مقابله با عوامل تنشزا
«در حیاط مدرسه قدم مىزدم. خیلى دلم شور مىزد. حواسم جمع نبود. همه چیز از یادم رفته بود. نمىدانستم چگونه درس را باید ارائه دهم. آخه الآن چه وقت معده درد است! انگار عضلاتش را به هم تاب دادهاند، مثل سنگ شده. ناگهان، زنگ کلاس به صدا درآمد. دلهرهام بیشتر شد. نمىدانستم چه کار کنم. خیلى مشوّش شده بودم. دیگه حتى نفس کشیدن هم برایم سخت شده بود.
وارد کلاس شدم و پشت نیمکتم نشستم. چند لحظهاى نگذشته بود که آقاى معلم هم وارد کلاس شد. بعد از سلام و حال و احوال با بچهها، روى صندلىاش نشست. دهانم خشک شده بود. با صداى معلم که گفت: "کیومرث بیا جلو"، نفسهایم به شماره افتاد. قلبم چنان با سرعت مىزد که احساس مىکردم تا چند لحظه دیگر، سکته مىکنم».
اضطراب (استرس) در زندگى روزمره، امرى عادى است و گاه مىتواند نتایج مثبتى داشته باشد ؛ اما هنگامى مىتواند خطرناک باشد که جنبه مَرَضى پیدا کند و به صورت نگرانى و اضطراب دائم درآید و افکار و اعمال انسان را تحت تأثیر قرار دهد. میزان اضطراب در افراد گوناگون، متفاوت است. موقعیتى که براى یک فرد، بسیار نگران کننده است، ممکن است براى دیگران، اصلاً موجب تنیدگى (استرس) نباشد و بالعکس مثال بارز این مسئله، سخنرانى در میان جمع است که در برخى، نگرانى زیاد ایجاد مىکند، در صورتى که براى برخى دیگر، امرى بسیار عادى تلقى مىشود. بنا بر این، بهترین راه براى غلبه بر تنیدگى، پیدا کردن راهحل و تکنیکى متناسب با شخصیت فرد است.
راههاى زیادى براى غلبه بر نگرانى وجود دارد اما شما باید راهکار مناسبى را که با شخصیت شما متناسب است، بیابید و بهکار ببرید. به خاطر داشته باشید، بعضى از این مهارتها نیاز به تمرین مستمر دارند تا ثمربخش شوند. درست مثل دوچرخهسوارى و یا شنا، که نیاز به تمرین مداوم دارند، این مهارت نیز با تمرین مداوم، پرورش مىیابد و به زودى شما مىتوانید احساس نگرانى خود را به راحتى، کنترل کنید.
1 . نفس عمیق بکشید
وقتى مضطرب هستید، نمىتوانید به راحتى نفس بکشید و این مسئله، به خودى خود در شما تولید تنیدگى مىکند. ممکن است حتى بدون آن که متوجه باشید، نَفَس خود را در سینه حبس کنید. این مسئله، باعث مىشود که میزان اکسیژن در خونْ کاهش یابد و عضلات شما منقبض شوند. ممکن است احساس سر درد کنید و یا احساس نگرانى شما افزایش یابد. بعد از این، هرگاه احساس نگرانى کردید، نفس عمیق بکشید، چند ثانیه، هوا را در ریههاى خود نگهدارید، سپس به آرامى، تا ده بشمرید و هوا را آزاد کنید.
2 . براى انجام دادن کارهاى خود برنامهریزى کنید
یکى از عوامل استرسزا استفاده نادرست از زمان و نداشتن برنامهریزى مناسب است. لیستى از وظایف روزانه خودتان تهیه کنید و بر اساس درجه اهمّیت، آنها را تنظیم کنید. وظایف مهمتر را زودتر انجام دهید. بعد از انجام دادن هر کار، آن را از لیست برنامه خود خط بزنید. صبح قبل از هر چیز، کارهایى را انجام دهید که علاقه چندانى به آنها ندارید، اما مجبورید آنها را انجام دهید. به این ترتیب، بقیه روز، احساس نگرانى کمترى خواهید کرد.
3 . با اطرافیان خود، ارتباط برقرار کنید
سعى کنید دوستان بیشترى پیدا کنید. هرگاه احساس تنهایى و یا نگرانى کردید به دیدار یکى از دوستان خود بروید و با او صحبت کنید.
4 . به ذهن خود، استراحت بدهید
تجسم یک منظره زیبا مىتواند ذهن شما را از یک موقعیت تنیدگىزا دور کند. هرگاه فرصت کردید، چشمهاى خود را ببندید و مکانى آرام و زیبا را در ذهن خود مجسّم کنید. سعى کنید تمام جزئیات آن مکان را احساس کنید: نواى دلنشین، منظره زیبا، عطر دلانگیز و... . همچنین مىتوانید با خواندن یک کتاب و یا گوش دادن به یک موسیقى آرام و دلنشین، اضطراب را از خود برانید.
5 . فعال باشید
فعالیتهاى بدنى، نقش مهمى در کاهش اضطراب دارند. شما با ورزش کردن و سایر فعالیتهاى بدنى مىتوانید فشارهاى روانى ناشى از اضطراب را در خود کاهش دهید. سرگرمى مورد علاقه خود را پیدا کنید و به طور منظم به انجام دادن آن بپردازید. در زمانى که مضطرب هستید، ورزش، کارهاى هنرى، رسیدگى به گلها و باغچه و... مىتواند شما را آرام کند و انرژى بیشترى به شما بدهد. به خاطر داشته باشید که جسم و روح شما از یکدیگر جدایى ناپذیرند.
6 . خندیدن را فراموش نکنید
خنده، بهترین راه براى غلبه بر تنیدگى است. گاه گاهى فیلمى کمدى نگاه کنید و یا جمله طنزى بخوانید تا حسّ شادى و نشاط در شما زنده شود.
7 . خوشبین باشید
وقتى که مضطرب هستید اغلب به همه چیز، با دید منفى نگاه مىکنید. برخى افراد به این مسئله عادت کردهاند و در واقع، همیشه نیمه خالى لیوان را مىبینند. اگر شما جزء این دسته افراد هستید، سعى کنید که این عادت را ترک کنید؛ توجّه به نیمه پر لیوان، مانع بروز اضطراب و نگرانى است. به نقاط روشن و زیباى زندگى فکر کنید و خوشبین باشید. بعد از این به دنبال نکات مثبت یک مسئله باشید نه نکات منفى. خنده یک کودک، دیدن یک دوست قدیمى، آواز یک پرنده، طلوع خورشید، سلامتى، شادابى، جوانى و... نمونههایى از نکات مثبت و روشن زندگىاند. ممکن است این نکات، بسیار ساده و ناچیز بهنظر آیند، اما به تدریج، همین نکات ناچیز مىتوانند دید شما را نسبت به زندگى، تغییر دهند و از اضطراب شما بکاهند.
8 . آخرتباور باشید
باور داشتن آخرت مىتواند نقطه شروع رسیدن به «امید» باشد. یعنى این که با مرگ، تمام نمىشویم و مردن، نقطه پایان دفتر وجود ما نیست، بلکه آغاز مرحلهاى درازمدتتر، بلکه ابدى است و ما با کیفیت زندگى این دنیایى، مىتوانیم در ساختن بهتر آن «مرحله جاودانه»، سهم داشته باشیم. پس، چرا نگران آن باشیم که تمام مىشویم و پایان مىیابیم؟
9 . خدا را یاد کنید
یاد خدا نیز به انسان، آرامش مىدهد. در لحظات اضطراب و نگرانى، چه بر زبان آوردن نام خدا و دعا و صلوات و تسبیح الهى و ذکرهاى زبانى، چه دل را به »یاد خدا« نیرو و صفا بخشیدن، مایه آرامش دل و نفى اضطراب است. آیه مشهور: «یاد خدا، به حقیقت، آرامبخش دلهاست» (رعد، آیه 28) اشاره به همین حقیقت دارد. کسى که یاد خدا را بر زبان و در دل دارد، خود را به منبع لایزال قدرت و رحمت و نعمت، متصل مىسازد و از آن، الهام و امید مىگیرد. در لحظات بحرانى هم، آنان که قلباً متوجه آن کانون رأفت و رحمت مىشوند، آرامش مىیابند. حتى یک سرباز اسیر یا در محاصره، مىتواند با عامل «ذکر»، روحیه خود را حفظ کند.
10 . به خدا توکّل (اعتماد) کنید
توکّل، عامل دیگرى براى غلبه بر نگرانى است. بر چه کسى باید تکیه داشت؟ به چه چیز باید امید بست؟ تکیه بر آنچه ناپایدار است، به انسان هم »احساس ناپایدارى« مىدهد. آن که بر زمین سست ایستاده است، نمىتواند گامهایى استوار داشته باشد. کسى که پشتوانهاى همچون خدا دارد، به این زودىها دچار خلأ روحى نمىشود و احساس بىپناهى نمىکند. توصیه قرآن به این که مؤمنان بر خدا توکّل کنند، عامل امیدوارى و روحیه و انگیزه داشتن براى اهل ایمان است. و از او یارى بخواهید تا همواره در آرامش به سر برید.
11 . با انسانهاى با روحیه و با انگیزه، معاشرت کنید
انسان از دوستان خود، رنگ مىپذیرد. همانطور که رفاقت با افراد ترسو و بخیل، روحیه ترس و بخل را در انسان مىپروراند و دوستى با دلاوران بخشنده، صفت شجاعت و سخاوت را تقویت مىکند، همدمى و انس با افرادى که از آرامش و امید و انگیزه برخوردارند، چنین روحیهاى در انسان پدید مىآورد. برعکس، معاشرت با افراد سست رأى و واخورده و مأیوس و مضطرب، برنگرانى و دلمردگىهاى انسان مىافزاید.
12 . فرصت امروز را دریابید
توجّه به «فرصت امروز»، انسان را از غم گذشته و نگرانى از آینده نیامده، مىرهاند. وقتى بسیارى از اضطرابها از آیندهاى است نامعلوم و نیامده، پس چرا از بلا و مصیبت و رنجى که هنوز تحقق نیافته و «شاید» در آینده پیش آید، به وحشت و بیم افتیم؟ البته آیندهنگرى چیز مثبت و نگرش ارزندهاى است، ولى اضطراب نسبت به حوادث پیش نیامده و نگرانى بابت این که: «چه خواهد شد؟»، عامل رکود و سلب انگیزه و نومیدى است.
در توصیههاى دینى فراوانى آمده است که: «آنچه گذشت، گذشت. آنچه هم که نیامده است، کو؟ پس برخیزید و فرصتِ موجود را مغتنم شمارید» (مضمون بیتى عربى، منسوب به امیرالمؤمنین) و سعدى چه زیبا این نکته را به فارسى سروده است:
سعدیا! دى رفت و فردا همچنان معلوم نیست
در میان این و آن، فرصت شمار امروز را
بارى ؛ روحیههاى پر توان و زندگىهاى سرشار از امید، در سایه ایمان و توکل و آخرتگرایى و تلاش و همنشینى با صاحبان روحهاى بزرگ است. زندگى را غنا بخشیم و اندیشه را وسعت، تا نگرانى و اضطراب، از پایمان نیفکند.
چگونه بر استرس غلبه کنیم
استرس واکنش فیزیکی بدن به موقعیتهای ناخوشایند به عنوان بخشی جدانشدنی از زندگی انسانها است.تعریف استرس کار بسیار دشواری است زیرا استرس وارده به هر فرد یا شخصی متفاوت از دیگری است. استرس خفیف از موضوعاتی نظیر از دست دادن اتوبوس، ایستادن در صف به مدت طولانی و یا اخذ یک برگ جریمه و استرس شدید از طلاق، مشکلات خانوادگی و مرگ یکی از اعضای خانواده ناشی میشود. همچنین استرس میتواند جسمی یا روحی باشد. استرس جسمی ناشی از کمخوابی، فعالیت جسمی شدید، رژیم ناسالم غذایی و یا بروز بیماری رخ میدهد و استرس روحی از نگرانیهای مالی، پشت سر گذاشتن یک تجربه دردناک، بازنشستگی و اخراج از کار به وقوع میپیوندد.با این همه حجم زیادی از استرس از وظایف و مسئولیتهای روزانه ما و موضوعات عادی نشأت میگیرد. وظایف و فشارهای ناشی از امور روزمره را غالبا با کمی مدارا از سر میگذرانیم اما غافلیم که بدن در مقابل این هیجانات روحی بطور خودکار واکنش نشان میدهد. افزایش فشار خون، تند شدن تنفس و ضربان قلب و افزایش جریان خون در ماهیچهها کمترین واکنش بدن نسبت به بروز یک استرس خفیف است. بدن به هنگام استرس نیاز به انرژی کافی برای واکنش در مقابل آن دارد و اینجاست که در صورت عدم سازگاری با شرایط استرسزا سلامت بدن به طور جدی به خطر میافتد.برای مقابله با استرس میتوان راههایی را پیشنهاد کرد اما نباید فراموش کنید که به کار بستن کامل آنها و استمرار، تنها شرط تاثیر این راهکارها در زندگی شماست.عزم و اراده، پشتکار و زمان را از خاطر نبرید و سطح تحمل خود در برابر استرس را بسنجید. چند نکته درباره استرسواقع بین باشید: اگر مشغله خیلی زیادی دارید یاد بگیرید که به کارهای کماهمیتتر نه بگویید. شاید بیش از اندازه از خود توقع دارید و یا دیگران توقع زیادی از شما دارند.اگر با مقاومتی روبرو شدید دلیل آن را بازگو کنید و سعی کنید خود را با برنامه جدیدی سازگار کنید.از خود توقع بیجا نداشته باشید: هیچکس کامل نیست بنابراین به دنبال کمالگرایی محض نباشید.از خود بپرسید چه کاری لازم است که انجام دهم، میتوانم آن را انجام دهم و برای بهتر انجام دادن آن چه کارهایی باید بکنم و کمک خواستن از دیگران را در صورت نیاز فراموش نکنید.حفظ آرامش: ده تا بیست دقیقه استراحت ذهنی میتواند برای از سر گذراندن یک استرس شدید به شما کمک زیادی کند. ضمن اینکه تحمل شما را نیز افزایش میدهد. از هر وسیلهای برای کسب آرامش از گوش کردن به موسیقی تا استراحت و فکر کردن به چیزهای خوب و لذتبخش بهره ببرید.استفاده از قوه تخیل: با استفاده از قوه تخیل راههای بهتر کنار آمدن با استرس را تجربه کنید.ارائه یک سخنرانی و انتقال به یک مکان جدید در ذهن میتواند باعث افزایش اعتماد به نفس شما شده و دیدگاه مثبتی در ذهن شما نسبت به موقعیت و یا کار استرسزا به وجود آورد.به انجام یک کار خاص مبادرت ورزید: تحت استرس و فشار شدید حتی انجام یک کار معمولی نیز طاقتفرسا به نظر میرسد. بنابراین بهترین کار این است که فقط به انجام یک کار فکر کنید و سپس به کار دیگری بپردازید. درگیر کردن خود با چند وظیفه و کار کوچک هرچند جزئی و کماهمیت بار فشار روحی را افزایش میدهد.تمرین جسمی: انجام نرمش روزانه به میزان زیادی به رفع استرس کمک میکند. 20 تا 30 دقیقه فعالیت جسمی به توانایی روحی و جسمی انسان کمک زیادی میکند.سرگرمی: از انجام کارهای دلخواه از قبیل گوش دادن به موسیقی، باغبانی، نقاشی و حتی پیادهروی غافل نشوید، صرفا به آنچه دوست دارید فکر کرده و سپس آن را انجام دهید.مدل زندگی سالم را در پیش بگیرید: رژیم غذایی سالم، مصرف کم کافئین، انجام حرکات نرمشی و ایجاد توازن و تعادل بین کار و زندگی و تفریح از اولین پایههای یک الگوی سالم زندگی است. آنها را از خاطر نبرید.احساساتتان را بیان کنید: گپ زدن با دوستان به شما این احساس را میدهد که در شرایط دشوار تنها نیستید. به انزوا و تنهایی فکر نکنید و سعی کنید از معاشرت خود با دیگران نکاهید. اظهار علاقه، محبت و کمک از جانب دیگران را بپذیرید.انعطافپذیر باشید: اگر در زندگی خصوصی یا کاری خود با یک مانع دشوار روبرو شدید درباره وضعیت و استراتژی خود بیندیشید. بحث و جدل کردن فقط استرس شما را افزایش میدهد، بنابراین اگر حق با شماست، بر موضع خود پافشاری کنید اما با استفاده از روشی آرام و منطقی. به نظرات دیگران گوش کنید و خود را برای سازگار کردن با آنها آماده نشان دهید. اگر شما کوتاه بیایید و معقولانه اقدام کنید نصف مسیر را رفتهاید و نه تنها از استرس وارده به خود کاستهاید بلکه راهحلهای بهتری برای مشکلات خود یافتهاید.از انتقاد نهراسید: ممکن است از خود و دیگران توقع بیجا داشته باشید بنابراین در صورت برآورده نشدن آن ناامید و دلزده و مایوس میشوید به این ترتیب این شمایید که باید تغییر کنید و دیدگاهتان را نسبت به اطرافیان عوض کنید. بخاطر داشته باشید که هرکس خصوصیات منحصر به فردی دارد که با دیگری متفاوت است بنابراین نباید همه را با یک چوب برانید.کمک دیگران را بپذیرید: از دوستان، آشنایان و خانواده خود کمک بگیرید و بدانید که در صورت رفع نشدن علائم استرس باید به روانشناس مراجعه کنید.
