهمترین عامل انتخاب رشته است. نباید به هنگام انتخاب رشته تفکر داوطلب این باشد که به هر قیمت در دانشگاه قبول شود.

مواجهه با کنکور توصیه‌هایی برای پدران و مادران...

مواجهه با کنکور توصیه‌هایی برای پدران و مادران...
مطالعه‌ی این مقاله را به تمام پدران و مادران دانش‌آموزان کنکوری توصیه می‌کنیم.
کنکور در کشور ما هر ساله لرزه به اندام بیشتر شرکت کنندگان در آن می‌اندازد.
در کنکورهای سالهای اول نیز شانزده و دو دهم درصد شانص ورود با دانشگاه را داشتند . اما در آن روزها فشار عصبی کنکور به اندازه امروزه نبوده.
می‌توان گفت که امروزه مردم بیشتر به اهمیت تحصیلات عالی پی برده اند و تلاش برای کنکور بیشتر شده ولی آمار بیکاران دیپلم با مقاطع لیسانس تفاوت چندانی ندارد.
هر چند که یکی از وظایف دانشگاه آماده کردن دانشجو برای ورود به بازار کار است اما کمتر(به ندرت) دانشگاهی این وظیفه را انجام میدهد . همین کار هم به بی رغبتی صاحبان مشاغل در استفاده از محصولات امروزی دانشگاهها دامن زده.اما گذشته از این حرفها تاثیرات روانی کنکور هم مزید بر علت شده.
اگر بخواهیم کگنکور را عادلانه تر کنیم باید ملاکهای دیگری نیز در آن دخالت دهیم . مثل سوابق تحصیلی فرد . چرا که کنکور ما بر حافظه استوار است و استرس سر جلسه و دیگر مسایل در عملکرد برخی داوطلبان که ممکن است از افراد با استعداد هم باشند تاثیر گذاشته و ....
اما این بحث‌ها فعلا در سمینارها داغ است و هنوز عملی نشده . حال چه کنیم.
جوان ما یک سال با استرس برای کنکور مطالعه کرده کلی امید دارد . .. اگر این عدم قبولی برای چند سال پیاپی باشد موجب سر خوردگی فرد می شود و او ممکن است تصور کند که فردی بی عرضه است و از عهده هیچ کاری بر نمی اید. استرسی که از کنکور تا اعلام نتایج بر برخی افراد(انهایی که احتمال قبولی میدهند) حاکم می شود نیز در این فاصله کوتاه تاثیرات زیادی بر او می گذارد . همه می دانیم که استرس از عوامل ایجاد یا زمینه ساز بسیاری از بیماری‌ها است.
حال که این قضیه حاکم است و رسانه‌ها هم با تبلیغات کلاس‌های کنکور در تمام سال این به ظاهر غول خود ساخته را در جلوی فرد ظاهر می‌کنند وظیفه خانواده ها سنگین‌تر میشود.
در طول سال باید به فرد روحیه داد و سعی در فهمیدن نقاط ضعف او کنیم . اگر ضعف در تست زنی است او را با راههایی که وجود دارد قوی تر کنیم(متاسفانه امروزه کنکور رقابت در کلاسهای کنکور هم شده و هرکی بیشتر ...) باید به وی بفهمانیم که ما دوست داریم در کنکور قبول شود ولی طوری وانمود نکنیم که اگر قبول نشود وا ویلا می‌شود.
به علاقه فرزندان احترام بگذارید و پای صحبت‌های او بنشینید شاید به کنکور و تحصیلات عالی علاقه ندارد و شما باید با منطق راه درست را با کمک هم انتخاب کنید.
پس از کنکور نیز با مسافرت و مهمانی جو را تغییر دهید . اگر مهمانی می‌آید یا شما می‌روید حتی الامکان هماهنگ کنید تا از کنکور صحبت نکنند و اگر صحبت می‌کنند طوری نباشد که فرد فکر کند اگر قبول نشود.....
چنان چه اگر فرد امسال وقت سربازی رفتنش است و این ترسش را از قبول نشدن دو برابر کرده به او بگویید و بباورانید که همه پسران این مملکت باید این دوره (که بعضی‌ها هنوز شیرینی آن را به خاطر دارند) را بگذرانند. شما (پدر ) از خاطراتت خوب سربازی خود بگویید. و بگویید که ضرر نرفتنش (به خاطر امهال) بیشتر است.

و در نهایت اگر قبول شد که...

اگر قبول نشد آنگاه هنر پدری و مادری خود را به نمایش بگذارید. در این شرایط او فقط شما را برای درد دل دارد . کسی دیگر او را درک نخواهد کرد. شما دیده‌اید که او زحمت کشیده. شما دیده‌اید که او کمتر تفریح کرده. حالا انصاف نیست به او را مقصر بنامید و متهمش کنید. با برخورد نادرست خود این منابع بالقوه سازندگی کشور مان را به سمت افسردگی و خود کوچک بینی نکشانیم.

کنکور شروع و پایان همه چیز نیست

تحصیلات عالی خوب است واین جدایی از شغل است. یک کشاورز لیسانس از یک کشاورز بی سواد مسلما اگاهانه‌تر کار می‌کند . ولی دلیل نیست که کسی که دانشگاه نرفته به اجبار باید بی‌کار بماند.

کنکور (مبارزه پسران و دختران)

کنکور (مبارزه پسران و دختران)
زمانی بود که در کشورمان دخترها برای تحصیل ممنوعیت‌های فراوانی از سمت جامعه داشتند.
به نحوی که برخلا ف تاکیدات زیاد از جانب پیامبر (ص) و اسلام که همه را بدون هیچ تبعیضی از زن و مرد، کوچک و بزرگ، پیر و جوان به تحصیل علم تشویق می کرد، از تحصیل محروم بودند. نمی‌دانم چه کسی گفته بود که اگر دختری قلم به دست بگیرد مرتکب گناهی نابخشودنی شده و اگر کسی از خانم ها به باسواد شدن مصر باشد فقط می‌تواند تا روخوانی قرآن پیش برود. اما از آن جا که در همیشه روی یک پاشنه نمی‌چرخد و امکان تحصیل از میان طبقه مرفه جامعه به سطوح پایین تر نفوذ کرد، علم و دانش هم از انحصار آقایان خارج شد و زمینه برای تحصیل خانم ها هم فراهم شد.
در شهرهای مختلف مدارس زیادی تاسیس شد. کم کم مدارس تا مقطع ابتدایی و بعدها تا راهنمایی به اکثر شهرها و روستاها راه پیدا کرد. اما افراد برای ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه حتما باید به مراکز و شهرهای بزرگ بروند.
امروز ورود به دانشگاه به راحتی سی سال پیش نیست. هر سال بیشتر از یک میلیون نفر متقاضی ورود به دانشگاه و خواهان تحصیلا ت عالیه هستند، در حالی که ظرفیت و پذیرش مراکز آموزش عالی رشد چندانی نداشته است. هر سال تعداد بسیاری از دانش آ موزان با هزینه‌های بالا در کنکور شرکت می‌کنند و بخش کمی از آن‌ها پذیرفته می‌شوند و داخل پرانتز این که از همین تعداد کم هم اکثریتشان از رشته‌ی تحصیلی و محلی که قبول شده اند رضایت ندارند و الباقی می مانند تا اگر سال دیگر بخت یاری شان کرد آنها هم به جمع دانشجویان بپیوندند.
به هر حال با همه این دردسرها اکثریت افراد جامعه با غول کنکور اخت شده اند و به نحوی با او کنار آمده اند. اما آنچه که در چند سال اخیر تغییر کرده این است که تعداد پذیرفته شدگان دختر بیشتر از پسرهاست و این اختلا ف هر سال بیشتر می‌شود.
این برتری یا به نظر برخی صاحب نظران این مشکل می تواند زمینه ساز بروز دردسرهای زیادی شود.
از نظر پسرها تحصیل در حال حاضر نمی تواند برایشان سودآور باشد، چون علا وه بر هزینه‌های کمرشکن دانشگاه هیچ تضمینی وجود ندارد که اولا در رشته مورد علا قه خود قبول شوند. ثانیا بعد از اتمام تحصیلات، شغلی مرتبط با رشته تحصیلی خود پیدا کنند و از آن طریق بتوانند درآمد معقولی داشته‌باشند و امرار معاش کنند. به همین دلیل اغلب پسرها شانس خودشان را در دانشگاه‌های دولتی امتحان می‌کنند و اگر قبول نشدند، عطای درس و دانشگاه را به لقایش می‌بخشند و به دنبال کار می‌روند تا حداقل هزینه‌های خودشان را تامین کنند. و از آن جایی که طبق یک قانون و قرارداد غیرمکتوب پسرها بیش‌تر از دختران به فکر کار کردن و درآمد هستند، به ادامه‌ی تحصیل فکر نمی‌کنند وجذب بازار کار می‌شوند.
عده‌ای هم بعد از گرفتن دیپلم بدون این که بخت خودشان را در کنکور سراسری آزمایش کنند به سربازی می‌روند و ترجیح می‌دهند که اول خود را از این دینی که به گردن دارند رها کنند و بعد با فراغ بال به دنبال درس و دانشگاه بروند. هرچند که بیشترشان بعد از دو سال خدمت سربازی پشت شان باد می‌خورد و دیگر چیزی که اهمیت ندارد درس خواندن و دانشگاه رفتن است.
از آن جایی که خانواده‌ها بعد از سربازی حساب دیگری روی پسرانشان می‌کنند و توقع دارند زودتر کاری دست و پا کنند و تشکیل خانواده بدهند، عملا فرصتی برای درس خواندن نمی‌ماند هرچند که پسران می‌توانند در مشاغلی مانند فروشندگی و آژانس‌ها کار کنند که احتیاج به آموزش خاص و تحصیلا ت آن چنانی ندارد.
اشتباه نکنید! فکر نکنید پسرها با کنار کشیدن میدان را برای دخترها خالی می‌کنند و دخترها می‌توانند بدون دردسر در رشته و دانشگاهی که می‌خواهند به تحصیل بپردازند.
از آن جایی که تعداد شرکت کنندگان در کنکور هر سال بیشتر از سال‌های قبل می‌شود، پس رقابت شدیدی بین داوطلبان کنکور به وجود خواهد آمد و این در حالی است که ظرفیت دانشگاه‌ها هم چنان برای پذیرش دانشجو پایین است.
تازه بعد از شکستن سد کنکور اگر دختران در رشته‌ای که مورد علا قه‌شان باشد یا نباشد دورتر از شهر و دیار خودشان قبول شوند، شانس ثبت نام ندارند. چرا که با مخالفت والدین شان مواجه خواهند شد. از دلایل مخالفت پدر و مادرها با این موضوع می‌توان به این مورد اشاره کرد: عدم امنیت در مسیرهای رفت و آمد، نامناسب بودن و بی اعتمادی به محیط اجتماع، وضعیت نامشخص خوابگاه‌ها، هزینه‌های سنگین کرایه کردن خانه‌های دانشجویی و البته نامطمئن بودن این خانه‌ها.