راه مقابله با استرس چیست؟
استرس چیست ؟
کنترل استرس
آموزش کنترل استرس یک فرآیند سه بخشی است: نخست نشانه ها و علت ها را تشخیص می دهید. سپس مهارت های کنترل را می آموزید و در مرحله سوم، می آموزید که آن مهارت ها را چگونه به کار ببرید. چگونگی برخورد شما با استرس به منشاء آن بستگی دارد: اگر علت آن مسئله ای خارج از کنترل شماست، تنها چاره می تواند آموزشِ پذیرش باشد. در مواقع دیگر، مهارت های برخورد با آن می توانند به شما کمک کنند که وضعیت را تغییر دهید. برای کنترل استرس، چهار دسته از مهارت ها باید آموخته شوند:
1- مهارت های آگاهی
2- مهارت های پذیرش
3- مهارت های برخورد
4- مهارت های عملی
بیاموزید که گاهی شکست را تجربه کنید. زمانی که مشکلی برایتان پیش می آید، به نظرمی رسد می خواهید چیزی را که اصلاً درحیطه اختیارات شما نیست، کنترل کنید. سعی کنید با روش های گوناگون خود را آرام سازید. برای مدارا با نگرانی ها، همواره این عبارت را به خاطر داشته باشید: " هیچگاه به تنهایی ، ناراحت و نگران نباش. مشکلت را با دیگری در میان گذار. " انزوا و زانوی غم به بغل گرفتن سبب می گردد تا نگرانی ها تشدید شوند. اگر علت ناراحتی خود را برای فرد دیگری شرح دهید، یقیناً می توانید به حقیقت و عمق مسائل پی ببرید.
با این کارحتی می آموزید که چگونه با خود نیز صحبت کنید. با استفاده از روش روان درمانی " شناختی"، شخص تمامی عادت های فکری اش را بازآموزی می کند و به جای اینکه افکاری منفی مانند " من به آخرخط رسیده ام" را به مغز خود راه دهد، تفکرات پرثمر و به عبارتی " مثبت اندیشی " را می آموزد. اگر به مشاهده و بررسی افکار ناخود آگاه خود بپردازید، می توانید دیدگاهی را که همواره برای شما غصه و افسردگی به دنبال دارد، اصلاح کنید. باید آغاز کنید و سعی کنید و به طور مداوم تمرین نمایید. در واقع باید گفت:" روان درمانیِ شناختی، طناب نجاتی است که با قلاب حقیقت، انسان را از گودال نگرانی ها نجات می بخشد."
یک شیوه مؤثر دیگر، دقت در منش افرادی است که به طور طبیعی در برابر استرس مقاوم هستند.
بعضی افراد تبعات آزار دهنده ی بیماری، فوت نزدیکان و اسارت و شکنجه را با آرامش عجیبی پشت سر می گذارند. این افراد در یک چیز مشترک هستند و آن شیوه برخورد و توجیه خوش بینانه آنان نسبت به مسائل زندگی است. آنها تمایل دارند بیشتر، موضوعات مقطعی را مورد توجه قرار دهند تا این که فکر خود را به مسائل گسترده مشغول سازند.
در واقع این افراد مسائل زندگی را به گونه خاصی تعبیر و تفسیر می کنند و آنها را به شکل موقتی و اختصاصی می بینند تا دائمی و فراگیر. به علاوه ایشان با فعالیت های مثبت برای خود کسب اعتبار می کنند ، درحالی که ناتوانی شان را به خارج نسبت می دهند. به عبارت دیگر ویژگی های شخصیتی مردمان مقاوم در برابر فشارهای روانی، در قالب سه واژه تعهد، کنترل و مبارزه جویی خلاصه شده است.
کنارآمدن با استرس
وقایع استرس زا ، مردم را از نظر هیجانی، شناختی و فیزیولوژیک تحت تأثیر قرار می دهند. مردم آثار زیان آور استرس زاها را با راهبردهای " کنار آمدن " کاهش می دهند.
کنار آمدن یعنی هر نوع تلاش، سالم یا ناسالم، هوشیار یا ناهوشیار برای جلوگیری ، یا از بین بردن ، یا ضعیف کردن استرس زاها، یا تحمل کردن اثرات آنها است به طوری که حداقل آسیب رسانی را داشته باشد.
برای غلبه برنگرانی های روزمره ، به کار بستن موارد زیر توصیه می شود:
- در برابر مسائل زندگی حالت مثبتی داشته باشید. به آرامی از جای خود برخیزید. قدم بزنید. با دوستان خود مشورت کنید و تا می توانید نگرانی ها را از خود دور کنید. با خودتان گفتگو کنید تا بتوانید راحت تر مشکلات را پذیرا باشید. یک شخصیت " مقاوم به استرس" پرورش دهید.
- با خدای خود راز و نیاز کنید. به پیش بروید و قدرتی را که متعلق به خداست به او واگذارید که او خود ، امور را کنترل می کند. افرادی که همیشه حمله می کنند و هل می دهند خیلی کمتر از انسان های آرام و مؤمن به موفقیت می رسند.
- نفس عمیق بکشید و هوا را به آرامی خارج کنید . این کار، شما را موقتاً آرام می سازد.
- با دیگران ارتباط برقرار نمایید . عدم ارتباط مناسب با دیگران، ریشه بسیاری ازمشکلات مانند سوء تفاهم و احساسات جریحه دارشده است.
- ورزش کنید. یک بدن سالم بهتر می تواند در برابر آثار استرس مقاومت کند. ورزش یک اثر آرام کننده دارد که پس از پایان آن تا مدتی به طول می انجامد. ورزش هوازی ( آیروبیک) به مدت 20 دقیقه سبب آزاد شدن مواد شیمیایی به نام اندورفین از مغز می گردد که استرس را کاهش می دهد. ورزش های غیرهوازی کششی نیز آرامش دهنده هستند ، زیرا سبب تنفس عمیق و حالت روحانی می شوند. این ورزش ها مناسب ترند: راه رفتن، شنا، دوی آهسته، دوچرخه سواری، نرمش همراه با حرکات موزون.
- از یک برنامه سلامتی کاملاً متعادل شامل تغذیه خوب و خواب کافی پیروی نمایید.
- همراه با خانواده خود غذا را مصرف کنید.
- مصرف قند، نمک و غذاهای چرب را کاهش دهید و میوه و سبزیجات بیشتری بخورید.
- از تغییرات بزرگ ناگهانی در زندگی خود اجتناب کنید.
- وقتتان را تنظیم نمایید و به زندگی خود سامان دهید. بسیاری از نگرانی های روزمره درارتباط با بی نظمی هستند.
- به انجام کارهای مورد علاقه خود بپردازید. گوش سپردن به موسیقی ، نگرانی و تنش را کاهش می دهد. مشکلاتتان را در جعبه ی کهنه وسایلتان بیندازید و بخندید و بخندید. به سرگرمی هایی نظیر نقاشی، آشپزی، باغبانی و شرکت در فعالیت های اجتماعی توجه کنید.
- به اخبار ناخوشایند توجه نکنید . شاید گاهی لازم باشد تا با صدای بلند گریه کنید. در این مواقع خیلی راحت اشک بریزید تا تخلیه شوید.
- دیگران را دوست بدارید. شوخی کردن از بهترین روشهایی است که می تواند در مقابل نگرانی های روزمره آن را به کار بست. حتی در سخت ترین لحظات نیز "خندیدن" ، مؤثر خواهد بود.
خود را درگیر مسائل کوچک و بی اهمیت نسازید و با دیدی جامع به قضایا بنگرید تا مشکلات بزرگ در نظرتان ناچیز جلوه نمایند.
گروهی از دانشمندان متخصص روان شناسی از کشورهای آلمان و ایتالیا "خندیدن" را بهترین وسیله برای حفظ سلامتی، از بین بردن افسردگی و بالاخره بهتر شدن کار قلب انسان به مردم جهان توصیه می کنند. نتایج پژوهش ها و مطالعات دانشمندان آلمانی و ایتالیایی درباره فواید بی شمار خنده در آخرین شماره مجله معتبر" علوم طبیعی " به چاپ رسیده است. به موجب مندرجات مجله، خنده های از ته دل بر آمده ، حتی به دانشجویان ، در فهم و درک بهتر و بیشتر دروس دانشگاهی کمک خواهد کرد. دانشمندان به خصوص خندیدن یک سره و بدون قطع و وصل را توصیه می کنند که به بازتر شدن عروق قلب و کارکردن این عضو حیاتی بدن می انجامد. به عقیده پژوهشگران آلمانی و ایتالیایی که سالها درباره ی فواید خندیدن تحقیق کرده اند، خندیدن به بیشتر شدن اعتماد به نفس فرد نیز کمک می کند و سبب می شود آدمهای کمرو و خجالتی رفته رفته از شرّ این عارضه ی رنج آور خلاصی پیدا کنند.
شوخی می نوعی راهبرد ( استراتژی) کنار آمدن با استرس نیز باشد. شوخی می تواند روشی برای تخلیه کردن تنش ناشی از استرس باشد، ممکن است مردم برای پنهان کردن افسردگی شان واقعاً بخندند. چون شوخی، به خاطر رهایی از ناهماهنگی رخ می دهد و نه به خاطر تنش ایجاد شده. این عقیده که شوخی، تنش را با خنده می پوشاند، پذیرفتنی نیست. برعکس شوخی به این دلیل کارساز است که به شخص این امکان را می دهد تا واقعیت را به گونه ای از نظر اجتماعی پذیرفتنی و نسبتاً معقول بیان کند.
- از روشهای آسوده سازی اعصاب ( ریلکس کردن) استفاده کنید و راه های مقابله با تنش های خارجی را به کمک مراقبه (Meditation) و سایر تمرینات آسوده سازی بیاموزید. این تمرینات می توانند ترشح هورمون استرس را کاهش دهند و به کم شدن ضربان قلب و فشارخون کمک نمایند. ماساژ پاها نیز روش مؤثر دیگری برای رفع تنش ها می باشد. روش های بسیار دیگری مانند یوگا، بازخورد زیستی ( بیوفیدبک) و موسیقی درمانی هم وجود دارند که در مقابله با استرس مؤثر واقع می شوند.
اگر استرس همچنان روبه افزایش بود، از پزشک خود و سایر افراد و دوستان کمک بگیرید. کمک خواستن نشانه ضعف نیست. شاید مصرف داروهای آرام بخش ( با تجویزپزشک) مورد نیاز باشد.
به هیچ وجه برای کاهش استرس از سیگار یا مواد مخدر استفاده نکنید و مواظب باشید تا از چاله به چاه نیفتید. در یک کلام می توان گفت هرچیزی که احساس کنترل درونی را در ما پرورش دهد ، به ما اجازه می دهد تا یک قربانی محض نباشیم و همیشه آمادگی مقابله با حوادث را داشته باشیم. بنابراین باید یاد بگیریم که استرس را کنترل نماییم و از همین امروز برنامه های کاهش استرس را شروع کنیم.
راههای غلبه بر استرس
استرس بخشی طبیعی از زندگی است.برای انجام وظایف، مقداری استرس لازم است اما هر امری واقعی و یا خیالی که برای شما به عنوان یک دانشجو روی خواهد داد، خواستههایی را در پیش روی شما قرار میدهد و شما باید بدانید که چگونه این خواستهها را کنترل کنید.
چگونه با استرس مقابله کنیم؟
بررسی مسائل مهم به طور منظم: تکالیف علمی جدید شما، نه فقط بر شما بلکه بر خانواده یا دوستانتان نیز تأثیر میگذارد و گاه ممکن است تضادهایی به وجود آید . یکی از راههای مواجهه با این تضادها این است که برنامه هر ترم، را با اطرافیان خود در میان بگذارید و ضرورتها و پیامدهای مثبت مطالعه را بررسی کنید. برنامه را به اتفاق طرح ریزی کنید.
ورزش و تمرینهای منظم: اوقات فراغت خود را طوری برنامهریزی کنید که حداکثر سلامت و رضایت را به همراه داشته باشد. بدن نیاز به ورزش روزانه دارد. این بویژه درباره دانشجویان بیتحرک صادق است.
تنظیم وقت، بصورت هفتگی: فعالیتهای هر روز خود را برنامهریزی کنید. باید در زمان معین مطالعه کنید.
مطمئن باشید که محل مطالعه شما راحت است. محل مطالعه باید با شخصیت شما متناسب باشد.
وسایل مورد علاقه شما باید در محل مطالعه وجود داشته باشد تا این محل را برایتان جالب و لذت بخش سازد. مثلاً یک پوستر، یک وسیله تزئینی یا قطعهای از اثاث منزل.یکی دیگر از ابزارهای برنامهریزی که افراد موفق از آن بهره میبرند فهرست کارهای مهم هر هفته است. به روش زیر این ابزار را به کار بگیرید
ـ فهرستی از تکالیف آموزشی هر هفته تهیه کنید.
ـ به ترتیب اهمیت آنها را بنویسید.
ـ این فهرست را در محل مطالعه خود در معرض دید قرار دهید.
ـ در مقابل هر تکلیفی که انجام میدهید علامت بگذارید.
ـ هر تکلیفی را که در طول این هفته انجام نمیشود در فهرست هفته بعد قرار دهید.
صحبت مثبت با خود: با خود صحبت کنید (وقتی که تنهائید!) زمانی که این روش به طور صحیح انجام شود، مثبت و دلگرم کننده است. هر روز جملاتی از این قبیل را امتحان کنید: "امروز این کار را به خوبی انجام دادم"، "هیچ وقت به خوبی امروز نبودم"، "جلسه مطالعه خوبی بود". عبارتهایی از این قبیل، گام بزرگی در افزایش عزت نفس شماست و نگرش واقعبینانهتری از خودتان به شما خواهد داد.وقتی احساس ارزشمندی بکنید، توانایی شما در مقابله با استرس به طور قابل ملاحظهای افزایش مییابد. سپس برای مطالعه مستعدتر و آمادهتر خواهید شد و با همه ظرفیت یاد خواهید گرفت.
پاداش به خود: پس از یک جلسه مطالعه رضایتبخش، انجام درست یک تکلیف یا کسب نمره بالا در امتحان به خود پاداش دهید.
سرگرمیها، موزیک، مطالعه مطالب سرگرم کننده و سینما رفتن اموری است که برای دانشجویان خوب و رضایت بخش است. این امور تجارب مثبتی است که احساس کفایت و عشق به زندگی را در شما تقویت میکند و نیز کل سیستم عصبی شما را آرام میسازد.
تغذیه صحیح: اگر میخواهید عملکرد مؤثری داشته باشید باید عادت غذایی معقولی داشته باشید.
تغذیه، غذای منظم مرکب از سبزیجات، میوهها و حبوبات با مقدار کمی گوشت، لبنیات، میوههای مغزدار، تخممرغ، کمی کره مارگارین و روغن (خیلی کم)، شکر و نمک سلامت بدن را تضمین میکند.
صبحانه را حذف نکنید. به مقدار کافی آب بنوشید، دست کم هشت لیوان در روزهای گرم. قهوه. چای ونوشابه را تا حد امکان کمتر مصرف کنید.
شبکه حمایتی:از شبکههای حمایت شخصی خود بهره بگیرید.
خواب و تمرینهای آرامشبخش: بیخوابی به استرس مفرط و احتمالاً افسردگی میانجامد. با یک خواب خوب شبانه با آنها مبارزه کنید.
گاهی پیش میآید که شبها تا دیروقت باید مطالعه کنید، اما همیشه این بیخوابی را با خواب صبح یا زودتر خوابیدن جبران کنید.
به طور مکرر ثابت شده است که استفاده منظم از تمرینهای آرامشبخشی و نیز تنفس عمیق، منظم و کنترل شده به خویشتن داری وکاهش اضطراب کمک میکند و باعث تجدید قوادر بیشتر افراد میشود.این تمرینات را امتحان کنید:
ـ برای ده دقیقه در یک صندلی راحت قرار بگیرید.
ـ به تنفس خود توجه کنید، به خود اجازه آرامش بدهید.
یک نفس عمیق بکشید، 3 تا 4 ثانیه آن را نگه دارید و بعد به آرامی بیرون بدهید. این کار را چند بار تکرار کنید.
ـ ماهیچههای مختلف بدنتان را به نوبت منقبض و بعد شل کنید.
ـ با انگشتان شروع کنید. از انگشت بزرگ شروع کنید، آن را بکشید بعد رها کنید.
ـ به آرامی این کار را در سراسر بدن خود گسترش دهید.
ـ وقتی به ماهیچههای سر رسیدید کار را پایان دهید. حالا تصور کنید که تمام بدنتان آرام شده است. برای مدتی خود را تقریباً شل و رها کنید.
ـ سراسر بدنتان با طراوت و آرام شده است. ماهیچهها و سیستم عصبی خود را آرام ساختید.
فنون سادهتر:
هر چند وقت یکبار، چند نفس عمیق بکشید و بدنتان را شل کنید، خمیازه بکشید و اندامهای بدن را بکشید.
به آهستگی پیادهروی کنید.
اگر مزاحم همسایهها و اطرافیان نمیشوید، فریاد بکشید.
چگونه با استاد خود روابط بهتری برقرار کنیم؟
1ـ به کلاس بروید! حضور منظم نه تنها برای ایجاد یک رابطه خوب با استاد مهم است، بلکه از آن نظر نیز مهم است که موجب میشود شما چیزی از مطالب کلاس را از دست ندهید. ممکن است اساتید بگویند که توجهی به حضور در کلاس ندارند. شما آن را باور نکنید، آنها متوجه میشوند که چه کسی هست و چه کسی نیست.
2ـ اگر مسئلهای ضروری پیش آمد که موجب غیبت شما از کلاس گردید؛ حتماً جزوات را از دوستانی که به آنها اطمینان دارید، بگیرید. در جلسه بعدی به استاد بگوئید که شما جزوهای را تهیه کردهاید لیکن برای اطمینان بیشتر از اینکه تاریخ امتحان و غیره را از دست ندادهاید؛ میخواهید موضوعات مطرح شده را دوباره چک کنید. برای غیبت خود دلیل تراشی نکنید، احتمالاً استاد دلیل شما را قبلاً نیز شنیده است!
3ـ تأخیر نکنید. چند دقیقه اول کلاس اغلب به اعلام امتحانات مهم آینده یا تعیین تاریخ امتحان و غیره صرف میگردد.
4ـ ضرب المثل دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است معمولاً یک قانونخوب تجربی است اما نه همیشه. به واکنش استاد نسبت به تأخیر دانشجویان توجه کنید، سپس عمل خود را به درستی مطابقت دهید. اگر او از تأخیر دانشجویان چشمپوشی میکند، به معنای درست بودن این عمل دانشجویان نیست. هر چند که تأخیر نسبت به از دست دادن کل کلاس بهتر است، لیکن چنانچه عکسالعمل استاد نسبت به تأخیر، نسبتاً تند است شاید از دست دادن کلاس بهتر از ورود با تأخیر باشد.