والدین شهری از این که فرزندانشان به خصوص دختران‌شان را به اطراف و حومه شهر محل زندگی‌شان بفرستند نگران هستند، و البته والدین روستایی هم به شدت دلواپس دورشدن فرزندانشان از محیط سنتی روستاها هستند.
از طرفی دختران با بالا رفتن سطح تحصیلاتشان معمولا حاضر نمی‌شوند با کسی ازدواج کنند که سطح تحصیلات پایین تری دارد. سن ازدواج در میان دختران تحصیل‌کرده و شاغل بالاتر از میانگین است و این موضوع هم می تواند به نوبه خود باعث دردسرهایی شود.
با همه این تفاسیر منکر ارزش و اهمیت زنان و دختران باسواد و آگاه نیستیم. مهمترین تاثیر باسواد بودن آنان را می توان در تربیت درست نسل آینده مشاهده کرد.
زنان و دختران نیمی از سرمایه جامعه هستند و آنها هم محق هستند تا از نیروی بالقوه خود در جهت رشد و تعالی استفاده کنند. ظاهرا زنان برای رسیدن به پایگاه‌های اجتماعی بالا و حضور در عرصه‌های اجتماعی مسیر آموزش عالی را انتخاب کرده‌اند. زنان در چند سال اخیر خواهان تحصیلات عالیه، فرصت‌های شغلی برابر و کسب درآمد مساوی با مردان هستند و مطابق نظر روانشناسان داشتن تحصیلات و به طور کلی آگاهی بیشتر در زمینه های مختلف می‌تواند تضمین کننده بهداشت روانی افراد جامعه باشد.
اما این موضوع که آقایان از درس و دانشگاه فاصله بگیرند هم نمی تواند خبر خوبی باشد.
جامعه هم به زنان تحصیل‌کرده و هم به مردان باسواد نیاز دارد، دقیقا آن چیزی که در جوامع پیشرفته و توسعه یافته شاهد هستیم. مردان و زنان پتانسیل‌های هر کشوری هستند که با آموزش می‌توانند کشور را به سمت توسعه و پیشرفت سوق دهند. به هر حال حضور زنان باسواد و فرهیخته در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی ضروری است اما این بدان معنا نیست که مردان کنار بکشند. چرا که در این صورت از انرژی و نیروی نیمی از افراد جامعه محروم می‌شویم.
این مساله در عین سادگی خیلی پیچیده و مهم است. شاید باید صبر کرد تا جلو برویم و زمان این مساله را حل کند، شاید هم باید عجله کرد و زودتر دست به کار شد، شاید
منبع:www.classkonkoor.com