5ـ معمولاً اساتید ساعات اداری حضور خود را در اولین جلسه هر ترم اعلام میکنند. برای شما و اساتید خوب است که همدیگر را بشناسید. با هر یک از اساتید خود قرار ملاقاتی ترتیب دهید. البته نه بعد از پنجمین جلسه کلاس. قرار ملاقات میتواند قبل یا بعد از کلاس و یا حتی بصورت تلفنی باشد. اگر بنا به دلایلی شما باید ملاقات را لغو نمائید، حتماً با استاد تماس بگیرید. تدریس تنها مسئولیت استاد شما نیست؛ انتظار نداشته باشید که او همیشه در زمانهایی که برای شما مناسب است؛ حضور داشته باشد.
6ـ حتی بدون در نظر گرفتن علاقه شما، ملاقات با استاد میتواند به درک بهتر شما از آنچه که قرار است در کلاس رخ دهد، کمک کند.
قبل از ملاقات خود مطمئن شوید که کارهای ذیل را انجام دادهاید:
ـ متن خود را مرور کنید تا خود را با موضوعات مهم رشته خود آشنا سازید.
ـ یادداشتهای خود را مرور کنید و موضوعات و یا نظریاتی را که متوجه نمیشوید یادداشت نمائید.
ـ حداقل 3 تا 4 سؤال خوب درباره رشته خود بنویسید، مانند موضوعات مهم برای مقاله یا پروژه یا سؤالاتی
درباره مؤثرترین روش مطالعه دروس و غیره.
ـ اتاق استاد را شناسایی کنید، در این صورت شما در ملاقات خود بخاطر جستجوی اتاق استاد در آخرین دقایق خود بخاطر جستجوی اتاق استاد در آخرین دقایق، دچار تأخیر نخواهید شد.
ـ اطمینان حاصل کنید که لقب استاد (دکتر، پروفسور، خانم، آقا و . است) و نحوه تلفظ نام او را میدانید.
7ـ شناخت اساتید مزایای دیگری نیز میتواند داشته باشد. اکثریت آنان افرادی دوستداشتنی و صاحب دانش درباره بسیاری از موضوعات ورای رشته خود هستند. ممکن است شما کشف کنید که با استاد خود علایق مشترکی دارید که این خود میتواند پایه خوبی برای ارتباطات طولانی بعد از فارغالتحصیلی شما باشد.
ـ همچنین ممکن است شما دریابید که به یک حوزه ویژه بیشتر از آنچه که قبلاًدر موردش فکر میکردید، علاقهمند هستید. ایجاد یک ارتباط خوب استاد ـ شاگردی با اساتید دانشکده مسئلهای غیر عادی نیست. نهایتاً اینکه اساتید ممکن است اطلاعاتی درباره فرصتهای ویژهای داشته باشند که برای شما مفید است مثل کارورزیهای تابستانی، جوایز مسابقاتی، برنامههای کارشناسی ارشد و غیره که معمولاً بر روی تابلو اعلانات شلوغ دانشکده نصب شده است و گاهی اوقات تشخیص دادن آنها مشکل است. استادی که شما را میشناسد ممکن است به عنوان کلیدی در آگاه سازی شما از این فرصتها عمل نماید.
8ـ به موقع سر جلسه امتحان حاضر شوید. تنها زلزله، آتشسوزی، سیل و بیماریهای و وحشتناک دلیلی معتبر برای دیر حاضر شدن در سر جلسه امتحان میتواند باشد. زیرا شما نیز مانند دیگران 24 ساعت در شبانهروز دارید. ولی با این حال شما از استاد میخواهید که دلیل شما را موجه بداند.
ارتباط مشخصی بین دانشجویانی که در امتحان بصورت ضعیفی عمل میکنند، نمره کمتری در امتحان نهایی میگیرند یا اینکه از آن درس میافتند و کسانی که سرجلسه امتحان دیر حاضر میشوند وجود دارد.
9ـ مؤدب بودن شما در کلاس به معنای موافقت شما با هر چیزی که در کلاس گفته میشود، نیست.
هنگامی که سوالی می پرسید یا تقاضایی دارید، خصمانه برخورد نکنید و یا در گوشه کلاس به استاد پشت نکنید. هنگامی که با مطلبی موافق نیستید و یا اینکه آن را نفهمیدهاید، با مقدمهای مثبت صحبت خود را شروع کنید از قبیل:
من نمیفهمم چطوری این مسئله فلان جور می شود؟ یا شما فکر نمی کنید که ... پرهیز کنید.
10- نمره از دیگر مسائلی است که گاهی اوقات استاد و دانشجو درباره آن با یکدیگر توافق ندارند. هرگز وقتی که عصبانی هستید درباره نمره بحث نکنید. ممکن است امتحان به نظر شما غیرمنصفانه بوده باشد، لیکن با این عنوان با استاد صحبت نکنید. هنگامی که نکات خود را مطرح میکنید؛ موارد را بصورت ویژه و مؤدبانه مطرح کنید.
به خاطر داشته باشید که بدون توجه به مهارت شما در استدلال، احتمال دارد که نمره شما در یک آزمون ویژه تغییر نکند. لیکن اگر شما مطالب خود را بخوبی مطرح میکنید؛ موارد را بصورت ویژه و مؤدبانه مطرح کنید.
به خاطر داشته باشید که بدون توجه به مهارت شما در استدلال، احتمال دارد که نمره شما در یک آزمون ویژه تغییر نکند. لیکن اگر شما مطالب خود را به خوبی مطرح سازید، آزمون بعدی ممکن است ساختار بسیار بهتری داشته باشد و به نظر شما یک ارزیابی مناسب از دانش شما باشد.
11ـ بهبود یافتن تدریس اغلب به پسخوراندی که اساتید از دانشجویان دریافت میدارند، بستگی دارد. از برخورد منفی در پیشنهادات خود پرهیز کنید. پسخوراند سازمان یافته، مثبت و ویژه واقعاً میتواند موقعیت یادگیری را بهبود بخشد.
آیا میدانید استعمال سیگار تا چه حد آسیب رسان است؟
استعمال سیگار سبب مرگ زودرس میشود. 75% از مشکلات و ناساییهای قلبی ناشی از مصرف سیگار است. سیگار در برگیرنده حداقل 43 نوع ماده شیمیایی مسبب انواع سرطان است . . 87% از مرگهای ناشی از سرطان ریه و همچنین 95% از مرگهایی که در اثر بیماریهای ریوی و نفس تنگی رخ میدهد به سبب مصرف سیگار است. استعمال سیگار سبب تنفس بد، تغییر رنگ دندانها، بوی بد دهان، چروک پوست، کاهش توانایی در حرکات ورزشی، سرفه، گلو درد،ضربان قلب بالا، فشار خون بالا و . میشود.احتمال ابتلا به سرطان دهان و حنجره در افراد سیگاری 20% تا 30% بیشتر از افراد غیر سیگاری است و احتمال ابتلاء به زخم معده و حمله قلبی و مرگ از طریق آن در افراد سیگاری دو برابر غیر سیگاریهاست.در افرادی که فشار خون یا کلسترول بالا دارند، مصرف سیگار احتمال مرگ را نسبت به افراد غیر سیگاری به دو برابر افزایش میدهد. افراد سیگاری به طور متوسط 5 تا 8 سال زودتر از افراد غیر سیگاری (در شرایط یکسان) جان خود را از دست میدهند. بد نیست خاطر نشان سازیم، مصرف سیگار از لحاظ اقتصادی نیز برای فرد سیگاری مقرون به صرفه نمیباشد.
برنامهریزی و حفظ اهداف
به عنوان یک دانشجو، شما اهداف متعددی دارید. اهدافی درباره تحصیل، شغل، سبک زندگی و سعادت، اهداف شما دراز مدت، میان مدت یا کوتاه مدت است.اهداف دراز مدت: اهدافی که میخواهید پس از اتمام موفقیت آمیز تحصیلتان به آن برسید. این اهداف با اشتغال و زندگی پس از تحصیل (یعنی حداقل 5 سال دیگر) مرتبطاند.
برای مثال:
ـ مدیر بازرگانی در سن 30 سالگی
ـ مهندس طراحی در 6 سال
ـ معلم مدرسه در شمال کشور
ـ ثبت نام برای دکتری
اهداف دراز مدت شما چیست؟آنهارا در جدولی که از قبل آماده کردهاید بنویسید. اهداف میان مدت:
اهدافی که سال بعد یا در سالهای باقیمانده تحصیلی خود میخواهید به آنها برسید. این اهداف
: سکوی دستیابی به اهداف دراز مدت است. برای مثال
- اخذ لیسانس مدیریت بازرگانی با معدل حداقل 5/15
ـ به اتمام رساندن حداقل 40 واحد در یک سال تحصیلی و گذراندن یک پروژه عملی. اهداف میان مدت شما چیست؟آنها را در جدولی که تهیه کردهاید بنویسید.
اهداف کوتاه مدت: اهدافی که میخواهید فردا، هفته بعد یا در پایان نیم سال تحصیلی به آن دست یابید. این اهداف سکوی پیشرفت به اهداف میان مدت است. با توجه به مشخصات رشته تحصلیی خود برای نیم سال تحصیلی و هر هفته آن برنامهریزی کنید. فهرستی از اهداف دراز مدت، میان کوتاه مدت خود تهیه کنید و آنها را در معرض دید قرار دهید تا انگیزه مطالعه را در شما تقویت کند.
ویژگیهای یک هدف سودمند
دقیق بودن: آنچه را که میخواهید انجام دهید تا حد امکان جز به جز شرح دهید.
- قابلیت سنجش:هدف خود را با اصطلاحاتی توصیف کنید که به روشنی قابل ارزیابی باشد.
- تحرک طلبی : برای رسیدن به هدف خود انرژی و نظم به کار ببرید.
- واقعگرا بودن: هدفی را برگزینید که میدانید واقعاً توانایی دسترسی به آن را دارید.
- وجود زمان معین برای دست یافتن: تقسیم کردن اهداف دراز مدت به بخشهای کوچکتر و
مشخص کردن زمان دقیق رسیدن به آنها.
فنون خاص جراتمندی
یکی از مهمترین رفتارهای بین فردی، رفتار قاطعانه و یا جراتمندی است. آیا شما نیز جزءکسانی هستید که گاهی اوقات علیرغم میل باطنی خود، ناچار به پذیرش تقاضای دیگران شدهاید؟ آیا نمیتوانید
نارضایتی خود را از یک دوست بیان کنید؟ آیا قبول تمجید و تحسین را دشوار مییابید؟ اگر پاسخ ما مثبت است ، احتمالاً در زمینه رفتار قاطعانه و یا جراتمندی مشکل دارید. جراتمندی، ابراز مستقیم، صادقانه و مناسب احساسات و عقاید شما است. با رفتار قاطعانه شما مانع از سوء استفاده دیگران شده و از تحمیل شدن خواستههای دیگران برخود جلوگیری میکنید.اگر در گذشته رفتار قاطعانه را ناراحت کننده یافتهاید؛ شاید آن را با پرخاشگری اشتباه کردهاید. پرخاشگری یک شیوه دفاع از خود است که در آن به حقوق شخص دگیر تجاوز میشود.
پرخاشگری به صمیمیت آسیب میزند و شأن شما را در دید دیگران پایین میآورد، لیکن جراتمندی دفاع از خود است به گونهای که به حقوق شخص دیگر تجاوز نشود.
اجزاء رفتار جرأتمندانه :
گفتار جراتمندانه:اجازه ندهید دیگران از شما بهرهجویی کنند. بر رفتار مناسب و منصفانه داشتن اصرار بورزید. درباره آنچه میخواهید و آنچه فکر میکنید تا حد امکان صریح باشید. مثال "نوبت من است". و یا "لطفاً صدای ضبط را کم کنید."
مخالفت فعالانه:
وقتی با شخصی مخالف هستید، به دلیل تمایلی که به حفظ رابطه صلح آمیز دارید،از طریق لبخند زدن، تکان دادن سر یا بذل توجه تظاهر به موافقت نکنید.
به جای آن، موضوع بحث را تغییر دهید، یا به شیوه دیگری عمل کنید. وقتی به موضوع اعتماد دارید، به صورت فعال مخالفت کنید. مثلاً وقتی دوستی که همیشه کارهایش را به شما تحمیل میکند، از شما می?608;اهد که کتابش را به کتابخانه پس دهید، در این صورت رفتار قاطعانه این است که بگوئید: "ببخشید، من اصلاً وقت ندارم و نمیتوانم این کاررا برایت انجام دهم."
پرسیدن چرا:
وقتی شخصی دارای اقتدار و موضع بالاتر از شما میخواهد کاری انجام دهید که به نظر منطقی یا لذت بخش نمیآید؛ بپرسید چرا باید آن کار را انجام دهید. شما یک فرد بزرگسال هستید و نباید اقتدار را بدون پرسش بپذیرید. برتوضیحی که متقاعد کننده باشد، اصرار بورزید.
احساسات مثبت خود را ابراز کنید:
قدردانی از دیگران. تشکر، ستایش دیگران و توانایی ابراز احساسات مثبت بصورت صحیح، یکی از مهمترین مهارتهای بین فردی است که میتواند به جراتمندی ما نیز کمک نماید.
با خودتان صحبت کنید:
وقتی عملی انجام دادهاید که آن را ارزشمندی تلقی میکنید؛ برای دیگران این فرصت را فراهم کنید تا از آن مطلع شوند. همچنین اجازه دهید مردم بدانند درباره امور چه احساسی دارید. در مکالمه متکلم وحده نباشید، اما وقتی موقعیت را مناسب یافتید در سخن گفتن درنگ نکنید.
نکته
نکته مهم آن است که برای انجام رفتار قاطعانه باید به شرایط زمان و موقعیت کاملاً توجه داشته باشید. مثلاً اگر دوستی که اکثر اوقات در کلاس درس حاضر نمیشود و به دنبال گردش و تفریح میرود از شما جزوه بخواهد؛ میتوانید به راحتی بگوئید ـ ببخشید، نمیتوانم ـ و این جواب مناسب است.
لیکن دادن همین پاسخ نسبت به دوستی که به علت بیماری و یا مشکلات دیگر نتوانسته است در کلاس درس حاضر شود، منصفانه و اخلاقی نیست.
در نهایت باید گفت که ارتباط اجتماعی یک رابطه دو طرفه است و هر فردی هم کمک دهنده است و هم کمک گیرنده. نه درخواست کمک نشانه ضعف است و نه انجام خواستههای دیگران. آنچه که مهم است شرایط زمانی و نیز موقعیتی است که ارتباط برقرار میگردد.
بنابراین در مواقعی که احتیاج به کمک وجود دارد، باید درخواست کمک نمود و زمانی که فردی دیگر به کمک نیاز دارد نیز باید به کمک وی شتافت. با افزایش حمایت اجتماعی میتوان به سطوح بالاتری از سلامت و بهداشت روانی و جسمانی دست یافت و اثرات استرسهای مختلف و پیامدهای منفی آن را کاهش داد
روشهای کاهش استرس
شما هرچقدر هم آرام و ریلکس باشید مـمـکـن اسـت در طول روز به دلایل مختلف دچار اسـتـرس گـردیـد. ترافـیـک و شلوغی خیابان، کارهای زیـاد نـاتـمـامـی کـه بایـد انـجـام دهید، خرابی اتومبیل و کنکور مسائلی هستند که ممکن است موجب بروز استرس در شما گردند.نکته اینجاست که استرس باعث حـل مـشـکـل نـشــده و برعکس شما را از ادامه فعالیت صحیح باز می دارد. در این قسمت 5 روش ساده را جـهت کاهـش اسـتـرس بـخـصـوص در هـنـگـام کار، بیان میکنیم.
1- شمارش کنید
یک روش موثر برای برخورد با موقیعتهای استرس آور، شمارش تا عدد 10 است.ایـن کار کمک می کند از لحاظ فکری و روانی از آن لحظه استرس آور دور شده و 10 ثـانـیه بشما وقت می دهد تا از آن شرایط خود را رها کنید.فرض کنید این عمل، ریموت کنترل زندگی شما است. دکمه pause را میزنید. وقتی تا عدد 10 شمارش کـردید دوباره دکمه "play" را فشار می دهید. در نتیجه در وضعیت بهتری نسبت به قبل قرار خواهید گرفت.
2- موقتا" بگریزید
هنگامی که در خود احساس استرس شدید می کنید بهتر اسـت بـطور فـیزیکی خود را از محیط دور کنید. کمی قدم زده و نفسی تازه کنید. مدتی بـه داخـل شهـر رفـتـه و فـکر خوح را از مسائل دغدغه آور رها کنید. البته منظور ایـن نـیست که کـلا" مـیدان را خـالی کنید، بلکه ترک موقعیت برای چند لحظه و مراجعت دوباره با فکری آزاد و تازه باعث رهای از استرس و انجام بهتر کارها خواهد شد. اگر در تـرافـیـک خـیـابـان گیـر کرده باشید، ترک موقیعت مشکل بـنـظر مـی رسـد. در ایـن شـرایـط رادیـو را روشـن و سـعـی کـنید که به موضوع دیگری غیر از تـرافـیک فکر کنید. اگر صدای اتومبیلهای دیگر شما را آزار می دهد، پنجره ها را ببندید.
3- شیئی را فشار دهید
معمولا" فشردن چیزی با دسـت بـاعـث کاهـش استرس و دغدغه خاطر می گردد. شما می توانید مثلا" یک حلقه تقویت کننده مچ دست بهمراه داشته باشیدو هنگام استرس آن را در دست خود فشار دهید.
4- سخت نگیرید
وقتی بدلیل موضوعی دچار استرس میـشـوید، از خـودتـان سؤال کنید که آیا آن موضوع اینقدر اهمیت دارد که بخاطرش)دچار پریشانی شوید. واقعیت این است که اکثر مسائل روزمره که باعث ایجاد استرس می گردند تهدیدی برای زندگی بشمار نمیایند مگر اینکه مربوط به اموری از قبیل خانواده یا سلامتی افراد باشند. هرگـاه احـساس کDCردید جلسه امروز آنطوری که انتظار داشتید نتیجه نداشته و یا متـوجـه لـکـی روی لبـاسـتـان شدید، دچار پریشان خاطری نگردید. اینها مسائل تعیین کننده زندگی نبوده و باعث بروز فاجعه نمیگردند.کمی راحت تر گرفتن موقیعتها باعث کاهش سطح استرس و فشارهای روانی ناشی از آن در شما میشود.
5- نفس عمیق بکشید
تنفس بجز داشتن اثرات حیات بخش میتواند در آرام نـمودن شما نیز بسیار موثر باشد. هنگام استرس نفس عمیق کشده و خود را از لحاظ جسمانی و روانی آرام کنید
غلبه بر ترس
ترس واقعیتی لست که در زندگی ما حضور خارجی دارد که با پیامد های خود می خواهد ما را متقاعد میسازد که هرگز نمیتوانیم به آرزوهایمان دست یابیم و از اینرو ما را دائماً در حالت سکوت نگه میدارد. ترس ما را از بیان عشق و محبت به عزیزانمان محروم میکند.
ترس قلمرو زندگی ما را چنان محدود میکند تا ما در دایرۀ کوچک زندگی خود محبوس شویم. اما واقعا چگونه می توان با این موضوع روبرو شد و بر آن غالب آمد
باید اذعان داشت که ترس لزوماً در شرایطی خاص واکنش بدی نیست. ترس میتواند بهعنوان عنصری برای حفاظت ما باشد. اما تفاوت بارزی بین ترسی که مانع سقوط ما از ارتفاعی بلند میشود با ترسی که ما را از حق زندگی کردن محروم میدارد وجود دارد. دکتر هنری کلاد، مشاور و نویسنده در مقالۀ خود «غلبه بر ترس» نکاتی را جهت مبارزه با ترس کنترل کننده بر زندگی ابراز میدارد که در ذیل به آنها میپردازیم.
ارتباط با دیگران
همۀ انواع ترس، چه بزرگ و چه کوچک، در تنهایی شخص نیرویی مضاعف مییابند. دوستی را پیدا کنید تا ترسهایتان را با او در میان بگذارید. غالباً از ابراز ترسهایمان میترسیم. زیرا فکر میکنیم نظر دیگران دربارۀ ما عوض میشود. پس بهتر است با شخصی قابل اعتماد، ترجیحاً یک مشاور درد دل کنید. آنان به شما کمک میکنند تا ترسهایتان را در نور جدیدی ببینید و شما را تشویق میکنند تا از مواجه شدن با آنها نترسید.
برنامه داشتن برای زندگی روزانه
زندگی روزانۀ خود را برنامهریزی کنید. ساعات مشخصی را برای فعالیتهای مختلف در نظر بگیرید. برنامه مشخص خود عامل ایجاد امنیت است زیرا که میدانیم در صدد انجام چه کاری هستیم. بسیاری از اوقات عناصر غیرقابل پیشبینی که غالباً در نتیجۀ نداشتن برنامۀ خاص بهوجود میآیند، عامل ایجاد ترس هستند. اگر بتوانید آنچه را که قابل کنترل است را انجام دهید (برنامهریزی)، آنگاه توان رویارویی شما با عناصر غیرقابل کنترل بیشتر میشود.
یادگیری فنون آرامش بخش
اگر ترس منجر به آسیبهای جدی به سلامتی شخص میشود، باید از فنون آرامش بخش استفاده شود. کتابخانهها معمولاً حاوی کتبی پیرامون این تکنیکها و فنون هستند.
رشد زندگی معنوی و روحانی
در مواقع بحران، حقایق روحانی که تحت هر شرایطی تغییر نمیکنند، کمک بزرگی به شخص مینمایند. این حقایق علاوه بر حس امنیت به ما دلیلی برای زندگی و امید داشتن میدهند، اگرشما دلیلی برای امید و زندگی ندارید با یک شبان کلیسا مشورت کنید و یا کتابمقدس را مطالعه نمایید. کتاب مزامیر بهطور خاص پیرامون بحرانهای اشخاص صحبت میکند.
مواجه شدن با ترس
آخرین اقدام رویارویی با ترسهاست. اگر ترسی که با آن روبروییم در فکر ما ریشه دارد تا در خارج از آن، به عبارت دیگر، اگر خطری واقعی در بیرون ما را تهدید نمیکند و ما صرفاً از خطری تخیلی در ذهنمان میترسیم، بهترین پادزهر انجام دادن آن است. فراموش نکنید که باید قدم به قدم و مرحله به مرحله با ترسها روبرو شد. نباید به یکباره بخواهید ترس از سخن گفتن در جمع را با سخنرانی در تالاری بزرگ رفع کنید. اول از گروههای کوچک و اشخاصی که با آنها آشنایید شروع کنید. مواجه شدن با ترسها یک فرایند و رونداست.
فشار روانی چیست و منشا آن چه می باشد ؟
براساس آمار آکادمی پزشکان خانواده آمریکا ، امروزه دو سوم مراجعات مردم به پزشکان خانواده به دلیل نشانه های مرتبط با فشار روانی است. صاحب نظران معتقدند فشار روانی بکی از عوامل مهم دخیل در بیماری قلبی ، سرطان ، مشکلات ریوی ، محرومیت های ناشی از سوانح ، سیروز کبدی و خودکشی است که شش مورد از مهم ترین علل مرگ و میر مردم آمریکا محسوب می شوند. داروهای ضد اضطراب و داروهای زخم معده نیز جزء پر فروش ترین داروهای آمریکایی امروز هستند.
فشار روانی ، نشان عصر ماست به هر سو که بنگریم ، آدم هایی را می بینیم که می خواهند با بالا و پائین پریدن و ورزش کردن و رفتن به باشگاههای ورزشی و رعایت رژیم های غذائی خاص ، تاثیرات تنش های شدید زندگی را کم کنند. حتی برخی شرکتها ، برنامه های مفصل مدیریت فشار روانی تدوین کرده اند. البته هیچ کس نمی تواند قطعا بگوید فشارهای روانی ما از فشارهای روانی پدران و مادران و پدربزرگ و مادر بزرگ های ما بیشتر است ولی ظاهر امر، این را نشان می دهد.
کلمه فشار روانی از کلمه فشار(Stress) در فیزیک گرفته شده است، با این فرض که انسان ها شبیه اشیاء ، مثلا شبیه فلزات هستند و در برابر نیروهای متوسط بیرونی مقاومت می کنند ولی وقتی نیروها خیلی زیاد می شوند، انعطات پذیری و برگشت پذیری شان را از دست می دهند اما انسان ها برخلاف فلزات می توانند فکر و استدلال کنند. چون انسان ها در هزاران وضعیت اجتماعی و محیطی متفاوت قرار می گیرند، تعریف فشار روانی در روان شناسی از تعریف فشار در فیزیک خیلی سخت تر است. بنابر این ، فشار روانی در روان شناسی، پاسخ مشخص به عوامل فشارآور و شرایط و وقایع تهدیدکننده ای است که توان کنار آمدن او را محدود می کنند.
برای آن که درک درستی از فشار روانی پیدا کنید باید منشا آن را بررسی کنیم. منشا فشار روانی می تواند عوامل شخصیتی ، عوامل محیطی و عوامل اجتماعی فرهنگی باشد.
عوامل شخصیتی :
برخی از خصوصیات شخصیتی مثل کم طاقت بودن، ناشکیبایی ، انعطاف ناپذیری ، رقابت جویی افراطی ، پرکاری افراطی ، متخاصم بودن و نداشتن کنترل شخصی نسبت به فشارهای روانی آسیب پذیر می باشند.
1-ارزیابی شناختی
ما معمولا آن گروه از وقایع محیطی را عامل فشار روانی در نظر می گیریم که ما را در تنگنا قرار می دهند مثل گم کردن یادداشتهای کلاسی, فریاد کشیدن یک دوست بر سر ما, رد شدن در امتحان یا تصادف کردن. اگر چه بدن ما به عوامل مولد فشار روانی یکسان پاسخ می دهد ولی ادراک انسان ها از فشار های روانی یکسان نیست. ریچارد لازاروس در مورد مضر ,تهدید یا چالش در نظر گرفتن وقایع زندگی واین که آیا امکانات وتوانایی کافی برای کنار آمدن با وقایع را داریم یا خیر از اصطلاح ارزیابی شناختی استفاده می کند. به نظر لازاروس ارزیابی دو مرحله دارد :ارزیابی اولیه و ارزیابی ثانویه در ارزیابی اولیه ،اشخاص وقایع را ازلحاظ مضر بودن ، تهدید بودن یا چالش بودن بررسی میکنند به نظر لازاروس ،چالش قابل رفع در نظر گرفتن عامل فشار روانی به جای تهدید در نظر گرفتن آن راهکار خوبی برای کم کردن فشار روانی است .
در ارزیابی ثانویه ،آدم ها امکانات و منابع خود را می سنجند و این را در نظر می گیرند که آیا می توانند با واقعه مورد نظر به نحو مناسبی کنار بیایند یا خیر این ارزیابی به این دلیل ثانویه است که هم بعد از ارزیابی اولیه صورت می گیرد و هم به این بستگی دارد که واقعه را چقدر مضر تهدید یا چالش بدانیم .
جنگ یا گریز ، مراقبت و دوست شدن :
پاسخ جنگ یا گریز را اولین بار والتر کانن که روی واکنش گربه هایی تحقیق می کرد که ناگهان با سگ ها مواجه می شدند، پیش کشید. کانن متوجه شد در بدن گربه ها تغییراتی مثل سریع تر شدن گردش خون ،انقباض عضلانی و تند شدن تنفس رخ می دهد. او نتیجه گرفت که این تغییرات بقای ارگانیسم ها را تنظیم میکنند و جنبه انطباقی دارند .او کل این واکنش را "جنگ یا گریز" نامید چون حیوانات را وامی داشت هنگام تهدید, یکی از این دو رفتار را انجام بدهند. اما امروزه فقط تهدیدهای جانی را تنها عامل ایجاد پاسخ جنگ یا گریز نمی دانند بلکه هر تهدیدی را که کنار آمدن شخص را بطلبد ،عامل ایجاد این پاسخ می دانند .
شلی تیلور و همکارانش (2000) اخیرا گفته اند که زن ها کمتر از مرد ها در برابر تهدید ها و فشارهای روانی ،پاسخ جنگ یا گریز می دهند .به نظر آنها , زن ها بیشتر" مراقبت و دوست شدن" را انجام می دهند .یعنی هنگام فشار روانی با رفتارهای مراقبت و پیوستن به یک گروه اجتماعی بزرگتر خصوصا پیوستن به گروهی که بین زنان شهرت دارد از خودشان وفرزندانشان محافظت می کنند .اگرچه زنان همان پاسخ هورمونی و سمپاتیکی فوری را به فشار روانی حاد می دهند که مردان می دهند ولی عوامل دیگری هم بر پاسخ آنان تاثیر می گذارند ، عواملی که احتمال صدور پاسخ جنگ یا گریز در زنان را کمتر می کنند.
سندرم انطباق عمومی
بدن ما هنگام فشار روانی, خودش را برای تحمل وکنار آمدن آماده کرده ویک رشته تغییرات فیزیولوژیک در خودش ایجاد می کند. هانس سلیه بنیان گذار اتریشی الاصل تحقیقات فشار روانی نیز به همین تحقیقات علاقه مند شد .هانس سلیه فشار روانی را پاره پاره شدن بدن بر اثر فشار های روانی تعریف میکرد .او بعد از مشاهده بیمارانی که مشکلات مختلفی داشتند مشکلاتی مثل مرگ عزیزان ، از دست دادن درآمد، دستگیر شدن به جرم اختلاس ، نتیجه گرفت که وقایع و محرک های محیطی از هر نوع که بودند ،پاسخ بیماران به فشارهای روانی یکسان بود .نشانه ها نیز صرف نظر از مشکل بیمار ،مشابه بودند :بی اشتهایی, ضعف عضلانی و بی علاقه شدن به دنیا.
سلیه برای اشاره به تاثیرات مشابهی که بدن از این فشارها می پذیرد ،اصطلاح سندرم انطباق عمومی را مطرح کرد که سه مرحله دارد هشدار ،مقاومت و فرسودگی:
هشدار :در مرحله هشدار ،اولین واکنش بدن به عامل مولد فشار روانی ،شوکه شدن موقتی است در این مرحله ،مقاومت ما در برابر بیماری وفشار روانی کم می شود .بدن برای کنار آمدن با تاثیرات اولیه فشارروانی ،به سرعت هورومون هایی ترشح میکند که در کوتاه مدت تاثیر نامطلوبی بر کار دستگاه ایمنی بدن می گذارند .در این مرحله است که شخص دچار بیماری های عفونی وعفونت های ناشی از جراحات ومصدومیت ها می شود .خوشبختانه ،مرحله هشدار به سرعت تمام می شود
مقاومت: در مرحله مقاومت سندرم انطباق عمومی سلیه ،برخی غدد بدن ،هورمون هایی تولید می کنند که هر یک به نحوی از شخص محافظت می کنند . در مرحله هشدار, اگر چه فعالیت دستگاه غدد درون ریز ودستگاه عصبی سمپاتیک ،خیلی زیاد نیست ولی حتی این مقدار فعالیت هم زیاد محسوب می شود .دستگاه ایمنی بدن در مرحله مقاومت خیلی کارآمد با عفونت ها می جنگد .در عین حال ،میزان ترشح هورمونهایی که التهاب های همراه مصدومیت ها وجراحات را کم می کنند بالا می رود .
فرسودگی :اگر تلاش های بدن برای جنگیدن با فشارروانی ،بی نتیجه بماند وفشار روانی ادامه یابد ،شخص وارد مرحله فرسودگی می شود .بدن در این مرحله (به قول سلیه )پاره پاره می شود - یعنی شخص در حالت فرسودگی فرو می رود ودر برابر امراض و بیماری ها ،آسیب پذیر می شود .
یکی از مهمترین انتقاد های وارد به سندرم انطباق عمومی سلیه این است که انسان ها یک جور به فشار روانی واکنش نمی دهند .اما شناخت فشارروانی انسان ها ؛ به واکنش فیزیولوژیک آنان به فشارروانی ختم نمی شود .ما باید به شخصیت ،ترکیب بدنی ،ادراکات و بافتهایی را نیز که فشار های روانی در آنها رخ می دهند بشناسیم.
فشار روانی یا استرس
واژه استرس به معنی فشار و اجبار و واژهای است انگلیسی و در زبانهای مختلف با همین لفظ بکار برده شده است. در زبان فارسی واژه «فشار روانی» را به عنوان برابر نهاده استرس بکار بردهاند که با مفهوم دقیق استرس سازگارست. به عبارتی فشار روانی عبارت است از : «یک واکنش جسمی که به دنبال یک تحریک درونی (شناختی) یا بیرونی (محیطی) به وجود می آید».
البته از استرس تعاریف متعددی شده است. استرس یا فشار روانی مجموع واکنشهای جسمی ـ عاطفی و ذهنی است که ارگانیسم را در برابر محرکهای خارجی و داخلی که برهم زننده ثبات و اوضاع فیزیولوژیک بدن که عموما ناخواستهاند نشان میدهد به عبارت دیگر احساس تنش روی اعضای بدن یا نیروی ذهنی تأثیر گذاشته و تعادل آن را برهم میزند.
نگاه اجمالی
«فشار روانی» که ترجمه کلمه انگلیسی « استرس Stress» میباشد احتمالا برای اکثر مردم واژه آشنایی است. چرا که همه ما به درجات مختلف آن را تجربه کرده یا میکنیم، چون فشار روانی در همه زمینههای زندگی و در همه مکانها و زمانها حضور دائمی دارد. در واقع زندگی عاری از فشار روانی امکان ندارد و آدمی برای آن که بطور «بهنجاری» به کار و کوشش بپردازد بایستی کمی فشار روانی احساس کند. اما در عین حال فشار روانی شدید و طولانی مدت دارای اثرهای آسیبزای «فیزیولوژیکی و روانی» است.
موقیعتهای خانوادگی و اجتماعی ، گرفتاریهای روزمره و … از عمدهترین ایجاد کننده فشار روانی هستند. بنابرین ، استرس واکنشی جسمانی و غیر ارادی با احساسی است که در برخورد با موقیعت جدید ، ناخوشایند یا خطرناک در فرد ایجاد میشود که در این حالت عضلات منقبض و با تخلیه ادرنالین اضافی به خون ، ضربان قلب تند میشود و فشار خون بالا میرود. این واکنش پاسخی به بقای شماست، تنش قدرت اضافی مورد نیاز برای مقابله با خطر و یا فرار کردن از آن را در شما ایجاد میکند.
تاریخچه
لکرد برنارد فیزیولوژیست قرن 19 متذکر شد که سلولهای بدن موجودات پیشرفته بوسیله محیط مایعی مانند خون احاطه شده و برای ادامه زندگی باید بطور مستمر وجود و ثبات داشته باشد. سلیه و همکارانش در سال 1925 در تحقیقات خود نشان دادند که تحت فشار، ارگانیسم به واکنش مبارزه یا فرار مبادرت می ورزد و اگر این پاسخ مزمن گردد تغییرات دراز مدت مانند فشار خون ، تصلب شرائین ، ضعیف شدن مصونیت بدن در مقابل امراض و تعداد بی شماری مشکلات دیگر می شود. در اوایل دهه1950 میلادی هملز در پژوهش های خود به این نتیجه رسید که تنها عامل مشترک در ایجاد هر نوع استرس لزوم و ضرورت و اجبار در تغییر و تحول مهم در زندگی معمولی فرد است.
واکنشهای جسمانی استرس
فشار روانی را میتوان از روی واکنشهای جسمانی (که عوامل استرسزا آنها را بوجود میآورند) تشخیص داد این واکنشهای جسمانی عبارتند از « افزایش ضربان قلب ، تند شدن تنفس ، بالا رفتن فشار خون ، خشک شدن دهان ، عرق کردن دستها و پیشانی ، رنگ پریدگی ، لرزیدن دستها ، ناتوانی در صحبت کردن یا نوشتن به شکل صحیح و … .
انواع فشار روانی
از تعریف فشار روانی و ویژگیهای جسمانی آن چنین استنباط میشود که فشار روانی همیشه «منفی و مخرب» است و باید از آن اجتناب کرد اما همیشه اینطور نیست. فشار روانی در موارد زیادی میتواند «مثبت و مفید» مثلا وقتی صدایی میشنویم (نظیر صدای بوق ماشین) یک فشار روانی بوجود میآید که باعث آگاهی و حفاظت ما از خطر میشود. بنابراین باید بین فشار روانی «خوشایند و مثبت» و فشار روانی « ناخوشایند و منفی» (نظیر بیماری بلند مدت) تفاوت قائل شد. در واقع پیامد و اثری که استرس بر فرد و زندگی او میگذارد مشخص کننده « مثبت یا منفی» بودن استرس است، اما روانشناسی ، علاقمند بررسی پیامدهای «منفی» فشار روانی است آن را در معنای منفی آن بکار میبرد.