کنکور به خاطر مامان و بابا

کنکور به خاطر مامان و بابا
سال ها پیش از این جامعه شناسی نوشت: «در کشور ما یک موج (رفتار ناآگاهانه) به وجود آمده که همه دانش آموزان باید به هر شکلی که شده است وارد دانشگاه شوند، بدون در نظر گرفتن این نکته که استعداد، توان و علاقه به تحصیل در دانشگاه را داشته یا نداشته باشند.
چنین عقیده و اندیشه ای سبب می شود که بسیاری از این نوجوانان، بعدها تاوان و جریمه گاه خودخواهی پدر و مادرشان را به بهای از دست دادن سلامت جسم و روان خود بپردازند و در نتیجه به عده ای تحصیل کرده بی سواد، سرگشته و انگیزه از کف داده مبدل شوند. این جامعه شناس در ادامه یادآور می شود که چرا ما استعدادها و علاقه های جوانان خود را محک نمی زنیم؟
برای ورود به دانشگاه و تحصیل در یک رشته عواملی را باید در نظر گرفت و برخی از این عوامل عبارتند از:
۱) میزان هوش فرد که باید حداقل بین ۱۱۰ تا ۱۱۵ باشد.
۲) انگیزه جوان برای تحصیل.
۳) تناسب رشته تحصیل با علاقه خود.
۴) امکانات مادی متناسب با ادامه تحصیل در آن رشته.
علاوه بر عوامل یاد شده، ده ها شرط فرعی دیگر نیز وجود دارد که در صورت رعایت نکردن آن ها، باز هم شاهد ظهور همان تحصیل کرده های بیسواد خواهیم بود.
ببایید ساده تر صحبت کنیم، ما به طور روزمره با پدر و مادرهایی روبه رو می شویم که می خواهند با زور معلم خصوصی، ارفاق و پارتی بازی و... کودکی را که ضریب هوشی او در حد مرزی (۱۰۰-۹۰) است از سد تحصیلات دبیرستانی بگذرانند و با زور و اصرار او را وارد دانشگاه کنند. در حقیقت این کودک قربانی زیاده خواهی پدر و مادر خود می شود، در حالی که اگر این پدر و مادرها با یک دیدگاه واقع گرایانه با توان و استعداد فرزند خود روبه رو می شدند، می توانستند از او یک نجار، یک کارگر چاپخانه یا کاسب خوب و قابل پیشرفت بسازند که در این صورت نه تنها این فرزند احساس خوشبختی می کرد، بلکه خیلی بیشتر به درد جامعه خود می خورد.
متاسفانه در چنین موارد خاصی به نظریه مراکز خصوصی توان سنجی هوش برمی خوریم که بدون هیچ گونه مدرک مستند و علمی، چنین افراد متوسط و یا ضعیفی را صاحب استعداد درخشان جلوه می دهند و به والدین آن ها می قبولانند که دیگران اشتباه کرده و فرزندشان بدون تردید، شایستگی ورود به دانشگاه را دارد.
جای پرسش است که چرا هنوز این اندیشه و تفکر در اجتماع ما جا نیفتاده است که باید یک تکنسین باتجربه، به اندازه یک استاد دانشگاه قابل احترام باشد و یا یک گروهبان کاردان و کارآمد که در بخش اسلحه شناسی، استادی تمام عیار شده و با چشمان بسته قادر به باز کردن و بستن انواع اسلحه است، به همان اندازه قابل احترام باشد که یک فرمانده ارتش، از چنین شأن و احترامی در جامعه برخوردار است؟
در نتیجه همین نوع تفکر نادرست است که ما انسان ها سعی می کنیم به هر قیمت ممکن فرزند خود را راهی دانشگاه نماییم و به نتیجه آن هر چه که می خواهد باشد، کاری نخواهیم داشت. نمی خواهیم راجع به توان فرد و زمینه های شخصیتی افراد در نسبت با رشته ای که انتخاب می کنند صحبت کنیم وگرنه بیجا نبود از این مثال استفاده می کردیم که چگونه شخصی که قادر به دیدن خون و بخیه شدن دست بریده نیست، می تواند به یک جراح تمام عیار بدل شود؟ اما به فرض، تمام این شرایط رعایت شد و شخصی به طور واقعی استعداد و توان ورود به یک رشته دانشگاهی را داشت، ولی این فرد ذاتاً یک انسان مضطربی بود که در تمام مدت تحصیل از تجسم کردن جلسه امتحان سخت دچار دلهره می شود. بغض می کند و غروب های روز جمعه و صبح های شنبه همیشه برایش یک غول است و یا این فرد از آن گروه کودکان شکننده ای بود که اگر آموزگار بر سر شاگرد بغل دستی او داد می زده، این کودک بغض می کرده و دچار ترس از مدرسه می گردیده، یعنی دچار شاخص ترین و شایع ترین نوع اختلال اضطرابی بوده است، حالا این دختر یا پسر در انتظار جلسه کنکور است، یعنی غول بی شاخ و دمی که تمام سرنوشت و آینده او را رقم خواهد زد.
در این شرایط شب ها خوابش نمی برد، دچار حالت تهوع و سردرد می شود و به طور مکرر به دوستان خود تلفن می زند و سوال می کند که چه تست هایی را بخوانم و از چه دیسکت ها و نوار آموزشی استفاده کنم که احتمال موفقیتم را بالا ببرد. این شخص اگر احیاناً گیر دوستان ناقلا بیفتد وی را به این گونه اذیت می کنند: «هر چه خوانده ای بی ارزش و مفت بوده و اگر از فلان کلاس کنکور یا فلان کانون استفاده نکنی محال است که در کنکور قبول شوی.» تجسم حال این جوان غیرممکن نیست و به قول معروف او که نزده می رقصد، حالا دیگران دایره و تنبک هم می زنند. از سوی دیگر اضطراب به جز جنبه ذاتی و ژنتیک خود در درون محیط خانواده کسب می شود. یک مادر مضطرب، کمال طلب و دارای دلشوره که با یک زمین خوردن کودک نوپای خود و با تب کردن او دست و پای خود را گم می کند، چطور می تواند الگوی مقاومت، صبر و خونسردی برای کودک خود باشد.
توضیحات مفید تقریباً تمام شد حال برای پاسخ به این پرسش که چطور با اضطراب فرزندان خود در زمان کنکور روبه رو شده و مقابله کنیم به پیشگیری های بهداشت روان اشاره می کنیم:
۱) وظیفه پدر و مادرها آن است که از همان سال های نخستین به فرزندان خود بیاموزند که دبستان جای خوبی است که در آن مکان، انسان درس می خواند، دوستان جدید پیدا می کند و وارد دنیای تازه ای می شود که خیلی خیلی بهتر از خانه و بودن در کنار پدر و مادر است. این مساله ممکن نمی شود مگر آن که پدر و مادرها بیاموزند، یاد بگیرند و به این حقیقت پی ببرند که مهد کودک و آمادگی به همان اندازه دبستان دارای اهمیت و اعتبار است.
۲) نباید از کودکان موجوداتی قالبی بسازند که نهایت موفقیت را در شاگرد اول شدن بدانند، بلکه باید از همان ابتدای کودکی به ایشان بیاموزند که از تو تلاش و پشتکار می خواهیم و اگر هم نمره کم آوردی شرمنده نشود ولی سعی کن که در دفعات بعد اشتباهات خود را جبران کنی.
۳) به آنان بیاموزند که افراد موفق کسانی نیستند که بیش از سایرین درس می خوانند بلکه آنان که کمتر از دیگران ولی عمیق تر درس خوانده و سعی در رفع اشتباهات گذشته دارند پیروزترند و به آن ها بگویند که در جلسه کنکور هیچ کس از وی سوال نمی کند چند بار فلان جزوه را خوانده ای؟ بلکه معنای کنکور این است که فرد به چه میزان، متوجه مطالب آن جزوه شده است. بسیاری از جوانان کنکوری بر این باورند که اگر ۲۰ بار یک جزوه خاص را بخوانند بدون شک موفق می شوند و اگر کمتر بخوانند هرگز موفق نخواهند شد. این یک باور نادرست است که در رفع آن باید به آنان کمک کرد.
۴) اگر این گونه افراد در جلسات پیش آزمون کنکور شرکت می کنند به آنان بیاموزید که بلافاصله پس از ختم جلسه یک مداد و کاغذ بردارند و نتایج ضعف خود را در زمینه هایی از قبیل درک مفاهیم ریاضی، مقایسه ضعف در درک پاراگرف های طولانی، ضعف در سریع نوشتن، ناتوانی در رعایت یا تقسیم وقت در آزمون های طولانی که حاوی ۱۵۰ تا ۲۰۰ تست چهار جوابی به مدت دو ساعت است یاد داشت کنند. به جوان کنکوری بگویید فردا خیلی دیر است. پس همین امروز نقاط ضعف خود را یاد داشت کن، وگرنه فردا یادت می رود که اشکال هایت چه بوده است.
۵) به او بگویید با دیگران مشورت کند که چه نوع جزوه ای می خوانند و از چه نوارهای درسی استفاده می کنند و یا چه کلاس های خاصی را می گذرانند، اما تصمیم گیرنده نهایی خودت هستی، هیچ وقت با طناب دیگران ته چاه نرو و به اشتهای دیگران غذا نخور. اگر متن درسی را خوب و درست درک کنی و بفهمی، ارزش آن معادل هزار تست چهار جوابی است و در مقابل اگر او هزار تست بزنی نمی تواند جای درس هایی را که عمیق فهمیده ای را بگیرد.
۶) باورهای مذهبی وی را تقویت کنید و به وی قوت قلب بدهید و بگویید که خداوند از نیت خوب او با خبر است و حامی و حافظ وی خواهد بود. اگر خود شما (پدر، مادر، نزدیکان و دوستان) همگی نگران آینده و سرنوشت وی هستید به گونه ای رفتار کنید که به او آرامش بدهید و یک قیافه خونسرد به خود بگیرد، توجه داشته باشید که یک انسان مضطرب، هیچ گاه نمی تواند به دیگران آرامش خاطر بدهد.
حال به تعریف اضطراب می پردازیم و پاسخ به این پرسش که آیا این مقدار استرس و اضطراب در زندگی تحصیلی و شغلی خوب است یا خیر؟
اضطراب گرچه کلمه نگران کننده ای است، اما وجود آن در حد معقول و متعادل خوب است، منظور آن حدی است که به طور مثال اگر از کتاب دور شوید، احساس کنید وقتتان تلف می شود و در نتیجه زود به سراغ درس هایتان بروید، اما اگر این اضطراب سبب شود که وقتی درسی را می خوانید، دایماً به فکر نتیجه کار باشید که چه خواهد شد و با خود بگویید که اگر قبول شوم یا قبول نشوم چه می شود، این اضطراب منفی است و اگر به آن دچار هستید، باید با واقع بینی از آن اجتناب کنید. سعی کنید در زمان باقیمانده، فقط به خود درس ها و به نفس علم آن ها بپردازید و فقط به آن بیندیشید. در جلسه آزمون نیز همین طور عمل کنید.
منبع: www.classkonkoor.com

روشهای مطالعه و آمادگی برای کنکور

روشهای مطالعه و آمادگی برای کنکور
آنچه پیش روی شماست حاوی یک روش برنامه ریزی برای مطالعه و بویژه آمادگی برای کنکور است. این روش ممکن است با آنچه در ذهن شماست و یا روشهای ابتدایی مرسوم برنامه ریزی فردی تفاوتهای زیادی داشته باشد، اما پس از مطالعه آن درمی یابید که کاملاً عملی و مفید بوده و تمام جوانب یک یادگیری مطلوب را داراست. در این روش با استفاده از دقیق ترین دستاوردهای روانشناسی یادگیری می توانید به بهترین شکل از توان و استعداد خود بهره بگیرید.