علتهای فشار روانی
ناکامی
صرف نظر از اینکه در کنار آمدن با مشکلات تا چه اندازه توانا باشیم، باز هم در زندگی مواقعی پیش میآید که « ناکام» میشویم. انگیزهها و خواستههای ما به آسانی ارضا نمیشوند و در واقع هنگامی که راه دستیابی به هدف دلخواه بسته میشود یا دستیابی به آن به تاخیر میافتد، ناکامی روی میدهد. موانع گوناگونی (بیرونی یا درونی) بر سر راه کوششهای فرد برای دستیابی به هدف قرار میگیرد نظیر راه بندان در خیابانها ، سر و صدا ، تبعیض نژادی ، معلولیتهای جسمانی.
دگرگونیهای زندگی
رویدادهای مهمی که زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد (مثل ازدواج و یا مرگ یکی از اعضای خانواده ، یا تغییر محل سکونت) میتواند استرس به همراه آورند. عدهای از نظریه پرداران (هولمزو داهه) معتقدند که مواجه شدن با تعداد زیادی از موقعیتهای استرسزا در یک زمان کوتاه میتواند برای بهداشت روانی پیامدهای نامساعد داشته باشد و اگر میزان فشار روانی از توانایی سازگاری فرد فراتر رود، بهداشت روانی او به خطر میافتد که میتواند بصورت «بیماریهای جسمی و اختلالات روانی» بروز پیدا کند.
محیط اجتماعی نا مناسب
«موقعیتهای کاری نامناسب ، ازدواج با شکوه یا حقیرانه ، فضای سیاسی بسته و …» میتواند به عاملی برای احساس «فشار روانی» تبدیل شوند، با این همه یک عامل «ارزیابی شناختی» نیز در این امر دخیل است به گونهای که یک فرد میتواند سالیان سال زیر سلطه یک کارفرمای بداخلاق به کار ادامه دهد، اما فرد دیگر نمیتواند حتی یک ماه نیز طاقت بیاورد. تحقیقات نشان دادهاند جوامعی که «امنیت شغلی» ندارند و مردم همیشه نگران از دست دادن شغل خود هستند یا به راحتی نمیتوانند کاری پیدا بکنند، «فشار روانی» زیادی به آنها وارد میشود و بهداشت روانی در اینگونه جوامع متزلزل است.
گرفتایهای زندگی
در کنار عوامل مختلفی که باعث «فشار روانی» در فرد میشوند، «گرفتاریها یا کارهای روزانه» یکی از منابع استرس هستند. این گرفتاریها به ظاهر کم اهمیت و بیمعنا به نظر میرسند میتوانند به منابع مهم «استرس» تبدیل شوند. «پیدا کردن جای پارک برای اتومبیل ، ایستادن در صف اتوبوس ، صرف وقت طولانی در بانک برای پرداخت قبوض ، گشتن به دنبال یک وسیله ناچیز گمشده و …» فقط نمونه کوچکی از این گرفتاریهای زندگی هستند.
برخی متخصصان معتقدند که « گرفتاریهای روزانه» خیلی بیشتر از سایر منابع فشارآور (استرسزا) هستند. در واقع میتوان گفت وقتی رویداد مهمی در زندگی اتفاق میافتد، گرفتاریهای روزانه خود به خود افزایش مییابد و در نتیجه خود رویداد بیشتر «فشارآور» میشود مثلا وقتی در زندگی فردی «طلاق» (یک رویداد استرسآور) روی میدهد در دراز مدت دهها گرفتاری دیگر نیز بوجود میآید (نظیر مراقبت از بچهها ، ترک خانه بوسیله زن یا شوهر ، اثاث کشی و…) که همگی باعث تجربه فشارهای روانی بیشتری توسط فرد می شوند.
نقش و تأثیر استرس در زندگی
در روانشناسی استرس ، یعنی انتظار سازگاری یا انطباق مقداری استرس لازم است تا ما بیدار و مشغول باشیم . هانس سلیه متخصص استرس این مقدار استرس را استرس شفابخش مینامد. اما اگر استرس شدید و بلند مدت باشد میتواند توانایی سازگاری را فلج کند و ما را افسرده سازد و آثار شومی داشته باشد.
شیوه های مقابله با استرس
لازاروکس و فولکمن (1984) برای مبارزه با استرس فهرستی از انواع مختلف منابع را فراهم آورند. سلامتی و توانایی ، افکار مثبت ، توانایی حل مسائل ، منبع کنترل درونی ، توانایی اجتماعی شدن ، حمایت اطرافیان و امکانات مالی.
Reciprocal co-regulation of EGR2 and MECP2 is disrupted in Rett syndrome and autism
Susan E. Swanberg, Raman P. Nagarajan, Sailaja Peddada, Dag H. Yasui and Janine M. LaSalle*
Department of Medical Microbiology and Immunology, Rowe Program in Human Genetics, School of Medicine, University of California, Davis, CA 95616, USA
* To whom correspondence should be addressed at: Medical Microbiology and Immunology, One Shields Avenue, Davis, CA 95616, USA. Tel: +1 5307547598; Fax: +1 5307528692; Received August 27, 2008; Revised October 21, 2008; Accepted November 7, 2008
ABSTRACT
Mutations in MECP2, encoding methyl-CpG-binding protein 2 (MeCP2), cause the neurodevelopmental disorder Rett syndrome (RTT). Although MECP2 mutations are rare in idiopathic autism, reduced MeCP2 levels are common in autism cortex. MeCP2 is critical for postnatal neuronal maturation and a modulator of activity-dependent genes such as Bdnf (brain-derived neurotropic factor) and JUNB. The activity-dependent early growth response gene 2 (EGR2), required for both early hindbrain development and mature neuronal function, has predicted binding sites in the promoters of several neurologically relevant genes including MECP2. Conversely, MeCP2 family members MBD1, MBD2 and MBD4 bind a methylated CpG island in an enhancer region located in EGR2 intron 1. This study was designed to test the hypothesis that MECP2 and EGR2 regulate each other’s expression during neuronal maturation in postnatal brain development. Chromatin immunoprecipitation analysis showed EGR2 binding to the MECP2 promoter and MeCP2 binding to the enhancer region in EGR2 intron 1. Reduction in EGR2 and MeCP2 levels in cultured human neuroblastoma cells by RNA interference reciprocally reduced expression of both EGR2 and MECP2 and their protein products. Consistent with a role of MeCP2 in enhancing EGR2, Mecp2-deficient mouse cortex samples showed significantly reduced EGR2 by quantitative immunofluorescence. Furthermore, MeCP2 and EGR2 show coordinately increased levels during postnatal development of both mouse and human cortex. In contrast to age-matched Controls, RTT and autism postmortem cortex samples showed significant reduction in EGR2. Together, these data support a role of dysregulation of an activity-dependent EGR2/MeCP2 pathway in RTT and autism.
INTRODUCTION
Rett syndrome (RTT) and autism fall within the five pervasive developmental disorders (PDDs) described in the Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (1). Clinical features of RTT include autistic features, mental retardation, postural hypotonia, difficulties in locomotion, loss of purposeful hand use, stereotyped hand movements, progressive scoliosis, seizures, and autonomic nervous system disturbances (2–4). RTT patients also suffer from respiratory abnormalities including hyperventilation, breath-holding, apnea and air swallowing as well as feeding problems characterized by poor tongue mobility and difficulties in swallowing of food (5,6).
RTT is an X-linked dominant PDD caused by mutations in methyl CpG-binding protein 2 (MECP2) (7). MeCP2, which binds methylated CpGs, is a chromatin-associated protein (8) which can both activate and repress transcription (9,10). Required for maturation of neurons, MeCP2 is developmentally regulated in both human and mouse (11–13). Although MECP2 mutations cause RTT in females, milder mutations and duplications of MECP2 have been found in males with mental retardation (14,15). Reduced MeCP2 expression in brain has been observed in 79% of autism cortex samples (16) and functional variants of the MECP2 gene may confer autism vulnerability (17). A hypomorphic allele of Mecp2 in a transgenic mouse model also shows abnormal social behavior (18,19) further implicating reduced MeCP2 expression in autistic behavior.
The maturation of neuronal networks involves translation of sensory experience into synaptic connectivity mediated by activity-dependent gene transcription (20–22). Many of the characteristics of the RTT phenotype involve defects in the processes which rely upon this activity-dependent maturation program including dendritic branching, synaptic plasticity, memory and learning and inhibitory circuits (22). Activity-dependent gene cascades underlying these processes are often triggered by neuronal activity followed by calcium influx and a related protein phosphorylation event (23).
Immediate early genes (IEGs), a class of activity-dependent genes, are rapidly and transiently induced by neuronal activation and other cellular or extra-cellular stimuli without the necessity for de novo protein synthesis (24,25). IEGs can be classified into two categories, ‘effector IEGs’ such as brain-derived neurotropic factor (BDNF) which play a direct functional role at the synapse and ‘regulatory IEGs’ which for the most part consist of inducible transcription factors including c-Fos, JunB, and the EGR family (26,27).
There is some evidence that activity-dependent gene expression pathways are disrupted in RTT. Several IEGs have been identified as actual or potential MeCP2 targets including JUNB (9), EGR1 (28), and Bdnf (21,22,29). Recently it was shown that MeCP2 binds the JUNB promoter when the gene is transcriptionally active (9). In Zhou et al. (22), activity-dependent phosphorylation of MeCP2 at serine 421 correlated with the transcriptional induction of Bdnf. Interestingly, double mutants of Bdnf and Mecp2 have a more severe RTT phenotype while overexpression of Bdnf in Mecp2-deficient mice extends life and improves motor deficits (30). It was shown in 2006 that both embryonic and adulthood ablation of Bdnf reduced transcription of Egr2 (early growth response gene 2) and its sister gene, Egr1 (31).
EGR2 encodes a zinc finger transcription factor observed in both the somata and dendrites of central neurons (32). EGR2 plays an important role in the transient formation of hindbrain developmental compartments or rhombomeres and is also an important factor in peripheral myelination, maintenance of synaptic plasticity and long-term potentiation (33–37). Recently, EGR2 was described as the most downregulated gene in lymphoblastoid cell lines from five monozygotic twin sets discordant with respect to severity of autism and/or language impairment suggesting that EGR2 might play a role in the development of autism (38). To further study the role of MeCP2 in IEG regulation, we investigated EGR2/EGR2 as a potential target and transcriptional regulator of MeCP2. Here we show the reciprocal binding and co-regulation of MeCP2 and EGR2 and demonstrate that EGR2 is significantly reduced in Mecp2-deficient mouse as well as human RTT and autism brain.
RESULTS
ChIP reveals reciprocal binding of MeCP2 to the EGR2 intron and EGR2 to the MECP2 promoter
Since an intronic sequence of EGR2 has previously been shown to be a binding site for MBDs (methyl-binding domains) 1, 2 and 4 (39), this region was further explored as a potential regulatory target for MeCP2. Because of a suggested role of MeCP2 in the matrix attachment of chromatin loop structures (40) a bioinformatics search for matrix attachment regions (MARs) (41) was conducted using MAR-Wiz, identifying a 900 bp region within the EGR2 intron (EGR2 contains only one intron) with strong binding potential (Supplementary Material, Fig. S1). To directly test whether MeCP2 bound to this EGR2 regulatory sequence in neuronal cells, chromatin immunoprecipitation (ChIP) with MeCP2-specific antibodies was conducted on chromatin from 48 h PMA(phorbol ester)-stimulated SH-SH5Y neuroblastoma cells, a system previously demonstrated to show increased MeCP2 levels (42). Quantitative polymerase chain reaction (qPCR) using primers designed to the EGR2 intron showed significant enrichment of MeCP2 ChIP fragments at this site compared with a Control ChIP experiment using a non-specific antibody in the place of the anti-MeCP2 antibody. (Fig. 1A).
|
The MECP2 promoter sequence was examined for potential EGR2-binding sites using TESS (transcriptional element search string) (43). A highly conserved site located between the core promoter (44) and the transcriptional start site of MECP2 (Supplementary Material, Figs S2 and S3) was tested for enrichment of EGR2 binding by ChIP (Fig. 1B). EGR2 binding to the MECP2 promoter also revealed significant enrichment compared with the non-specific IgG Control by ChIP (Fig. 1B). Positive Controls for known MeCP2 and EGR2-binding sites, SNRPN (45) and MBP (myelin basic protein) (46) respectively, showed expected enrichment compared with the appropriate non-specific antibody Controls (Supplementary Material, Fig. S4).
Reciprocal siRNA knockdown of EGR2 and MECP2
MeCP2 expression increases during maturation of neurons, a process that can be modeled by stimulation of human SH-SY5Y neuroblastoma cells with PMA. Both MECP2 and EGR2 protein showed 2-fold upregulation within 20 h of PMA treatment for EGR2 and 68 h after PMA treatment for MeCP2 when measured by immunofluorescence and laser scanning cytometry (LSC) (Supplementary Material, Fig. S5). To test a potential co-regulatory relationship between EGR2 and MECP2, siRNAs specifically targeting MECP2 and EGR2 were transfected into SH-SY5Y cells, revealing a pattern of reciprocal knockdown. Transfection with EGR2 siRNA resulted not only in reduction in EGR2 protein and EGR2 transcript as measured by immunofluorescence and LSC or qPCR, respectively (Fig. 2A and Supplementary Material, Fig. S6A), but also a significant reduction in MeCP2 protein and MECP2 transcript compared with Controls, measured by LSC and qPCR (Fig. 2B and Supplementary Material, Fig. S6B). Conversely, transfection with MECP2 siRNA resulted not only in reduction in MeCP2 protein and MECP2 transcript (Fig. 2A and Supplementary Material, Fig. S6C) but also a significant reduction in EGR2 protein and EGR2 transcript compared with Controls, measured by LSC and qPCR (Fig. 2D and Supplementary Material, Fig. S6D). Reciprocal knockdowns were also observed in cells which were transfected with siRNA but not stimulated with PMA (data not shown).
|
Developmental expression profile of MeCP2 and EGR2
A mouse tissue array containing cores of cortical tissue from wild-type C57BL/6J mice at a variety of prenatal, perinatal, and postnatal timepoints, was immunofluorescently stained for MeCP2 and EGR2 protein and fluorescence was quantified to determine the developmental ontogeny of MeCP2 and EGR2 in mouse cortex. This analysis revealed a rise in the percentage of cells with high EGR2, beginning at embryonic (E19) and reaching a plateau at postnatal day 7 (P7) for EGR2 and a more gradual rise from 1 to 10 weeks of age for MeCP2 (Fig. 3A). The overall levels of both EGR2 and MeCP2 showed gradual, coordinated increases in postnatal brain with age (Fig. 3B). MeCP2 and EGR2 were colocalized in neurons, but EGR2 staining was both nuclear and cytoplasmic, as has been previously reported (32).
|
In order to further test the hypothesis that EGR2 might be involved in regulatory pathways relevant to RTT, a tissue microarray containing triplicate 600 µm cores of cortical tissue from a mouse model of RTT (Mecp2tm1Bird/y) and wild-type C57BL/6J littermate Controls for six age-matched timepoints (P7, P28, P35, P49, P56 and P70) was immunofluorescently stained for MeCP2 and EGR2 and analyzed by LSC (Fig. 4). Analysis of the array showed significantly decreased EGR2 expression in Mecp2tm1Bird/y cortical cells for all mutant cortical core samples compared with all wild-type core samples at all timepoints (P < 0.00005, Fig. 4C). Reductions in EGR2 were most apparent in Mecp2-deficient cortical cells at the P28 timepoint (Fig. 4D). Furthermore, follow-up staining of sagittal brain sections from P28 wild-type (C57BL/6J) and Mecp2-null (Mecp2tm1Bird/y) mice confirmed significantly decreased EGR2 in multiple areas of the brain, including medulla, cerebellum and pons (Supplementary Material, Fig. S7).
|
EGR2 increases developmentally in postnatal human cortex and is downregulated in RTT and autism cortex
To test the hypothesis that EGR2 expression is dysregulated in human RTT and autism brain, LSC analysis of EGR2 and MeCP2 immunofluorescence on a human tissue microarray containing triplicate cortical samples from individuals with RTT, autism or other neurodevelopmental disorders was examined and compared with age-matched typically developing Controls. Similar to mouse cortex, EGR2 immunofluorescence colocalized with MeCP2 staining in human cortical neurons (Supplementary Material, Fig. S8). Analysis of human developmental EGR2 expression showed that, as in the mouse, MeCP2 and EGR2 are developmentally increased over postnatal lifespan in typically developed (TD) cortex (Fig. 5). More specifically, a steady increase in the number of EGR2-high cells from the age of 20 days to 18 years was observed (Fig. 5A). Group comparison of TD, RTT and autism samples (RTT/TD and AUT/TD) spanning childhood to adult years showed a statistically significant downregulation of EGR2 in RTT (P < 0.005 by t-test) and AUT brain (P < 0.00005 by t-test) (Supplementary Material, Table S1). A comparison of each individual RTT or AUT sample to its three closest age-matched TD Control samples also showed that EGR2 was dysregulated in a subset of samples, with a statistically significant downregulation of EGR2 observed in both RTT and AUT brain (Supplementary Material, Table S1). A non-parametric analysis similarly demonstrated statistically significant EGR2 downregulation in RTT and AUT brain as the means were outside a 95% confidence interval (Fig. 6D). As previously observed (16,47) MeCP2 was also significantly reduced in autism brain (Supplementary Material, Table S1).
|
|
DISCUSSION
In this study, we have used a candidate approach for activity-dependent early activation transcription to identify a new MeCP2 target gene, EGR2. As an IEG, EGR2 is increased rapidly in response to neuronal activity. Here we show evidence that EGR2 positively regulates MECP2 by binding to its promoter, and in turn, MeCP2 binds to an enhancer of EGR2, further upregulating expression of both genes in a positive feedback loop for increased neuronal maturation. In vivo we have established that developmental upregulation of EGR2 parallels the developmental ontogeny of MeCP2 and that EGR2 is dysregulated in an animal model of RTT as well as in human RTT and MeCP2-deficient autism brain.
The EGR genes have recently been implicated in a number of neuropsychiatric or neurodevelopmental conditions including schizophrenia (48,49) depression (50), dysregulated stress response (49,51), aggression (49) and autism (38). EGR2 may play a novel role in cognitive functions associated with attention, an executive function with which autistic individuals often experience difficulty (37,52,53). Our results are consistent with a role of EGR2 in autism spectrum and neurodevelopmental disorders.
The EGR family of transcription factors are able to mediate, amplify or modulate the impact of downstream gene expression patterns. EGR family genes are responsive to both cellular and environmental stimuli such as triazole (54), progesterone (55), stress (56), seizures (57) and valproic acid (58). Interestingly, perinatal exposure to valproic acid is a known risk factor for autism (59–62). EGR2 is involved in brain development (63–65), myelination and routing of axons (66,67). Our results provide a role of EGR2 in MeCP2 regulation and suggest that the postnatal developmental ontogenies of EGR2 and MeCP2 are interrelated. One alternative explanation for the reciprocal regulation of MeCP2 and EGR2 in siRNA experiments could be simply a delay of maturational differentiation of SH-SY5Y cells with either factor acting through an indirect versus direct pathway. However, the observation of direct binding of MeCP2 to EGR2 and EGR2 to MECP2 by ChIP in the same cell line supports a model of direct interactions in addition to indirect pathways such as the Mecp2/Bdnf/Egr2 pathway previously described (31).
Since EGR2 is a regulator of many neurologically relevant genes, disruption of normal EGR2 expression has the potential to influence many downstream targets. Previously identified neurologically relevant EGR2 targets include EGR2 itself; the NAB genes whose protein products interact with EGR2 to repress gene expression; inhibition of differentiation genes, ID2 and ID4, as well as a number of HOX genes (68–71). Interestingly, ID2 and ID3 are also targets of MeCP2 (72) and homozygous mutations in HOXA1 were observed in familial pedigrees with autism (73), further implicating these regulatory pathways in autism spectrum disorders. More recently, homozygosity mapping of multiple recessive autism pedigrees revealed that a number of genes regulated by neuronal activity may be implicated in autism (74).
Although MeCP2 was once predicted to be solely a transcriptional repressor of genes with methylated CpG island promoters, more recent genomic analyses have established that the primary function of MeCP2 is not the silencing of methylated promoters (9,10). To the contrary, the majority of MeCP2-bound promoters are actively expressed (9) and more transcripts are upregulated by increasing Mecp2 genetic dosage than downregulated (10). Interestingly, genomic ChIP analyses showed that the majority of the intragenic MeCP2-binding sites were intronic (9). In the context of EGR2 regulation this is not surprising, as earlier researchers demonstrated that other members of the MBD family-bound methylated CpGs within the EGR2 intron examined here (39). These results are also consistent with regulation of GABRB3, where MeCP2 binds to an intronic methylated sequence and promotes rather than represses expression (75).
As a result of our study, we propose that EGR2 and MeCP2 have the ability to facilitate each other’s postnatal developmental expression. At critical developmental stages, intra- or extra-cellular stimuli induce expression of EGR2 or MeCP2 each of which can bind the appropriate site, near the MECP2 core promoter in the case of EGR2, or the EGR2 intron in the case of MeCP2, enhancing the expression of its regulatory partner in a positive feedback loop. This positive feedback mechanism may serve to fine-tune the genomic response to a variety of environmental stimuli.
Dysregulation of this feedback system may play a role in the defects associated with autism spectrum disorders, with loss or reduction in functional MeCP2 decreasing the responsiveness of EGR family members and other IEGs to stimuli which induce the maturation of neuronal networks in typical cortical development. Our human brain analyses support the hypothesis that RTT and autism are disorders of stalled or arrested maturational brain development (76,77) as EGR2 levels in adult RTT and autism brain are lower than expected for their age. These results also suggest the possibility that increasing neuronal stimuli postnatally may partially improve the maturational defects of RTT and autism. In support of this premise, recent studies showed environmental enrichment could ameliorate motor coordination deficits in a mouse model of RTT (78,79) and evidence suggests that early behavioral interventions have a positive effect on autism outcomes (80). A number of clinical trials involving autistic patients are examining the effects of aripiprazole (Abilify®, Bristol-Myers Squibb), an atypical antipsychotic which may upregulate EGR2 (81, http://clinicaltrials.gov/ct2/results?term=autism+aripiprazole). Further examination of EGR2 and other IEGs in relation to autism spectrum disorders, including RTT, should be undertaken as part of the search for treatment strategies, including environmental enrichment and new pharmacological interventions.
MATERIALS AND METHODS
Cell lines
SH-SY5Y human neuroblastoma cells (American Type Culture Collection) were maintained in Dulbecco’s modified Eagle’s medium supplemented with 15% fetal bovine serum (Gibco), MEM NEAA (Gibco), 10 mM Hepes pH 7.3 (Gibco) and 2-mercaptoethanol (Gibco). Cells for ChIP were grown to 70–80% confluency in T175 cm2 flasks and cells for RNA interference (RNAi) were grown in two-chamber slides coated with poly-D-lysine (Sigma) or six-well plates.
RNA interference
siRNAs specifically targeting MECP2 and EGR2 were purchased from Dharmacon® (Supplementary Material, Table S2). Transfection of a pool of these siRNAs was conducted in six-well plates and two-chamber slides using DharmaFECT1® transfection reagent. SH-SY5Y cells were incubated at 37°C in 5% CO2. The media formulation contained Gibco MEM with Earle’s salts supplemented by non-essential amino acids (1% final concentration), Hepes buffer (1% final concentration) and beta-mercaptoethanol (0.5% final concentration). Cells were cultured with no antibiotics present in the media. When cells reached 70–80% confluence, they were trypsinized and seeded in the six-well plates and chamber slides at 2.5 x 104 cells per well or chamber and incubated overnight at 37°C. The next day, treated cells were transfected using DharmaFECT1® siRNA transfection reagent and either no siRNA, EGR2 siRNA, MECP2 siRNA, a non-targeting Control siRNA or DharmaFECT1® only. Transfections were conducted according to the manufacturer’s general transfection protocol. Four hours after the transfection, the cells were stimulated to differentiate by the addition of PMA to a final concentration of 160 nM per well or chamber. Twenty-four hours after the first siRNA transfection, a second transfection was performed. Separate aliquots of untreated cells and aliquots of cells which were transfected with siRNA but not stimulated with PMA were cultured in parallel as additional Controls.
cDNA synthesis and qPCR
qPCR was performed with a LightCycler (Roche, Indianapolis, IN, USA) according to manufacturer’s instructions. Primers for EGR2, MECP2 and GAPDH were designed using primer3 software with one of the primers of each primer pair spanning an intron–exon junction so as not to amplify genomic DNA (Supplementary Material, Table S3). Primer pairs were analyzed with BLAST to verify that the sequences were unique to the appropriate amplicon. PCR reactions include 1X DNA master SYBR Green I reaction buffer (Roche), 1.5–2 mM MgCl2, 0.5 micromolar of primers and 10–20 ng of cDNA or ChIP DNA. In the case of RNAi experiments, total RNA was extracted from SH-SY5Y cells in culture using the RNeasy Mini Kit (Qiagen) and cDNA was synthesized using a QuantiTect Reverse Transcription kit (Qiagen). Melting curve analysis was conducted to confirm specificity of the amplicon. Quantitation was conducted using the comparative CT method (Applied Biosystems) and is reported as n-fold difference, relative to a calibrator, following normalization to GAPDH or input DNA in the case of ChIP PCR.
Sequence analysis
A search for possible MeCP2-binding sites in the EGR2 intron and EGR2-binding sites in MECP2 regulatory regions was performed using MAR-Wiz (Futuresoft at http://www.futuresoft.org/MAR-Wiz/) and TESS (43, http://www.mrw.interscience.wiley.com/emrw/9780471250951/cp/cpbi/article/bi0206/current/pdf). The MeCP2 homolog in chicken, ARBP, recognizes MARS. MARs, DNA sequences which bind to the nuclear matrix, may function as anchoring sites for higher order chromatin structures including loops (41,82). Because other members of the MBD family bind a region in the EGR2 intron (39), this same region was examined for MeCP2-binding potential. MAR-Wiz analysis of the EGR2 intron revealed a high-scoring putative MAR with an average MAR potential or strength of 0.83 (Supplementary Material, Fig. S1). This same region also contained CpGs in the vicinity of A/T runs which are a prerequisite for MeCP2 binding (Supplementary Material, Fig. S1) (83). The sequences of predicted EGR2 sites were confirmed by comparison with potential EGR2-binding sites defined in (84) or (85). TESS predicted EGR2-binding sites in the MECP2 promoter region and in an enhancer sequence, identified by Liu and Francke (44), within the MECP2 3'-UTR (Supplementary Material, Fig. S2). The predicted EGR2-binding site located in the MECP2 promoter region is highly conserved (Supplementary Material, Fig. S3A) whereas the predicted site in the MECP2 3'-UTR is not (Supplementary Material, Fig. S3B).
ChIP and qPCR for ChIP
Chromatin from PMA-stimulated SH-SY5Y cells was isolated as described previously with some modifications (45,72). For each experiment, 150–200 µg of chromatin were digested into 300–500 bp fragments with HindIII, SpeI and SphI (New England Biolabs) and precleared by incubation with agarose beads (PrecipHen agarose, Aves labs or protein A/G agarose, Pierce) followed by incubation with the appropriate preimmune serum (chicken IgY or rabbit IgG) and a second incubation with agarose beads. Precleared chromatin was divided (40 µg per tube) and incubated overnight with an excess of C-terminal anti-MeCP2 (raised in chicken to the C-terminal peptide N-RPNREEPVDSRTPVTERVS-C, Aves labs); preabsorbed IgY as a Control for non-specific binding; anti-EGR2 (Santa Cruz) or rabbit IgG Control. Antibody incubations were followed by additional incubation for 4–6 h with the appropriate agarose beads as described earlier. An aliquot of precleared chromatin was set aside as total input Control. Immunoprecipitates were collected by centrifugation, washed and digested with 50 µ/ml DNase free RNase A for 30 min at 37°C, followed by SDS/proteinase K digestion and subjected to phenol/chloroform extraction prior to ethanol precipitation with glycogen.
qPCR was performed using a Lightcycler (Roche, Indianapolis, IN, USA) according to the manufacturer’s instructions. Primer sequences specific to the MECP2 core promoter, the MECP2 enhancer region, the EGR2 intron, a known EGR2-binding site and an MeCP2-binding site near the SNRPN gene are listed in Supplementary Material, Table S3. Primer sequences were designed to be compatible with the restriction enzyme cocktail used to digest the chromatin. The data were analyzed by LightCycler software version 2.0. Final quantification was performed using the comparative CT method (Applied Biosystems) and is reported as the n-fold difference in input-normalized, antibody-precipitated chromatin relative to input-normalized serum-incubated chromatin.
Tissue microarrays
A mouse developmental tissue array, including triplicate 600 µm cores of brain cortical tissue from wild-type C57BL/6J and Mecp2tm1Bird/y for a number of age-matched timepoints including P7, P28, P35, P49, P56 and P70, was fixed and embedded in paraffin as previously described (72).
A second mouse tissue microarray, created in a similar manner, contained wild-type male and female as well as Mecp2tm1Bird/y and Mecp2tm1Bird/+ cortical cores for age-matched timepoints including E15, E19, P7, P21, P35 and P70 was also fixed and embedded in paraffin.
Human brain tissue array
The human brain tissue array including triplicate 600 µm diameter tissue cores were extracted and processed as described previously from cerebral cortical samples (layers III–IV of Brodmann Area 9) and fusiform gyrus samples (Nagarajan et al., 2006). Immunofluorescence was performed on tissue microarray slides with anti-MeCP2 and anti-EGR2 antibodies and the slides were scanned by LSC. Fluorescence was normalized to histone H1 as previously described (12). Triplicate cores for each disorder and TD Controls were analyzed for each experimental replicate and mean normalized MeCP2 and EGR2 fluorescence was calculated for each tissue core in three replicate arrays (N = 9). Normalized immunofluorescence for each disorder sample was compared with that of the three closest, age-matched Controls (n = 27) and statistical significance was determined by t-test. Group comparisons were also conducted and statistical significance for these comparisons was determined by t-test.
Immunofluorescence and LSC
LSC shares some similarities with flow cytometry in its ability to quantitate fluorescence of individual cells. However, with LSC solid-phase samples such as adherent cultured cells, tissue sections and cytology smears can be examined for genetic, biochemical or morphological properties (http://www.compucyte.com/laserscanning.htm). Here, paraffin-embedded tissue microarrays (human or mouse) or sagittal brain hemispheres (mouse) were cut into 5 µm sections, placed on glass slides and stained as previously described (72). Primary antibodies used were: anti-EGR2 (Santa Cruz, rabbit polyclonal), 1:100, anti-MeCP2 (Aves, C-terminal, chicken polyclonal) 1:1000 and anti-Histone H1 (Upstate, mouse polyclonal) 1:100. The anti-Mecp2 Aves, C-terminal chicken polyclonal detects both the E1 and E2 isoforms of MeCP2. Secondary antibodies used were: goat anti-rabbit IgG-Oregon Green (Molecular Probes) 1:100, donkey anti-chicken IgG-Cy5 and goat anti-mouse IgG-Cascade Blue (Molecular Probes) 1:100. Rabbit IgG (Upstate), Chicken IgY (Aves) and Mouse IgG (Upstate) were used on Control slides with the same secondary as the experimental slides to test for background levels of staining or immunofluorescence. Replicate slides were stained and scanned by LSC to increase the power of our statistical analyses.
The procedure used for staining cultured neuroblastoma cells on chamber slides was similar to the procedure for staining tissue with a few exceptions. Chamber slides were washed in 1X PBS, placed in HistoChoice (Amresco) for 10–15 min followed by 1X PBS/Tween 0.02% for 4 min then placed in 70% ethanol for 10 min or for storage at –20°C. Slides to be stained were first rinsed in 1X PBS then stained as with the tissue arrays or sagittal brain sections above.
SUPPLEMENTARY MATERIAL
Supplementary Material is available at HMG Online. FUNDING
This work was supported by NIH 5T32MH073124-U.C. Davis M.I.N.D. Institute Autism Research Training Program and NIH 1F32HD055143 NRSA Postdoctoral Fellowship (S.S.); RO1HD041462 and R01HD048799 and Autism Speaks (J.M.L.), and a NAAR/Autism Speaks predoctoral fellowship (S.P.). NICHD Brain and Tissue Bank for Developmental Disorders and the Harvard Brain Tissue Resource Center is supported in part by R24MH068855. Funding to pay the Open Access charge was provided by Autism Speaks. ACKNOWLEDGEMENTS
We are grateful for access to human brain samples through the NICHD Brain and Tissue Bank for Developmental Disorders and the Harvard Brain Tissue Resource Center.
Conflict of Interest statement. None declared.
REFERENCES
1. American Psychiatric Association and Task Force on DSM-IV. Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders: DSM-IV (1994) 4th edn. Washington, DC: American Psychiatric Association.
2. Nomura Y. Early behavior characteristics and sleep disturbance in Rett syndrome. Brain. Dev. (2005) 27(Suppl. 1):S35–S42
3. Nomura Y., Segawa M. Natural history of Rett syndrome. J. Child. Neurol. (2005) 20:764–778.
4. Hagberg B. Rett syndrome: long-term clinical follow-up experiences over four decades. J. Child Neurol. (2005) 20:722–727.
5. Kerr A.M., Julu P.O. Recent insights into hyperventilation from the study of Rett syndrome. Arch. Dis. Child (1999) 80:384–387.
6. Motil K.J., Schultz R.J., Browning K., Trautwein L., Glaze D.G. Oropharyngeal dysfunction and gastroesophageal dysmotility are present in girls and women with Rett syndrome. J. Pediatr. Gastroenterol. Nutr. (1999) 29:31–37.
7. Amir R.E., Van den Veyver I.B., Wan M., Tran C.Q., Francke U., Zoghbi H.Y. Rett syndrome is caused by mutations in X-linked MECP2, encoding methyl-CpG-binding protein 2. Nat. Genet. (1999) 23:185–188.
8. Kumar A., Kamboj S., Malone B.M., Kudo S., Twiss J.L., Czymmek K.J., LaSalle J.M., Schanen N.C. Analysis of protein domains and Rett syndrome mutations indicate that multiple regions influence chromatin-binding dynamics of the chromatin-associated protein MECP2 in vivo. J. Cell. Sci. (2008) 121:1128–1137.
9. Yasui D.H., Peddada S., Bieda M.C., Vallero R.O., Hogart A., Nagarajan R.P., Thatcher K.N., Farnham P.J., Lasalle J.M. Integrated epigenomic analyses of neuronal MeCP2 reveal a role for long-range interaction with active genes. Proc. Natl Acad. Sci. USA (2007) 104:19416–19421.
10. Chahrour M., Jung S.Y., Shaw C., Zhou X., Wong S.T., Qin J., Zoghbi H.Y. MeCP2, a key contributor to neurological disease, activates and represses transcription. Science (2008) 320:1224–1229.
11. Shahbazian M.D., Zoghbi H.Y. Molecular genetics of Rett syndrome and clinical spectrum of MECP2 mutations. Curr. Opin. Neurol. (2001) 14:171–176.
12. Balmer D., Goldstine J., Rao Y.M., LaSalle J.M. Elevated methyl-CpG-binding protein 2 expression is acquired during postnatal human brain development and is correlated with alternative polyadenylation. J. Mol. Med. (2003) 81:61–68.
13. Braunschweig D., Simcox T., Samaco R.C., LaSalle J.M. X-Chromosome inactivation ratios affect wild-type MeCP2 expression within mosaic Rett syndrome and Mecp2–/+ mouse brain. Hum. Mol. Genet. (2004) 13:1275–1286.
14. Villard L. MECP2 mutations in males. J. Med. Genet. (2007) 44:417–423.
15. Smyk M., Obersztyn E., Nowakowska B., Nawara M., Cheung S.W., Mazurczak T., Stankiewicz P., Bocian E. Different-sized duplications of Xq28, including MECP2, in three males with mental retardation, absent or delayed speech, and recurrent infections. Am. J. Med. Genet. B. Neuropsychiatr. Genet. (2007) 6:799–806.