اصول اساسی

۱ _ این روش بیشتر به گذشته توجه دارد. چون ابتدا باید امکانات خود را بشناسید و برای این کار هم باید به گذشته توجه کنید. بدون شناخت دقیق توانایی هایتان نمی توانید الگو و برنامه واقع بینانه ای برای آینده تدوین نمایید.
اغلب برنامه های آموزشی از پیش تعیین شده که شما و یا حتی افراد با تجربه تر برای روزها و هفته های بعد تنظیم می کنید، هرگز اجرا نمی شود. زیرا این برنامه ها همگی یک اشکال اساسی دارند آنها برمبنای تواناییها و امکانات واقعی شما استوار نشده اند. معمولاً این برنامه ها خوش بینانه و بلندپروازانه تنظیم می شوند. ما نمی توانیم برنامه مطالعه و زندگی خود را فقط براساس آرزوها و تمایلات خودمان تنظیم کنیم. متأسفانه در ۹۹ درصد موارد حدس شما از تواناییهای خودتان خوش بینانه است. به همین دلیل معمولاً ارزیابی شخصی دو برابر واقعیت است.
۲ _ برنامه هر کس مخصوص خود او و با دیگری متفاوت است. هر کس در زمینه بهره هوشی، پایه درسی، نقاط قوت و ضعف درس، اهداف آموزشی، عادات و روشهای مطالعه، محیط و شرایط زندگی و تحصیل و میزان اعتماد به نفس با دیگران متفاوت است و برای هر فرد باید برنامه ای متناسب با ویژگیهای خاص خود تنظیم گردد. الگوبرداری از کارهای دوستانی که موفق بوده اند نیز چندان مفید نیست. چه بسا کاری که برای کسی بسیار مفید و مؤثر است برای دیگران کاملاً مضر باشد.
۳ _ واحد زمانی این برنامه یک هفته است. یکی از عواملی که باعث اجرا نشدن برنامه های درسی می شود تنظیم برنامه به صورت ساعت به ساعت یا روز به روز است. در حالی که در زندگی واقعی ما عوامل بسیاری وجود دارند که موجب می شوند ما نتوانیم هر روز در ساعت معین همان کاری را که می خواهیم انجام دهیم، ولی می توانیم این ضعف را در روزهای بعد جبران کنیم. به همین دلیل یک هفته واحد زمانی مناسبتری برای برنامه ریزی است.
اگر ما در طول یک هفته رفتار خود را بررسی کنیم بهتر می توانیم به عدم تعادلهای کار خود پی ببریم و افراط و تفریطها را در کار خود بشناسیم هنگامی که ساعات مطالعه دروس مختلف را در طول یک هفته جمع می کنیم متوجه می شویم که درسی را بیشتر یا کمتر از اندازه لازم مطالعه کرده ایم.
هر کس اگر به حال خود گذاشته شود کاری را انجام می دهد که بیشتر به آن علاقه دارد، همچنین هنگام درس خواندن بیشتر به مطالعه دروسی می پردازد که در آن موفق تر بوده و نمره کمتری کسب کرده است. باید هر درس را به اندازه اهمیت همان درس و به طور متعادل مطالعه نماییم، و با توجه به قدرت و ضعف مان در آن درس ساعات مطالعه آن را تنظیم نماییم.
۴ _ نقش فعال و خلاق در برنامه ریزی متعلق به شماست. هیچ کس به اندازه شما دلسوز و نگران سرنوشت شما نیست و هیچ کس به اندازه شما از جزئیات کار شما آگاه نیست. در این روش شما می توانید ابتکارات و خلاقیتهای خود را ابراز نمایید. این خود شما هستید که فعالترین نقش را در برنامه ریزی آموزشی تان دارید. مهم برخورد خلاقانه شما با برنامه ریزی است که خودتان انجام می دهید.
۵ _ رقیب اصلی شما خودتان هستید. رقیب شما دیگران نیستند، شما در طول سال جاری باید با خودتان مسابقه بدهید. باید هر روزتان از روز قبل و هر هفته تان از هفته قبل بهتر و موفق تر باشد.

سال گذشته از چند درصد توانایی خود استفاده کرده اید؟

متأسفانه بخش قابل توجهی از توانایی های ما به هدر می رود و ما بدون آن که به این موضوع توجه کنیم، در پی رقابت و مسابقه با دیگران هستیم سالم ترین، صحیح ترین و موثرترین نوع رقابت، رقابت انسان با خود است. ما باید دائماً تلاش کنیم قابلیتها و تواناییهای خود را بیشتر و بیشتر متحقق نماییم. برای ارزیابی صحیح از کار خود باید دائماً با خود رقابت کنید و رکوردهای کمی و کیفی به دست آمده را ثبت کنید. اگر شما بدانید این هفته چقدر مطالعه کرده اید حتماً در هفته آینده تلاش خواهید کرد ساعات بیشتری درس بخوانید.

روش اجرایی برنامه ریزی آمادگی کنکور


دفتر برنامه ریزی و رسم جدول مطالعات

یک دفتر صد برگ تهیه کنید. دو سه برگ اول آن را سفید بگذارید. سپس هر دو صفحه مقابل هم را به یک هفته اختصاص دهید. در سمت راست آن جدولی به شرح زیر رسم کنید و سمت چپ آن را که صفحه ارزیابی و تصمیم نام دارد سفید بگذارید تا نکات ویژه ای را که بعداً اشاره خواهد شد در آن بنویسید.
در صورتی که در طول سال برنامه آموزشی یا فوق برنامه ای علاوه بر مطالعه درسی و کنکور دارید، در پایان ستون ذکر کنید. (مانند: کلاس، کامپیوتر، زبان، فعالیت ورزشی یا هنری)
اغلب توصیه بر این است که در سال جاری فعالیت های فوق برنامه خود را به حداقل برسانید یا کاملاً قطع کنید. فعالیتهای ورزشی و هنری در سال جاری، تا حدی که سبب شادابی جسم و روح شما شود مفید و لازم است. شروع هر هفته را روز شنبه در نظر بگیرید و پایان هفته را روز جمعه، تکمیل جدول را باید از همین امروز شروع کنید و حتی یک روز را هم نباید از دست بدهید. مثلاً اگر امروز دوشنبه است، جدول را از ستون دوشنبه به بعد تکمیل کنید و شروع کار را به تعویق نیندازید لازم نیست تمام خانه های مربوط به دروس مختلف هر روز پر شود زیرا شما نمی توانید تمام دروس را در یک مطالعه کنید. ساعات شروع و پایان مطالعه را لازم نیست بنویسید. زمان مطالعه هر درس از لحظه ای شروع می شود که شما کتاب را باز می کنید و زمانی خاتمه می یابد که کتاب را می بندید. کارهای متفرقه ای که در بین مطالعه انجام می دهید جزو ساعات مطالعه محاسبه نمی گردد و باید از آن کسر شود.
منظور از ساعات مطالعه فقط ساعاتی است که به تنهایی مطالعه می کنید. ساعات مطالعه با معلم خصوصی و یا رفتن به کلاسهای مختلف جزو ساعات مطالعه محسوب نمی گردد. ساعاتی را که در هفته برای هر درس به کلاس کنکور رفته اید یا معلم خصوصی داشته اید در ستون آخر ثبت نمایید. این کار را یکبار و در پایان هفته انجام دهید.
جمع ساعات مطالعه را در پایان هر روز محاسبه و ثبت کنید، در غیر این صورت ارزش کارتان از بین می رود، زیرا شما باید بدانید هر روز به نسبت روز قبل چه میزان مطالعه کرده اید تا در روز بعد کمیت و کیفیت کارتان را بالاتر ببرید. اگر روزی اصلاً درس نخواندید، در خانه جمع همان ستون با خودکار قرمز یک صفر بزرگ بگذارید. حتی الامکان هر شب برای روز بعد برنامه ای تنظیم کنید و معلوم کنید که فردا قصد دارید چه دروسی را مطالعه کنید. در ردیف ما قبل آخر ستون جمع، مجموعه ساعات مطالعه هر هفته را ثبت کنید. این عدد برای شما اهمیت زیادی دارد و باید آن را برای هفته بعد به خاطر داشته باشید تا بهتر کار کنید. همچنین میانگین ساعات روزهای هفته نیز برای شما اهمیت زیادی دارد. برای به دست آوردن آن مجموعه ساعات مطالعه هفته را بر هفت تقسیم کنید. از این طریق سعی کنید تا میزان مطالعه هر روز را از میانگین هفته قبل بالاتر ببرید.