16. Nagarajan R.P., Hogart A.R., Gwye Y., Martin M.R., LaSalle J.M. Reduced MeCP2 expression is frequent in autism frontal cortex and correlates with aberrant MECP2 promoter methylation. Epigenetics (2006) 1:1–11
17. Loat C., Curran S., Lewis C., Abrahams B., Duvall J., Geschwind D., Bolton P., Craig I. Methyl-CpG-binding protein (MECP2) polymorphisms and vulnerability to autism. Genes Brain Behav. (2008) 7:754–760.
18. Samaco R.C., Fryer J.D., Ren J., Fyffe S., Chao H.T., Sun Y., Greer J.J., Zoghbi H.Y., Neul J.L. A partial loss of function allele of methyl-CpG-binding protein 2 predicts a human neurodevelopmental syndrome. Hum. Mol. Genet. (2008) 17:1718–1727
19. Kerr B., Alvarez-Saavedra M., Saez M.A., Saona A., Young J.I. Defective body-weight regulation, motor control and abnormal social interactions in Mecp2 hypomorphic mice. Hum. Mol. Genet. (2008) 17:1707–1717.
20. Katz L.C., Shatz C.J. Synaptic activity and the construction of cortical circuits. Science (1996) 274:1133–1138.
21. Chen W.G., Chang Q., Lin Y., Meissner A., West A.E., Griffith E.C., Jaenisch R., Greenberg M.E. Derepression of BDNF transcription involves calcium-dependent phosphorylation of MeCP2. Science (2003) 302:885–889.
22. Zhou Z., Hong E.J., Cohen S., Zhao W.N., Ho H.Y., Schmidt L., Chen W.G., Lin Y., Savner E., Griffith E.C., et al. Brain-specific phosphorylation of MeCP2 regulates activity-dependent Bdnf transcription, dendritic growth, and spine maturation. Neuron (2006) 52:255–269.
23. Herdegen T., Leah J.D. Inducible and constitutive transcription factors in the mammalian nervous system: control of gene expression by Jun, Fos and Krox, and CREB/ATF proteins. Brain Res. Brain Res. Rev. (1998) 28:370–490.
24. Dragunow M. A role for immediate-early transcription factors in learning and memory. Behav. Genet. (1996) 26:293–299.
25. Sng J.C., Taniura H., Yoneda Y. A tale of early response genes. Biol. Pharm. Bull. (2004) 27:606–612.
26. Shaulian E., Karin M. AP-1 as a regulator of cell life and death. Nat. Cell Biol. (2002) 4:E131–E136
27. Davis S., Bozon B., Laroche S. How necessary is the activation of the immediate early gene zif268 in synaptic plasticity and learning? Behav. Brain Res. (2003) 142:17–30.
28. Colantuoni C., Jeon O.H., Hyder K., Chenchik A., Khimani A.H., Narayanan V., Hoffman E.P., Kaufmann W.E., Naidu S., Pevsner J. Gene expression profiling in postmortem Rett Syndrome brain: differential gene expression and patient classification. Neurobiol. Dis. (2001) 8:847–865
29. Martinowich K., Hattori D., Wu H., Fouse S., He F., Hu Y., Fan G., Sun Y.E. DNA methylation-related chromatin remodeling in activity-dependent BDNF gene regulation. Science (2003) 302:890–893.
30. Chang Q., Khare G., Dani V., Nelson S., Jaenisch R. The disease progression of Mecp2 mutant mice is affected by the level of BDNF expression. Neuron (2006) 49:341–348.
31. Glorioso C., Sabatini M., Unger T., Hashimoto T., Monteggia L.M., Lewis D.A., Mirnics K. Specificity and timing of neocortical transcriptome changes in response to BDNF gene ablation during embryogenesis or adulthood. Mol. Psychiatry (2006) 11:633–648.
32. De S., Shuler C.F., Turman J.E. Jr. The ontogeny of Krox-20 expression in brainstem and cerebellar neurons. J. Chem. Neuroanat. (2003) 25:213–226.
33. Williams J., Dragunow M., Lawlor P., Mason S., Abraham W.C., Leah J., Bravo R., Demmer J., Tate W. Krox20 may play a key role in the stabilization of long-term potentiation. Brain Res. Mol. Brain Res. (1995) 28:87–93.
34. Inokuchi K., Murayama A., Ozawa F. mRNA differential display reveals Krox-20 as a neural plasticity-regulated gene in the rat hippocampus. Biochem. Biophys. Res. Commun. (1996) 221:430–436.
35. Lumsden A., Krumlauf R. Patterning the vertebrate neuraxis. Science (1996) 274:1109–1115.
36. Borday C., Chatonnet F., Thoby-Brisson M., Champagnat J., Fortin G. Neural tube patterning by Krox20 and emergence of a respiratory control. Respir. Physiol. Neurobiol. (2005) 149:63–72.
37. DeSteno D.A., Schmauss C. Induction of early growth response gene 2 expression in the forebrain of mice performing an attention-set-shifting task. Neuroscience (2008) 152:417–428
38. Hu V.W., Frank B.C., Heine S., Lee N.H., Quackenbush J. Gene expression profiling of lymphoblastoid cell lines from monozygotic twins discordant in severity of autism reveals differential regulation of neurologically relevant genes. BMC Genomics (2006) 7:118.
39. Unoki M., Nakamura Y. Methylation at CpG islands in intron 1 of EGR2 confers enhancer-like activity. FEBS Lett. (2003) 554:67–72.
40. Horike S., Cai S., Miyano M., Cheng J.F., Kohwi-Shigematsu T. Loss of silent-chromatin looping and impaired imprinting of DLX5 in Rett syndrome. Nat. Genet. (2005) 37:31–40.
41. Namciu S.J., Friedman R.D., Marsden M.D., Sarausad L.M., Jasoni C.L., Fournier R.E. Sequence organization and matrix attachment regions of the human serine protease inhibitor gene cluster at 14q32.1. Mamm. Genome (2004) 15:162–178.
42. Jung B.P., Jugloff D.G., Zhang G., Logan R., Brown S., Eubanks J.H. The expression of methyl CpG binding factor MeCP2 correlates with cellular differentiation in the developing rat brain and in cultured cells. J. Neurobiol. (2003) 55:86–96.
43. Schug J. Using TESS to predict transcription factor binding sites in DNA sequence. Curr. Protoc. Bioinformatics (2008) Chapter 2, Supplement 21, Unit 2.6.
44. Liu J., Francke U. Identification of cis-regulatory elements for MECP2 expression. Hum. Mol. Genet. (2006) 15:1769–1782.
46. Thatcher K.N., Peddada S., Yasui D.H., Lasalle J.M. Homologous pairing of 15q11–13 imprinted domains in brain is developmentally regulated but deficient in Rett and autism samples. Hum. Mol. Genet. (2005) 14:785–797.
47. Jang S.W., LeBlanc S.E., Roopra A., Wrabetz L., Svaren J. In vivo detection of Egr2 binding to target genes during peripheral nerve myelination. J. Neurochem. (2006) 98:1678–1687.
47. Samaco R.C., Nagarajan R.P., Braunschweig D., LaSalle J.M. Multiple pathways regulate MeCP2 expression in normal brain development and exhibit defects in autism-spectrum disorders. Hum. Mol. Genet. (2004) 13:629–639.
48. Yamada K., Gerber D.J., Iwayama Y., Ohnishi T., Ohba H., Toyota T., Aruga J., Minabe Y., Tonegawa S., Yoshikawa T. Genetic analysis of the calcineurin pathway identifies members of the EGR gene family, specifically EGR3, as potential susceptibility candidates in schizophrenia. Proc. Natl Acad. Sci. USA (2007) 104:2815–2820.
49. Gallitano-Mendel A., Wozniak D.F., Pehek E.A., Milbrandt J. Mice lacking the immediate early gene Egr3 respond to the anti-aggressive effects of clozapine yet are relatively resistant to its sedating effects. Neuropsychopharmacology (2008) 33:1266–1275.
50. Orsetti M., Di Brisco F., Canonico P.L., Genazzani A.A., Ghi P. Gene regulation in the frontal cortex of rats exposed to the chronic mild stress paradigm, an animal model of human depression. Eur. J. Neurosci. (2008) 27:2156–2164.
51. Gallitano-Mendel A., Izumi Y., Tokuda K., Zorumski C.F., Howell M.P., Muglia L.J., Wozniak D.F., Milbrandt J. The immediate early gene early growth response gene 3 mediates adaptation to stress and novelty. Neuroscience (2007) 148:633–643.
52. Rinehart N.J., Bradshaw J.L., Moss S.A., Brereton A.V., Tonge B.J. A deficit in shifting attention present in high-functioning autism but not Asperger’s disorder. Autism (2001) 5:67–80.
53. Shafritz K.M., Dichter G.S., Baranek G.T., Belger A. The neural circuitry mediating shifts in behavioral response and cognitive set in autism. Biol. Psychiatry (2008) 63:974–980.
54. Massa V., Gaudenzi G., Sangiorgio L., Cotelli F., Giavini E. Krox20 is down-regulated following triazole in vitro embryonic exposure: a polycompetitor-based assay. Toxicol. Lett. (2007) 169:196–204.
55. Guennoun R., Benmessahel Y., Delespierre B., Gouezou M., Rajkowski K.M., Baulieu E.E., Schumacher M. Progesterone stimulates Krox-20 gene expression in Schwann cells. Brain Res. Mol. Brain Res. (2001) 90:75–82.
56. Honkaniemi J., Zhang J.S., Longo F.M., Sharp F.R. Stress induces zinc finger immediate early genes in the rat adrenal gland. Brain Res. (2000) 877:203–208.
57. Honkaniemi J., Sharp F.R. Prolonged expression of zinc finger immediate-early gene mRNAs and decreased protein synthesis following kainic acid induced seizures. Eur. J. Neurosci. (1999) 11:10–17.
58. Okada A., Kushima K., Aoki Y., Bialer M., Fujiwara M. Identification of early-responsive genes correlated to valproic acid-induced neural tube defects in mice. Birth Defects Res. A. Clin. Mol. Teratol. (2005) 73:229–238.
59. Wagner G.C., Reuhl K.R., Cheh M., McRae P., Halladay A.K. A new neurobehavioral model of autism in mice: pre- and postnatal exposure to sodium valproate. J. Autism Dev. Disord. (2006) 36:779–793.
60. Alsdorf R., Wyszynski D.F. Teratogenicity of sodium valproate. Expert Opin. Drug Saf. (2005) 4:345–353.
61. Arndt T.L., Stodgell C.J., Rodier P.M. The teratology of autism. Int. J. Dev. Neurosci. (2005) 23:189–199.
62. Williams G., King J., Cunningham M., Stephan M., Kerr B., Hersh J.H. Fetal valproate syndrome and autism: additional evidence of an association. Dev. Med. Child Neurol. (2001) 43:202–216.
63. Helmbacher F., Pujades C., Desmarquet C., Frain M., Rijli F.M., Chambon P., Charnay P. Hoxa1 and Krox-20 synergize to control the development of rhombomere 3. Development (1998) 125:4739–4748.
64. Chatonnet F., Thoby-Brisson M., Abadie V., Dominguez del Toro E., Champagnat J., Fortin G. Early development of respiratory rhythm generation in mouse and chick. Respir. Physiol. Neurobiol. (2002) 131:5–13.
65. Kubik S., Miyashita T., Guzowski J.F. Using immediate-early genes to map hippocampal subregional functions. Learn Mem. (2007) 14:758–770.
66. Kamholz J., Awatramani R., Menichella D., Jiang H., Xu W., Shy M. Regulation of myelin-specific gene expression. Relevance to CMT1. Ann. NY Acad. Sci. (1999) 883:91–108.
67. LeBlanc S.E., Jang S.W., Ward R.M., Wrabetz L., Svaren J. Direct regulation of myelin protein zero expression by the Egr2 transactivator. J. Biol. Chem. (2006) 281:5453–5460.
68. Mechta-Grigoriou F., Garel S., Charnay P. Nab proteins mediate a negative feedback loop controlling Krox-20 activity in the developing hindbrain. Development (2000) 127:119–128.
69. Maconochie M.K., Nonchev S., Manzanares M., Marshall H., Krumlauf R. Differences in Krox20-dependent regulation of Hoxa2 and Hoxb2 during hindbrain development. Dev. Biol. (2001) 233:468–481.
70. Ghislain J., Desmarquet-Trin-Dinh C., Gilardi-Hebenstreit P., Charnay P., Frain M. Neural crest patterning: autoregulatory and crest-specific elements co-operate for Krox20 transcriptional control. Development (2003) 130:941–953.
71. Mager G.M., Ward R.M., Srinivasan R., Jang S.W., Wrabetz L., Svaren J. Active gene repression by the Egr2.NAB Complex during peripheral nerve myelination. J. Biol. Chem. (2008) 283:18187–18197.
72. Peddada S., Yasui D.H., LaSalle J.M. Inhibitors of differentiation (ID1, ID2, ID3 and ID4) genes are neuronal targets of MeCP2 that are elevated in Rett syndrome. Hum. Mol. Genet. (2006) 15:2003–2014.
73. Tischfield M.A., Bosley T.M., Salih M.A., Alorainy I.A., Sener E.C., Nester M.J., Oystreck D.T., Chan W.M., Andrews C., Erickson R.P., et al. Homozygous HOXA1 mutations disrupt human brainstem, inner ear, cardiovascular and cognitive development. Nat. Genet. (2005) 37:1035–1047.
74. Morrow E.M., Yoo S.Y., Flavell S.W., Kim T.K., Lin Y., Hill R.S., Mukaddes N.M., Balkhy S., Gascon G., Hashmi A., et al. Identifying autism loci and genes by tracing recent shared ancestry. Science (2008) 321:218–223.
75. Hogart A., Nagarajan R.P., Patzel K.A., Yasui D.H., Lasalle J.M. 15q11–13 GABAA receptor genes are normally biallelically expressed in brain yet are subject to epigenetic dysregulation in autism-spectrum disorders. Hum. Mol. Genet. (2007) 16:691–703.
76. Courchesne E. Brain development in autism: early overgrowth followed by premature arrest of growth. Ment. Retard. Dev. Disabil. Res. Rev. (2004) 10:106–111.
77. Zoghbi H.Y. Postnatal neurodevelopmental disorders: meeting at the synapse? Science (2003) 302:826–830.
78. Kondo M., Gray L.J., Pelka G., Christodoulou J., Tam P.P.L., Hannan A.J. Environmental enrichment ameliorates a motor coordination deficit in a mouse model of Rett syndrome–Mecp2 gene dosage effects and BDNF expression. Eur. J. Neurosci. (2008) 12:3342–3350.
79. Nag N., Moriuchi J.M., Peitzman C.G., Ward B.C., Klodny N.H., Berger-Sweeney J.E. Environmental enrichment alters locomotor behaviour and ventricular volume in Mecp2(1lox) mice. Behav. Brain. Res. (2008) epub ahead of print.
80. Rogers S.J., Vismara L.A. Evidence-based comprehensive treatments for early autism. J. Clin. Child Adolesc. Psychol. (2008) 37:8–38.
81. Cheng M.C., Liao D.L., Hsiung C.A., Chen C.Y., Liao Y.C., Chen C.H. Chronic treatment with aripiprazole induces differential gene expression in the rat frontal cortex. Int. J. Neuropsychopharmacol. (2008) 11:207–216.
82. Koch C., Stratling W.H. DNA binding of methyl-CpG-binding protein MeCP2 in human MCF7 cells. Biochemistry (2004) 43:5011–5021.
83. Klose R.J., Sarraf S.A., Schmiedeberg L., McDermott S.M., Stancheva I., Bird A.P. DNA binding selectivity of MeCP2 due to a requirement for A/T sequences adjacent to methyl-CpG. Mol. Cell (2005) 19:667–678.
85. Nardelli J., Gibson T., Charnay P. Zinc finger-DNA recognition: analysis of base specificity by site-directed mutagenesis. Nucleic Acids Res. (1992) 20:4137–4144. Swirnoff A.H., Milbrandt J. DNA-binding specificity of NGFI-A and related zinc finger transcription factors. Mol. Cell. Biol. (1995) 15:2275–2287.
ااختلا لات زبان ، تکلم ، و برقراری ارتباط :
استفاده از کلمات بدون توجه به معانی آنها :
حدود 40 % کو دکان مبتلا به اوتیسم اصلا حرف نمی زنند .برخی دیگر مبتلا به عارضه اکو لا لیا (echolalia) (تکرار کردن حرفهایی که دیگران به آنها می زنند) می باشند .به طور مثال اگر شما به او بگو یید " چرا نا هارت را نمی خوری " او هم به جای آنکه جوابت را بدهد می گوید " چرا ناهارت را نمی خوری " یا اینکه مکررا تبلیغات تلویزیون را بدون کم و کاست تکرار می کنند. تن صدای ثابتی دارند و به نظر می رسد که نمی توانند در مواقع شادی یا غمگینی تن صدای خود را بالا و پایین ببرند .این کودکان ممکن است از لحاظ فاصله مکانی به افرادی که با آنها صحبت می کنند خیلی نزدیک شوند و یا ممکن است به یکی از مو ضوعات صحبت خود بچسبند و رهایش نکنند . برخی از آنها می توانند به خوبی صحبت نمایند و لغات بسیار زیادی را می دانند ولی حوصله گوش دادن به حر فهای دیگران را ندارند .هم چنین ممکن است در باره افرادی که بسیار به آنها علا قه مند هستند خیلی زیاد صحبت نمایند . - انجام حرکا ت تکراری، مقاومت در برابر تغییرات محیطی ویا مقاومت در برابر تغییرات روزانه کار ها ی معمولی ، و عدم پاسخ دهی به صورت غیر طبیعی نسبت به تجارب حسی .