صفحه ارزیابی و تصمیم

پس از تکمیل جدول روزانه لازم است به نقد و ارزیابی کارهایتان بپردازید تا اشکالات کارتان را تشخیص داده و برای رفع آن در آینده بکوشید. این ارزیابی را در سه مرحله انجام دهید:
۱ _ پایان هر روز
۲ _ پایان هر هفته
۳ _ پایان هر ماه
نتیجه بررسی ها و همچنین تصمیماتی را که برای فردا، هفته بعد یا ماه بعد می گیرید در صفحه ارزیابی و تصمیم یادداشت کنید.
عوامل و موارد بررسی شده در صفحه ارزیابی و تصمیم عبارتند از:
۱ _ چقدر مطالعه کرده اید؟
۲ _ آیا مطالعه دروس مختلف متناسب و متعادل بوده است یا خیر؟
۳ _ آیا از بازده کار راضی هستید یا خیر؟
۴ _ اشکال در کجاست؟
به عبارت دیگر ما در بررسی کار مطالعاتی خود به ترتیب به این موضوع توجه می کنیم.
۱ _ کمیت و مقدار کار: در طول روز چند ساعت خوانده اید؟ به جز درس خواندن چه کارهای دیگری انجام داده اید؟ کارهای دیگر تا چه حد ضروری و مفید بوده اند؟ چند ساعت از وقت خود را صرف فعالیت غیردرسی کرده اید؟ چند ساعت از روزتان را هدر داده اید؟
اینها را فقط خودتان می توانید تشخیص دهید. با تشخیص آن سعی کنید فردایتان بهتر از امروز باشد. شما باید خودتان قاضی خود باشید.
۲ _ تناسب و تعادل در کار: برای موفقیت لازم است تعادل و تناسب را در مطالعه دروس مختلف رعایت کرد. یکی از عوامل مهم بررسی جدول روزانه مطالعه، توجه به تناسب مطالعه دروس مختلف است. این کار را باید در پایان هفته، که ساعات مطالعه دروس مختلف جمع می گردد انجام داد، که آیا متعادل کار کرده اید یا اینکه در مطالعه تان افراط و تفریط داشته اید و بعضی دروس را کمتر یا بیشتر خوانده اید البته باید در نظر داشت که وجود اتفاقات و استثنائات غیر منتظره در زندگی اغلب باعث عدم اجرای دقیق برنامه می گردد و اغلب بدون اینکه متوجه باشید عملاً دروسی را بیشتر مطالعه می کنید که تمایل بیشتری به آنها دارید.
اگر درسی را در یک هفته بیش از اندازه خواندید در هفته بعد میزان آن را کم کنید و دروسی را که در هفته قبل کم خوانده اید بیشتر بخوانید. نتیجه این بررسی ها و همچنین تصمیماتی را که برای هفته بعد گرفته اید در صفحه ارزیابی و تصمیم بنویسید.

وضعیت مطلوب کدام است؟

به طور میانگین برای دانش آموزان سال آخر حدود ۵ ساعت مطالعه در روز مطلوب است. البته ممکن است این میزان براساس شرایط آن روز کمتر یا بیشتر شود.
اگر در دوران تحصیل خود به تنبلی عادت کرده اید، نمی توانید یکباره ساعات مطالعه خود را افزایش دهید.
سعی کنید برای خود هدفهای غیرواقعی و دور از دسترس تعیین نکنید و به تدریج بر کمیت کار خود بیافزایید.

حالت متعادل و متناسب درس خواندن برای کنکور چیست؟

علاوه بر افزایش تدریجی ساعات مطالعه باید سعی کنید به طور متعال دروس مختلف را مطالعه کنید. حالت متعادل این است که هر روز حدوداً سه درس را مطالعه کنید. هر درس را می توانید در حدود ۲ ساعت مطالعه کنید. برای مطالعه دروس پایه ای و فهمیدنی مثل ریاضی، فیزیک، فلسفه و منطق مدت بیشتری را در نظر بگیرید. دروس حفظ کردنی و عمومی را در مدت زمان کوتاهتری مطالعه کنید.
در طول هفته شما باید تمام دروس را بخوانید، البته در طول یک سال و با توجه به نقاط قوت و ضعفتان باید روی بعضی دروس تأکید بیشتری کنید. آنچه مهم است اینکه باید در ابتدای سال روی دروس پایه ای، فهمیدنی و دروسی که در آنها ضعیف تر هستید بیشتر کار کنید. از میان دروس عمومی، زبان و عربی را در ابتدای سال بیشتر بخوانید. به تدریج که به پایان سال نزدیک می شوید باید به دروسی که در آنها قویتر هستید بیشتر بپردازید. در هفته های آخر به هیچ وجه مطالبی را که یاد گرفتن شان برای شما مشکل است نخوانید و فقط به مرور دروس و مباحثی بپردازید که در آنها تسلط بیشتری دارید.
منبع: forum.p30world.ir

روشهای مطالعه و آمادگی برای کنکور

روشهای مطالعه و آمادگی برای کنکور
آنچه پیش روی شماست حاوی یک روش برنامه ریزی برای مطالعه و بویژه آمادگی برای کنکور است. این روش ممکن است با آنچه در ذهن شماست و یا روشهای ابتدایی مرسوم برنامه ریزی فردی تفاوتهای زیادی داشته باشد، اما پس از مطالعه آن درمی یابید که کاملاً عملی و مفید بوده و تمام جوانب یک یادگیری مطلوب را داراست. در این روش با استفاده از دقیق ترین دستاوردهای روانشناسی یادگیری می توانید به بهترین شکل از توان و استعداد خود بهره بگیرید.

اصول اساسی

۱ _ این روش بیشتر به گذشته توجه دارد. چون ابتدا باید امکانات خود را بشناسید و برای این کار هم باید به گذشته توجه کنید. بدون شناخت دقیق توانایی هایتان نمی توانید الگو و برنامه واقع بینانه ای برای آینده تدوین نمایید.
اغلب برنامه های آموزشی از پیش تعیین شده که شما و یا حتی افراد با تجربه تر برای روزها و هفته های بعد تنظیم می کنید، هرگز اجرا نمی شود. زیرا این برنامه ها همگی یک اشکال اساسی دارند آنها برمبنای تواناییها و امکانات واقعی شما استوار نشده اند. معمولاً این برنامه ها خوش بینانه و بلندپروازانه تنظیم می شوند. ما نمی توانیم برنامه مطالعه و زندگی خود را فقط براساس آرزوها و تمایلات خودمان تنظیم کنیم. متأسفانه در ۹۹ درصد موارد حدس شما از تواناییهای خودتان خوش بینانه است. به همین دلیل معمولاً ارزیابی شخصی دو برابر واقعیت است.
۲ _ برنامه هر کس مخصوص خود او و با دیگری متفاوت است. هر کس در زمینه بهره هوشی، پایه درسی، نقاط قوت و ضعف درس، اهداف آموزشی، عادات و روشهای مطالعه، محیط و شرایط زندگی و تحصیل و میزان اعتماد به نفس با دیگران متفاوت است و برای هر فرد باید برنامه ای متناسب با ویژگیهای خاص خود تنظیم گردد. الگوبرداری از کارهای دوستانی که موفق بوده اند نیز چندان مفید نیست. چه بسا کاری که برای کسی بسیار مفید و مؤثر است برای دیگران کاملاً مضر باشد.
۳ _ واحد زمانی این برنامه یک هفته است. یکی از عواملی که باعث اجرا نشدن برنامه های درسی می شود تنظیم برنامه به صورت ساعت به ساعت یا روز به روز است. در حالی که در زندگی واقعی ما عوامل بسیاری وجود دارند که موجب می شوند ما نتوانیم هر روز در ساعت معین همان کاری را که می خواهیم انجام دهیم، ولی می توانیم این ضعف را در روزهای بعد جبران کنیم. به همین دلیل یک هفته واحد زمانی مناسبتری برای برنامه ریزی است.
اگر ما در طول یک هفته رفتار خود را بررسی کنیم بهتر می توانیم به عدم تعادلهای کار خود پی ببریم و افراط و تفریطها را در کار خود بشناسیم هنگامی که ساعات مطالعه دروس مختلف را در طول یک هفته جمع می کنیم متوجه می شویم که درسی را بیشتر یا کمتر از اندازه لازم مطالعه کرده ایم.
هر کس اگر به حال خود گذاشته شود کاری را انجام می دهد که بیشتر به آن علاقه دارد، همچنین هنگام درس خواندن بیشتر به مطالعه دروسی می پردازد که در آن موفق تر بوده و نمره کمتری کسب کرده است. باید هر درس را به اندازه اهمیت همان درس و به طور متعادل مطالعه نماییم، و با توجه به قدرت و ضعف مان در آن درس ساعات مطالعه آن را تنظیم نماییم.
۴ _ نقش فعال و خلاق در برنامه ریزی متعلق به شماست. هیچ کس به اندازه شما دلسوز و نگران سرنوشت شما نیست و هیچ کس به اندازه شما از جزئیات کار شما آگاه نیست. در این روش شما می توانید ابتکارات و خلاقیتهای خود را ابراز نمایید. این خود شما هستید که فعالترین نقش را در برنامه ریزی آموزشی تان دارید. مهم برخورد خلاقانه شما با برنامه ریزی است که خودتان انجام می دهید.
۵ _ رقیب اصلی شما خودتان هستید. رقیب شما دیگران نیستند، شما در طول سال جاری باید با خودتان مسابقه بدهید. باید هر روزتان از روز قبل و هر هفته تان از هفته قبل بهتر و موفق تر باشد.

سال گذشته از چند درصد توانایی خود استفاده کرده اید؟

متأسفانه بخش قابل توجهی از توانایی های ما به هدر می رود و ما بدون آن که به این موضوع توجه کنیم، در پی رقابت و مسابقه با دیگران هستیم سالم ترین، صحیح ترین و موثرترین نوع رقابت، رقابت انسان با خود است. ما باید دائماً تلاش کنیم قابلیتها و تواناییهای خود را بیشتر و بیشتر متحقق نماییم. برای ارزیابی صحیح از کار خود باید دائماً با خود رقابت کنید و رکوردهای کمی و کیفی به دست آمده را ثبت کنید. اگر شما بدانید این هفته چقدر مطالعه کرده اید حتماً در هفته آینده تلاش خواهید کرد ساعات بیشتری درس بخوانید.

روش اجرایی برنامه ریزی آمادگی کنکور


دفتر برنامه ریزی و رسم جدول مطالعات

یک دفتر صد برگ تهیه کنید. دو سه برگ اول آن را سفید بگذارید. سپس هر دو صفحه مقابل هم را به یک هفته اختصاص دهید. در سمت راست آن جدولی به شرح زیر رسم کنید و سمت چپ آن را که صفحه ارزیابی و تصمیم نام دارد سفید بگذارید تا نکات ویژه ای را که بعداً اشاره خواهد شد در آن بنویسید.
در صورتی که در طول سال برنامه آموزشی یا فوق برنامه ای علاوه بر مطالعه درسی و کنکور دارید، در پایان ستون ذکر کنید. (مانند: کلاس، کامپیوتر، زبان، فعالیت ورزشی یا هنری)
اغلب توصیه بر این است که در سال جاری فعالیت های فوق برنامه خود را به حداقل برسانید یا کاملاً قطع کنید. فعالیتهای ورزشی و هنری در سال جاری، تا حدی که سبب شادابی جسم و روح شما شود مفید و لازم است. شروع هر هفته را روز شنبه در نظر بگیرید و پایان هفته را روز جمعه، تکمیل جدول را باید از همین امروز شروع کنید و حتی یک روز را هم نباید از دست بدهید. مثلاً اگر امروز دوشنبه است، جدول را از ستون دوشنبه به بعد تکمیل کنید و شروع کار را به تعویق نیندازید لازم نیست تمام خانه های مربوط به دروس مختلف هر روز پر شود زیرا شما نمی توانید تمام دروس را در یک مطالعه کنید. ساعات شروع و پایان مطالعه را لازم نیست بنویسید. زمان مطالعه هر درس از لحظه ای شروع می شود که شما کتاب را باز می کنید و زمانی خاتمه می یابد که کتاب را می بندید. کارهای متفرقه ای که در بین مطالعه انجام می دهید جزو ساعات مطالعه محاسبه نمی گردد و باید از آن کسر شود.
منظور از ساعات مطالعه فقط ساعاتی است که به تنهایی مطالعه می کنید. ساعات مطالعه با معلم خصوصی و یا رفتن به کلاسهای مختلف جزو ساعات مطالعه محسوب نمی گردد. ساعاتی را که در هفته برای هر درس به کلاس کنکور رفته اید یا معلم خصوصی داشته اید در ستون آخر ثبت نمایید. این کار را یکبار و در پایان هفته انجام دهید.
جمع ساعات مطالعه را در پایان هر روز محاسبه و ثبت کنید، در غیر این صورت ارزش کارتان از بین می رود، زیرا شما باید بدانید هر روز به نسبت روز قبل چه میزان مطالعه کرده اید تا در روز بعد کمیت و کیفیت کارتان را بالاتر ببرید. اگر روزی اصلاً درس نخواندید، در خانه جمع همان ستون با خودکار قرمز یک صفر بزرگ بگذارید. حتی الامکان هر شب برای روز بعد برنامه ای تنظیم کنید و معلوم کنید که فردا قصد دارید چه دروسی را مطالعه کنید. در ردیف ما قبل آخر ستون جمع، مجموعه ساعات مطالعه هر هفته را ثبت کنید. این عدد برای شما اهمیت زیادی دارد و باید آن را برای هفته بعد به خاطر داشته باشید تا بهتر کار کنید. همچنین میانگین ساعات روزهای هفته نیز برای شما اهمیت زیادی دارد. برای به دست آوردن آن مجموعه ساعات مطالعه هفته را بر هفت تقسیم کنید. از این طریق سعی کنید تا میزان مطالعه هر روز را از میانگین هفته قبل بالاتر ببرید.

صفحه ارزیابی و تصمیم

پس از تکمیل جدول روزانه لازم است به نقد و ارزیابی کارهایتان بپردازید تا اشکالات کارتان را تشخیص داده و برای رفع آن در آینده بکوشید. این ارزیابی را در سه مرحله انجام دهید:
۱ _ پایان هر روز
۲ _ پایان هر هفته
۳ _ پایان هر ماه
نتیجه بررسی ها و همچنین تصمیماتی را که برای فردا، هفته بعد یا ماه بعد می گیرید در صفحه ارزیابی و تصمیم یادداشت کنید.
عوامل و موارد بررسی شده در صفحه ارزیابی و تصمیم عبارتند از:
۱ _ چقدر مطالعه کرده اید؟
۲ _ آیا مطالعه دروس مختلف متناسب و متعادل بوده است یا خیر؟
۳ _ آیا از بازده کار راضی هستید یا خیر؟
۴ _ اشکال در کجاست؟
به عبارت دیگر ما در بررسی کار مطالعاتی خود به ترتیب به این موضوع توجه می کنیم.
۱ _ کمیت و مقدار کار: در طول روز چند ساعت خوانده اید؟ به جز درس خواندن چه کارهای دیگری انجام داده اید؟ کارهای دیگر تا چه حد ضروری و مفید بوده اند؟ چند ساعت از وقت خود را صرف فعالیت غیردرسی کرده اید؟ چند ساعت از روزتان را هدر داده اید؟
اینها را فقط خودتان می توانید تشخیص دهید. با تشخیص آن سعی کنید فردایتان بهتر از امروز باشد. شما باید خودتان قاضی خود باشید.
۲ _ تناسب و تعادل در کار: برای موفقیت لازم است تعادل و تناسب را در مطالعه دروس مختلف رعایت کرد. یکی از عوامل مهم بررسی جدول روزانه مطالعه، توجه به تناسب مطالعه دروس مختلف است. این کار را باید در پایان هفته، که ساعات مطالعه دروس مختلف جمع می گردد انجام داد، که آیا متعادل کار کرده اید یا اینکه در مطالعه تان افراط و تفریط داشته اید و بعضی دروس را کمتر یا بیشتر خوانده اید البته باید در نظر داشت که وجود اتفاقات و استثنائات غیر منتظره در زندگی اغلب باعث عدم اجرای دقیق برنامه می گردد و اغلب بدون اینکه متوجه باشید عملاً دروسی را بیشتر مطالعه می کنید که تمایل بیشتری به آنها دارید.
اگر درسی را در یک هفته بیش از اندازه خواندید در هفته بعد میزان آن را کم کنید و دروسی را که در هفته قبل کم خوانده اید بیشتر بخوانید. نتیجه این بررسی ها و همچنین تصمیماتی را که برای هفته بعد گرفته اید در صفحه ارزیابی و تصمیم بنویسید.

وضعیت مطلوب کدام است؟

به طور میانگین برای دانش آموزان سال آخر حدود ۵ ساعت مطالعه در روز مطلوب است. البته ممکن است این میزان براساس شرایط آن روز کمتر یا بیشتر شود.
اگر در دوران تحصیل خود به تنبلی عادت کرده اید، نمی توانید یکباره ساعات مطالعه خود را افزایش دهید.
سعی کنید برای خود هدفهای غیرواقعی و دور از دسترس تعیین نکنید و به تدریج بر کمیت کار خود بیافزایید.

حالت متعادل و متناسب درس خواندن برای کنکور چیست؟

علاوه بر افزایش تدریجی ساعات مطالعه باید سعی کنید به طور متعال دروس مختلف را مطالعه کنید. حالت متعادل این است که هر روز حدوداً سه درس را مطالعه کنید. هر درس را می توانید در حدود ۲ ساعت مطالعه کنید. برای مطالعه دروس پایه ای و فهمیدنی مثل ریاضی، فیزیک، فلسفه و منطق مدت بیشتری را در نظر بگیرید. دروس حفظ کردنی و عمومی را در مدت زمان کوتاهتری مطالعه کنید.
در طول هفته شما باید تمام دروس را بخوانید، البته در طول یک سال و با توجه به نقاط قوت و ضعفتان باید روی بعضی دروس تأکید بیشتری کنید. آنچه مهم است اینکه باید در ابتدای سال روی دروس پایه ای، فهمیدنی و دروسی که در آنها ضعیف تر هستید بیشتر کار کنید. از میان دروس عمومی، زبان و عربی را در ابتدای سال بیشتر بخوانید. به تدریج که به پایان سال نزدیک می شوید باید به دروسی که در آنها قویتر هستید بیشتر بپردازید. در هفته های آخر به هیچ وجه مطالبی را که یاد گرفتن شان برای شما مشکل است نخوانید و فقط به مرور دروس و مباحثی بپردازید که در آنها تسلط بیشتری دارید.
منبع: forum.p30world.ir

موفقیت در کنکور و آزمون ها

موفقیت در کنکور و آزمون ها
۱- احساس خلأ :

اصولاً شکل گیری هر انگیزه‌ای برای حرکت ناشی از احساس کمبود و خلاء می‌باشد. انسان تا احساس گرسنگی نکند به سوی غذا نمی‌رود و تا احساس فقر نکند به سوی غنا گام بر نمی‌دارد.
اثبات این مسأله آسان است. ما برای حرکت به سوی مقصد احتیاج به «انگیزه» داریم و برای طی کامل مسیر نیز این «انگیزه» باید لحظه به لحظه تجدید و تقویت شود. تا وقتی که انسان در خود احساس خلأ و کمبودی نکند انگیزه‌ای برای حرکت ایجاد نمی‌شود. پس از شروع به حرکت نیز دوام و استمرار آن منوط است به بقاء این احساس. لذا هرلحظه که انسان متوجه شود که کمبود برطرف شده است یا اینطور تصور کند، بدیهی است که از حرکت باز می‌ماند.
تحصیل علم نیز به همین ترتیب است. انسان تا احساس جهل (خلأ علم) نکند به سوی کسب دانش گام بر نمی‌دارد. و برای استمرار این حرکت نیز باید «فقدان علم» همواره مدنظر باشد. بی‌شک از بین رفتن این احساس، انگیزة جویندة علم را زایل می‌کند و او را از حرکت باز می‌دارد.

۲- تعیین هدف :

گام بعدی در دستیابی به یک مقصود شناخت دقیق و کامل‌ِ آن است. زیرا پس از آنکه انسان کمبود و خلأ چیزی را در خود احساس ‌کند برای رفع آن تلاش می‌کند. اما تنها این کافی نیست بلکه او نیازمند دورنمایی است که تا انتها او را در یک مسیر به حرکت وادارد و از انحراف او به اطراف جلوگیری کند و آن چیزی جز تعیین «هدف» و شناخت کامل و دقیق آن نیست. در تعیین هدف نکات زیر باید مورد توجه واقع شود:
الف) هدف باید متعالی و ارزشمند باشد. بدون شک اهدافی بی ارزش و پوچ مانند «فرار از سربازی» و «چشم هم‌چشمی» نمی‌تواند دورنمای مناسبی برای حرکت باشد.
ب) هدف باید واضح و مشخص باشد و داوطلب کاملاً به آن آگاهی و اعتقاد داشته باشد. بسیاری از داوطلبان شرکت کننده در کنکور از اهداف واقعی خود بی‌خبرند. وقتی از آنها پرسیده می‌شود «هدف شما از مطالعه و تحمل سختی‌های شرکت در کنکور چیست؟» از «علاقه»، «استعداد»، «درآمد» و امثال اینها صحبت می‌کنند اما پس از چند لحظه اعتراف می کنند که علاقه‌ای به رشتة مد نظر خود ندارند یا برای کسب درآمد نیازی به تحصیل احساس نمی‌کنند و استعدادی هم در میان نیست. مشخص نبودن هدف یکی از مهمترین عوامل عدم موفقیت داوطلبان است.
ج) هدف باید ثابت باشد. معمولاً تغییر هدف آثار سوء و جبران ناپذیری را بر جای می‌گذارد. در نظر بگیرید داوطلبی برای قبولی در رشته مهندسی عمران شروع به مطالعه می‌کند و طبق عادت نادرست، وقت خودرا تماماً مصروف یادگیری دروس اختصاصی می‌کند اما پس از مدتی بنا به دلایلی تصمیم به شرکت در آزمون زبان انگلیسی می گیرد و در مدت کوتاه باقیمانده تا کنکور مجبور است دروس عمومی را که مدت مدیدی از آنها غافل بوده است مطالعه کند. تأثیر ناخوشایند تغییر هدف در چنین مواردی آشکار است.
د) هدف باید واحد باشد. در نظر داشتن چند هدف آن هم اهدافی که همسو نیستند (مثلاً انتخاب رشته‌هایی که در یک زیر گروه نیستند) موجب تحمیل تکالیفی بیش از حد توان بر داوطلب می‌شود.

۳- برنامه‌ریزی و مشاوره صحیح و اصولی.

پس از تعیین هدف و شروع به حرکت، نخستین نیازی که احساس می‌شود یک «برنامة صحیح و اصولی» می‌باشد. در این مرحله انسان از خود می‌پرسد: «حال که باید برای تحقق یک هدف حرکت کنم «راه درست» کدام است؟ راه درست برای نیل به مقصود همان «برنامه‌ریزی صحیح و اصولی» است. رسالت یک برنامه خوب آنست که ما را با صرف کمترین انرژی و زمان به تمامِ اهداف تعیین شده برساند. برنامه‌ریزی صحیح و اصولی برای داوطلبان کنکور باید دارای شرایط زیر باشد:
الف) تجزیه زمان باقی مانده به واحدهای کوتاه مدت: بدین معنا که مثلاً اگر تا روز آزمون صد روز باقی است این صد روز به دوره‌هایی کوتاه مدت همچون دوره‌های هفت یا ده روزه تقسیم شوند و تکلیف داوطلب در هر دوره مشخص باشد. این تقسیم‌بندی موجب می‌شود داوطلب گذران دوره‌های زمانی را یکی پس از دیگری احساس کند و بتواند تا حدی برنامة آیندة خود را پیش‌بینی نماید و در پایان هر دوره خود را بیازماید تا از میزان پیشرفت خود مطلع شود.
ب) برنامه ریزی باید مبتنی بر تجربه باشد: بدون تردید برای رسیدن به یک هدف، بهترین و مطمئن‌ترین راه‌، حرکت در مسیری است که از «آزمون و خطا» سر سلامت به درآورده باشد و امتحان خود را پس داده باشد. تجربة برنامه‌های غیراصولی و نیازموده و همچنین برنامه‌هایی که از جانب افراد غیر متخصص و غیرکارآزموده طرح‌ریزی شده است به داوطلبان شرکت در کنکور – که فرصت کوتاه و جبران ناشدنی دارند – به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود.
ج) تجویز کلیة دروس در کلیه واحدهای زمانی: نکتة بسیار مهمی که هر برنامة اصولی باید آن را تأمین کند «قرار دادن کلیه دروس در کلیة واحدهای زمانی» است. مثلاً اگر برنامه تحصیلی شامل هفت مرحلة ده روزه باشد باید در هر هفت مرحله، داوطلب کلیة دروس را مورد مطالعه قرار دهد. غفلت از هر ماده درسی و تعویق در مطالعة هر درس هرچند کم اهمیت، تبعات سوء و جبران ناپذیری را به‌ دنبال دارد.
البته باید توجه داشت که کمتر دانش‌آموزی توانایی برنامه‌ریزی اصولی و هدفمند را دارد و در اینجاست که نیاز به مشاوران متخصص و مجرب در این زمینه احساس می‌شود. در این مورد به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که مهمترین ویژگی مشاور آنست که خود توانسته باشد این مسیر را با موفقیت پیموده باشد و از راه و چاه آگاه باشد.

۴- مطالعه صحیح و اصولی:

یکی از کلید واژه‌های اساسی در موفقیت تحصیلی و بخصوص موفقیت در کنکور آشنایی داوطلب با تکنیک و اصول مطالعه است. امروزه بر کسی پوشیده نیست که مطالعه برای کنکور یک مقوله پیچیده و علمی است و نیازمند آموزش است.
با افزایش رقابت در کنکور و علمی و تخصصی شدن سؤالات تنها کسانی می‌توانند در این مبارزه نفس‌گیر پیروز شوند که با تکنیک‌ها و روش‌های مطالعه آشنا باشند.
روش صحیح مطالعه روشی است که با صرف کمترین زمان و انرژی از سویی باعث تسلط کامل دانش‌آموز بر مطالب کتب درسی شود و از سوی دیگر ثبات معلومات را در ذهن او تضمین نماید. در شماره‌های آینده به این مقوله بیشتر پرداخته می‌شود.

۵- بهداشت روان :

تأثیر بهداشت و سلامت روان را بر فرآیند یادگیری، پیشرفت تحصیلی و حفظ و تقویت انگیزه داوطلب نمی‌توان انکار کرد. درواقع بهداشت و آرامش روان بستری مناسب جهت نیل به هدف را فراهم می‌آورد. علت شکست بسیاری از داوطلبان مستعد و کوشا در کنکور عدم تأمین آرامش و سلامت روان است. آفت‌های بهداشت روان از این قرار است.
الف) افسردگی: افسردگی نوعی غم و اندوه و کاهش غیرطبیعی سطح شادمانی در انسان است. افسردگی موجب می‌شود داوطلب انرژی لازم را برای دنبال کردن برنامة تحصیلی خود، نداشته باشد و در میانة راه سرد و متوقف شود رابطه میان افسردگی و هجوم افکار منفی و مشغولیت بیش از حد فکر به این افکار و متعاقباً از دست دادن قدرت تمرکز و افت کیفیت یادگیری، کاملاً اثبات شده است.
ب) استرس: استرس‌های روانی اگر بی‌قاعده و بیش از حد معمول باشند آرامش فرد را به مخاطره انداخته و او را از پیشرفت تحصیلی باز می‌دارند.
ج) ترس از ناکامی: ترس از ناکامی که داوطلبان از آن به عنوان «اضطراب» و «دلشوره» یاد می‌کنند آفتی است که موفقیت هر داوطلب کنکور را تهدید می‌نماید. این ترس غیر موجه از آینده تمام وجود داوطلب را تسخیر می‌کند و بستر مناسب برای رشد و ثبات هرگونه دانش مفید را از بین می‌برد

کلیدهای طلایی برای کنکور

کلیدهای طلایی برای کنکور
مقدمه

هر کار بزرگی نیاز به یک طرح و برنامه دارد. طرح و برنامه کلی شما برای کنکور چیست؟ اجرای برنامه‌های خیلی دقیق و جزئی به دلیل ویژگی‌های فرهنگی ما معمولا امکان پذیر نیست. اشکال مهم برنامه‌های دقیق این است که وقتی اجرا نمی‌شود یا ناقص اجرا می‌شود، پیش‌بینی‌های بعدی را هم خراب می‌کند. بنابراین یک توصیه مهم این است که با در نظر گرفتن عادت‌های فرهنگی خودتان یک برنامه کاری طراحی کنید که نه خیلی جزیی و نه خیلی کلی باشد. تذکر این نکته هم ضرورت دارد، بطور حتم هستند دانش‌آموزانی هم که توانایی طراحی و اجرای برنامه‌های دقیق و جزیی را دارند.

یک برنامه کاری

این برنامه کاری برای کسانی که دانش آموز هستند با آنهایی که صرفا برای کنکور می‌خوانند تفاوت دارد. برای هر دو گروه پیشنهاد می‌کنیم که یک فرصت ۴۵-۴۰ روزه برای روزهای آخر کنکور (از نیمه دوم اردیبهشت به بعد) کنار بگذارند. تا قبل از این فرصت ، کنکوری‌های غیر دانش آموز می‌توانند یک برنامه کاری دو مرحله‌ای را به اتمام برسانند. تا پایان اسفند ماه سعی کنید یک دوره کامل مطالعه تشریحی دروس به اضافه تمرین‌های تست را به پایان برسانید. از اول عید تا پایان دهه دوم اردیبهشت هم علاوه بر مرور نکته و تست دروس ، به رفع اشکال و جبران کمبودها هم بپردازید.
کنکوری‌های دانش آموز به دلیل اشتغال به درس و امتحانات شاید این فرصت دو مرحله‌ای را نداشته باشند. می‌توانید تا پایان فروردین ماه و حداکثر نیمه دوم اردیبهشت ماه (که با آغاز امتحانات نیمسال دوم همراه است) دوره جامع مطالعه تشریحی دروس به اضافه تمرین‌های تست را تمام کنید. البته در واقع شما هم ضرری نکرده‌اید و فرصتی را از دست نداده‌اید، چرا که عملا درگیر درس‌ها بوده‌اید. پس برنامه کلی پیشنهادی این است که هر طور شده تا ۴۵ - ۴۰ روز قبل از کنکور مرحله جامع مطالعه را حداقل یک بار کامل کنید. به یاد داشته باشید زیاد دوره کردن دروس مهم نیست، مهم این است که خوب و کامل دوره کنید. با طراحی یک برنامه کلی کاری ، به نظم ذهنی و رفتاری خود کمک کنید.

برنامه کاری روزهای آخر

اگر چه مطالعات و درس خواندن‌های شما از آغاز تاکنون لازم بوده و این روند باید همچنان ادامه پیدا کند، ولی روزهای آخر قبل از کنکور نقش مهم‌تر و مؤثرتری در کسب نتیجه دارند. مطالعات امروزی ممکن است به دلیل تداخل‌ ، گذشت زمان و حجم فعالیت‌ها دچار فراموشی‌های کم و بیش شوند. اما در روزهای آخر ، اگر مضطرب نباشید، با یک ذهن جمع و جور و حواس متمرکز ، می‌توانید فراموشی‌ها را به حداقل ممکن برسانید. اما در طرح کلی خود این دوره ۴۵ - ۴۰ روزه قرنطینه‌ای را کنار گذاشته و به خاطر بسپارید. قسمتی از توانایی‌های خود را برای دوره یک و نیم ماهه ماقبل کنکور ذخیره نمایید.

پیش بینی تغییرات

اگر برنامه کاری خود را نسبتا کلی در نظر بگیرید، می توانید تغییرات احتمالی را پیش‌بینی و شرایط خود را با آنها تطبیق دهید. مهم این است که شما آمادگی‌های لازم برای تغییرات را داشته باشید. عواملی مانند امتحانات پیش‌بینی نشده ، حوادث و رویدادهای خانوادگی ، بیماری ، افت ‌انگیزه و... می‌توانند باعث تغییراتی در روند برنامه شوند. گاه دیده شده که دانش‌آموزانی به دلیل عدم پیش‌بینی آگاهانه تغییرات لطمه‌های روحی خورده‌اند. امکان کنترل همه عوامل محیطی وجود ندارد، بنابراین خود را برای هر نوع تغییرات احتمالی در برنامه آماده نموده و پیش‌بینی‌های لازم را انجام دهید.

افتهای مقطعی

یکی از عوامل مهمی که برنامه کاری را تحت تاثیر قرار داده و موجب تغییر در آن می‌شود، افت‌های مقطعی در روحیه و انگیزه است. لازم به ذکر است که اولا این افت‌ها را خیلی غیرعادی تصور نکنید. دانش‌آموزان ممکن است با ناشی‌گری و استدلال‌های نابجا ، مسأله را بیش از آنچه لازم است بزرگ نشان دهند. ثانیا اگر شما برای تغییرات احتمالی پیش‌بینی‌های لازم را انجام داده باشید، دیگر ضرورتی ندارد دست و پای خود را گم کنید.
ثالثا هر چه در این دوره‌های افت ، کمتر با خود و اطرافیان کلنجار بروید و باعث گسترش موضوع نشوید، دوره افت کوتاه‌تر و گذراتر خواهد بود. با تفکری منطقی و واقع گرایانه ، می‌توانید این مقاطع را پشت سر گذاشته و عقب‌افتادگی‌ها را جبران کنید. افت روحیه در مقاطعی از زمان‌ها را غیرعادی تلقی نکرده و بدانید که این افت با اراده شما می‌تواند گذرا باشد.

ساعات جبرانی

در طی روز یا هفته امکان دارد به دلایل زیادی ساعاتی را از دست بدهید. تنبلی و وقت گذرانی ، ترافیک ، طولانی شدن مطالعه یک درس و اتفاقات روزمره دیگر می‌توانند برنامه پیش‌بینی شده شما را از روال عادی خارج سازند. اگر چه انسان نمی‌تواند همه عوامل محیطی را پیش‌بینی و کنترل کند، ولی می‌تواند توانایی‌های خود را در این‌باره تا حد زیادی افزایش دهد. ممکن است ترافیک دست شما نباشد ولی این که نیم ساعت پای تلویزیون بنشینید و تا دو ساعت هم بلند نشوید، دیگر به همت و اراده شما بستگی دارد.
در هر حال برای این که نظم ذهنی‌تان مختل نشود، لازم است برای هر هفته حداقل ۳ - ۲ ساعت وقت جبرانی در نظر بگیرید. اگر مشکلی پیش نیامد که بهتر، می‌توانید از ساعات جبرانی استفاده بهتری بکنید و اگر هم لازم بود که این زمان در اختیار شماست. پس برای پیشگیری از به هم خوردن نظم برنامه ، هر هفته زمان‌هایی را به عنوان ساعات جبرانی در نظر بگیرید.
منبع: http://daneshnameh.roshd.ir