آنها یک سری از کا رها را بارها و بارها تکرار میکنند . اگر عادات روزانه آنها تغییر نماید به شدت نا راحت می شوند .به عنوان مثال اگر کودک هر روز ابتدا دستش را شسته و سپس لباسش را می پوشد، در صورتی که از او خواسته شود که عکس اعمال فوق ر ا انجام دهد ، به شدت ناراحت خواهد شد . اوتیسم یک ناتوانی رشدی در تمام عمر بوده و به طور تیپیک در اوایل دوران کو دکی ظاهر می شود ..دانش آموزان مبتلا به اوتیسم در اوایل دو ان کودکی رفتاری را از خود نشان می دهند که به طور مخربی با فرآیندهای یاد گیر ی آنها در مواردزیر تدا خل می نما ید . روند رشد کودکان مبتلا به او تیسم ممکن است درزمینه های حرکتی (motor) شناختی (cognitive)،به تاخیر بیفتد .
از طرف دیگر برخی ازآنها ممکن است بتوانند به راحتی مسایل کامپیو تری ویا یک جدول را حل کنند ولی در انجام کارهای بسیار آسان مثل بر قراری دوستی با دیگران و صحبت با دیگران دچار مشکل شوند .
________________________________________
اختلال در روابط /مهارتها / و واکنش های اجنماعی :
عدم درک احساسات و عواطف دیگران
قدرت بسیار ضعیف در درک و تعبیرحالات چهره (facial expression) و
زبان بدن (body language) دیگران
- فرد بیمار ممکن است به صورت بی ادب (rude)، پر خاشگر ، رک گو (forthright) ، خجالتی ، بی فکر(thoughtless) ، نا بالغ از نسبت به سن تقویمی خود (immature) ، مشاهده شود. این افراد قادربه عملکرد کافی ومناسب برای بر قرار ی ارتباط با اجتماع نبوده و نهایتا قادر به ایجاد روایط دوستانه دیر پا نمی باشند.
- شرکت در فعالیتها و با زیهای ساده و تمایل به دوری گزینی از جمع .
بر قراری ارتباط: کودک در برقراری ارتباط با جنبه های مختالف دچار مشکل میشود . زبان کودک دارای آن قدرت طبیعی برای بر قراری ارتباط نیست و از محتوی و ساختار مناسبی بر خوردار نمی باشد. ضعف کودک هم در زمینه ابراز نظر و هم در زمینه درک نظرات دیگران از طریق کلامی مشهود است .
کودک در برخوردبا مردم ،اشیا و وقایع زندگی اش دچار مشکل می شود . اغلب کودکان در بر قراری یک ارتباط متناوب با دیگران دچار مشکل هستند . کودک در هنگام مشاهده تغییرات ایجاد شده در اطراف خود ، به استرس شدیدی دچار می شود و اصولا مایل به سکون در محیط اطراف خویش است و از تغییر دادن شرایط و اشیا اطراف خویش نا خرسند می شود . تغییرات ایجاد شده در وقایع معمول زندگی سبب ایجاد وحشت در فرد می شود . این امر می تواند بروز حرکات تکراری در فرد را تو جیه نماید کودکعلایق بسیار محدودی را نسبت به اطرافیان یا اشیا ی دور برش ابراز می کند و قادر به شرکت در فعالیت های ذهنی نیست . این کو دکان نمی توانند بپذیرند که حالات رو حی –روانی دیگران با آنها متفا وت است و نمی توانند تصور کنند که افراد دیگر جامعه دارای عقاید ، دید گا ه ها و برنامه های خو دشان در زندگی هستند . اگر به او بگو یید" آن کار را نکن " یک بیمار اوتیستی نمی تواند درک کند که معنی "آن" چیست ؟ عواطف کو دکان او تیستی مشابه با سایر افراد جامعه است .ولی این کو دکان نی توانند عوالم و عواطف خود را به آسانی و به صورت قابل فهم باز گو نمایند. علت این امر این است که آنها نمی توانند از ابزار زبان به اندازه کافی استفاده نمایند. آنها ممکن است بدون ایجاد آمادگی در دیگران با آنها شروع به صحبت نمایند.
کودک نسبت به محر ک ها ی شنیداری ، دیداری ،بویایی، و محرکهای حسی (tactile)، چشایی gustatory و محرک ها یkinesthetic، پاسخ های غیر طبیعی و تکراری و بی معنی را از خودنشان می دهد .و از لحاظ حس تعادل و تنظیم موقعیت بدن (proprioceptive) دچار مشکل می شود. . به عبارت دیگر ، برخی از آنها در برخی از حواس پنج گانه بسیار حساس تر از حالت طبیعی بوده ودر برخی دیگر ازاین حس ها از حساسیت کمتری نسبت به دیگران بر خوردار می باشند.از این رو عکس العمل آنها نسبت به بقیه افراد در یک جمع در قبال یک محرک بو یایی ، شنوایی، چشایی، و.. با دیگران هما هنگ نبوده و عکس العمل آنها سبب ایجاد بی نظمی در جمع می شود. به طور مثال سرو صدای ترافیک ممکن است برای آنها بسیار کر کننده باشد.
از لحاظ شناختی کودک ممکن است نا هنجاری های مختلفی را در فر آیند تفکر(thinking) از خود نشان داده و در تقکر انتزاعی (abstract thinking) ، هوشیاری (awareness) و قضاوت (judgment) دچار مشکل شده و و دارای توانایی اندکی برای فر آوری اطلا عات سمبو لیک است.
________________________________________
دریک تحقیق انواع اتیسم را یک بیماری مغزی در نتیجه:
مصرف تراتوژن ها به خصوص ویتامین ها و آهن دوران بارداری و مسمومیت جنین با این مواد از نمونه های بسیار خفیف غیر قابل تشخیص تا نمونه
های بسیار شدیدکه باعث مرگ جنین می شود را بیان نمود.پس از مصرف تراتوژن ها و با گذشتن از مرز مسمومیت و تجمع در خون جنین موجب عقب
افتادن رشد سلولهای عصبی جنین و اختلالات متعدد می شود .
همچنین امروزه پژوهشگران دریافته اند ارتباطی بین اتیسم وواکسنMMR(سرخک - سرخجه - اوریون )وجود ندارد ولی بسیاری معتقدند ارتباطی بین
اتیسم و Thimerosal که یک ماده محافظت کننده واکسن ها که حاوی جیوه است وجود دارد .در یک بررسی تمام کودکان که واکسینه می شوند برای
حفاظت واکسن ها از تیمروزال یا اتیل مرکوری استفاده میگردد و کودکان تا سن ۱۰ ماهگی با ۲۵۰ میلی گرم تیمروزال و تا ۱۵ ماهگی ۴۵۰ میلی گرم
تیمروزال تماس داشتند و میزان شیوع اتیسم در بالا ترین میزان خود بود و از سال ۱۹۹۳ تمام واکسن های مورد استفاده عاری از تیمروزال
حاوی جیوه بوده است.امروزه بهتر است اتیسم را سندرمی بدانیم که در اثر یکی از چندین نوع آسیب دیدگی دستگاه مرکزی اعصاب از ابتدای لقاح تا
چند سال اول زندگی به وجود می اید.
محققان از بررسی های خود چنین نتیجه گرفته اند که اولا"نگرانیها و دغدغه های زود هنگام خانواده ها در مورد رشد و نمو کودکانشان بسیار مهم است و باید
به انها بها داد خصوصا"پزشکان عمومی و متخصص کودکان باید به این مسئله توجه کنند و خیلی زود این کودکان را به متخصصان ارجاع دهند و از دادن بر
چسب هایی مانند اتیسم به صورت زودرس قبل از تشخیص قطعی خود داری کرد .
جهت تشخیص اتیسم وجود هر گونه اشکال یا عقب ماندگی تکلم زنگ خطر برای والدین می باشد چرا که اختلال تکامل زبان یکی از علایم مهم اولیه می باشد.
تشخیص کودکان مبتلا به اتیسم screening test checklist در مطب پزشکان متخصص اطفال بسیار مفید خواهد بود.
________________________________________
اوتیسم آسپرگر سندرم و PDD درحال افزایش است
اوتیسم آسپرگر سندرم و PDD درحال افزایش است سی سال پیش از هر 2500 نفر یکنفر مبتلا می گردید ولی اکنون از هر 150 نفر یکنفر
و بیشتر دکترها و دانشمندان توسط عوامل میان ژن و محیط بوجود می آید . فرزندان ما هر روز در معرض عوامل شیمیایی و فلزات افزودنی
مواد تزریقی سمی و از اینقبیل موارد : آفت کش - حشره کش - سرب و ... قرار می گیرند .
________________________________________
رفع مسمومیت :
در کودکان اوتیسم و طیف اوتیستیک این سموم در کل سیستمهای شان ذخیره شده است بعلت بیماری metal-metaboli sm آنها بطور ژنتیک قادر نیستند بخوبی رفع مسمومیت کنند که این امر باعث مشکلات نرو لوژیک و گوارشی می گردد . بسیاری با این موضوع که زمانیکه مواد شیمیایی و فلزات سنگین را خارج می کنید از بدن و بیو شیمی کودک متوازن و بالانس می گردد سایرکادر درمانی راحت تر با کودک کار می کنند . chelating agent ترکیبی شیمیایی است که از طریق اتصال یونهای فلزی باعث تشکیل کمپلکسهایی می گردد و در درمان مسمومیت فلزی مورد استفاده قرار می گردد. APA -WHO بعنوان ناتوانی رشدی تکاملی که ناشی از یک بیماری ( عارضه ) در سیستم عصبی مرکزی می باشد . که از طریق صدمه و نقص در تعاملات اجتماعی و روابط ارتباطی و علایق و تصورات و فعالیتها تشخیص داده می گردد. اوتیسم خود را قبل از سه سالگی آشکار می کند . اوتیسم و سایر PDD ها در ردیف اختلالات تکاملی عصبی در نظر گرفته می شوند .
________________________________________
علایم کودکان مبتلا به اتیسم از نظر گفتاری و رفتاری :
• عدم توانایی در صدا سازی تا سن ۶ ماهگی
• عدم توانایی در صدا سازی چند سیلابی تا سن ۱۲ ماهگی
•
عدم توانایی در گفتن کلمات تا سن ۱۸ ماهگی
•
عدم توانایی درعبارت سازی تا سن ۲۴ ماهگی
•
عدم توانایی در جمله سازی تا سن ۳۶ ماهگی
•
هرگونه از دست دادن مهارت صدا سازی و کلمه سازی عبارت سازی
•
هرگونه از دست دادن مهرت درکی مانند واکنش به اسم صدا کردن کودک
• نهایت تنهایی
• نا توانی برای انتخاب وضعیت قابل انتظار
• تکرار یکنواخت برخی اصوات و کلمات
• محدودیت در برخی حرکات
• رفتارهای تکراری و قالبی
• میل وسواس گونه اضطراب آمیز برای حفظ یکنواختی
• ترس از تغییر
• روابط غیر عادی با دیگران
• ترجیح دادن تصاویر و اشیا بی جان
• اصرار به یکسانی داشته و در مقابل تغییر مقاوم هستند .
• در بیان نیازها مشکل دارند و بجای استفاده از کلمات از اشارات و حرکات استفاده میکنند .
• کلمات و جملات دیگران را تکرار می کنند .
• خنده و گریه بی دلیل داشته و بدون علت مشخص نگران و مضطرب می شوند .
• قشقرق به پا می کنند و برای دلائلی که برای دیگران آشکار نیست شدیداً پریشان می شوند .
• دوست ندارند در آغوش گرفته شوند و یا دیگران را در بغل گیرند .
• تماس چشمی ندارند یا تماس آنها اندک است .
• به روش آموزش معمول پاسخ نمی دهند .
• با اسباب بازی درست بازی نمی کنند .
• چرخیدن و تاب خوردن را خیلی دوست دارند .
• احساس درد کمتر یا بیشتر از حد دارند .
• از خطرات نمی ترسند .
• پرتحرک یا کم تحرک هستند .
• نسبت به اطرافیان واکنش عاطفی نشان نمی دهند .
• به صحبتها و یا صداها پاسخ نمی دهند بطوریکه بنظر می آید ناشنوا هستند . اگر چه حس شنوایی سالم است .
• در برخی از کودکان اتیستیک توانائیهای خاص وجود دارد .
________________________________________
باورهای غلط درباره اتیسم :
• کودکان مبتلا به اتیسم هرگز ارتباط چشمی برقرار نمی کنند .
• کودکان اتیستیک نبوغ دارند .
• کودکان مبتلا به اتیسم صحبت نمی کنند .
• کودکان اتیستیک قادر به نشان دادن محبت خود نیستند .
• اتیسم یک بیماری روانی است .
• منظور از پیشرفت این کودکان یعنی اینکه کاملاً شفا یابند .
• کودکان مبتلا به اتیسم نمی توانند به دیگران لبخند بزنند .
• کودکان اتیستیک تماس جسمی محبت آمیز برقرار نمی کنند .
________________________________________
ما میدانیم که این کودکان تحریکات حسی را به گونه ای متفاوت درک می کنند که موجب اشکال در ابراز محبت و برقراری ارتباط عاطفی در آنها می گردد . اما به هر حال این کودکان می توانند محبت کنند . در صورتیکه این کودکان را باور کنیم قادر به داد و ستد عاطفی با آنها هستیم .
در حقیقت به دلیل تنوع تظاهرات کلینیکی طیف تشخیص بیمار ا تیستیک مشکل است گاهی اوقات کودکان مبتلا به اتیسم با هوش هستند ولی 80 درصد آنها
درجاتی از عقب ماندگی ذهنی را نشان میدهند .
در ازمایشات پارا کلینیک کودکان مبتلا به اتیسم باید عوامل قبل و بعد از تولد مورد بررسی قرار گیرد.
تمام کودکان مبتلا به ا تیسم باید از نظر شنوایی مورد ازمایش قرار گیرند و چون همکاری خوبی ندارند از brain stem auditory evoked responses استفاده نمود.
به دلیل این که یک سوم کودکان مبتلا دچار اپی لپسی (تشنج) میشوند باید نوار مغزی گرفته شود و در صورت امکان MRI انجام داد.
اتیسم و صرع بد ترین پیش آگهی در درمان را دارند .
________________________________________
انجمن جهانی کودک در خود مانده نشانه های زیر را برای اتیسم ذکر می کند :
وجود اختلالاتی در روابط اجتماعی و مهارتهای زبانی .
وجود کنشهای غیر طبیعی به هر یک از حواس پنجگانه یا مجموعه ای از آنها .
عدم وجود یا تاخیر در مهارتهای گفتار و زبان اگر چه ممکن است در برخی از جنبه های خاص تواناییهایی وجود داشته با شد .
شیوه های غیر طبیعی بر خورد با اشیا و بر قراری ارتباط با افراد .
روشها و طرق غیر معمول تفکر .
آغاز اختلال در طول نخستین و یا دومین سال زندگی قبل از 36 ماهگی است .
اولین کسی که این سندرم را معرفی کرد لئو کانر بود در چهار حوزه این سندرم را بررسی کرد .
1. محور ژنتیکی
موارد در خود ماندگی در افراد یک خانواده بشدت افزایش می یابد حتی تا 75 %موارد .
2. محور عصبی - فیزیولوژیکی
حساسیت مفرط نسبت محرکات به خصوص محرکات بینایی و شنوایی .
بسته شدن دریافت کنندگان حسی دور مانند بینایی و شنوایی .
3. محور زیست - شیمیایی
موید افزایش سرو تو نین خون در نیمی از کودکان در خود مانده بود .
4. محور شناختی
این بیماران دچار یک اختلال بنیادی در مسائل شناختی نظیر توجه و تمرکز و ادراک و حافظه خصوصا در نظام زبان رمزی می باشند
________________________________________
تشخیص افتراقی میان اتیسم و سایر موارد :
مهمترین عتامت میان اتیسم و عقب مانده ذهنی میزان ارتباط است که در کودکان عقب مانده ارتباطات اجتماعی و ... به طور کامل وجود دارد .
وجه تمایز اتیسم و اسکیزو فرن سن شروع بیماری است . بچه اسکیزوفرن زیر 5 سال دیده نمی شود و در این بچه ها توهم و هذیان دیده می شود .
در بچه های اسکیزو فرن میزان هوش بالاتر و تشنج و عقب ماندگی کمتر است .
وجه تمایز بچه های آفازیک با اتیسم مختل بودن ارتباط کلامی این بچه ها واستفاده از سایر شیوه های ارتباطی می باشد .
گروه دیگر ناشنوایان هستند که ارتباط جسمی و فیزیکی طبیعی بر قرار می کنند .
________________________________________
آیا امیدى به درمان کودکان مبتلا به اتیسم هست؟
نکته مهم این است که در صورت مشاهده هرگونه رفتار غیرطبیعى در هر سنى مراجعه به متخصص اولین قدمى است که والدین باید به آن بپردازند. در
درجه اول روانپزشکان کودک و نوجوان و سپس روانپزشکان و روانشناسان راهنماهاى خوبى خواهند بود. بسیارى از والدین هنگامى که تشخیص اتیسم
براى کودکشان مطرح مى شود رویکرد مناسبى ندارند. گروهى کودک خود را نزد متخصص هاى مختلف مى برند به این امید که تشخیص دیگرى برایش
مطرح شود. گروهى امید و آرزویى را که براى کودکشان داشتند نقش بر آب مى بینند و از هرگونه اقدامى ناامید مى شوند. گروهى مشکلات فرزندشان را
انکار مى کنند و به امید علاج فورى هستند. امروزه بیش از هر زمان دیگرى مى توان به کودکان مبتلا به اتیسم کمک کرد. مداخله زودرس شامل :
• توانبخشی (گفتار درمانی - کار درمانی )
• رفتار درمانی
• دارو در مانی
آموزش هاى ویژه، حمایت خانواده و در بعضى موارد درمان دارویى به بسیارى از کودکان مبتلا به اتیسم در رسیدن به تجربه زندگى هرچه طبیعى تر کمک
خواهند کرد. برنامه هاى توانبخشی مى توانند ظرفیت کودکان را در یادگیرى، برقرارى ارتباط با دیگران و تعاملات اجتماعى افزایش دهد و همزمان
مى تواند شدت رفتارهاى مخرب را کاهش دهد. درمان دارویى نیز در کاهش شدت علائم مؤثر است.
امروز امید زیادى به پیشرفت کودکانى است که درمان مناسب و مؤثرى گرفته اند حتى بسیارى از کودکانى که از نظر ذهنى، عقب افتاده اند در انجام کارهاى
مشخصى مثل پوشیدن لباس و فعالیت هایى نظیر آشپزى و... مهارت هایى را کسب خواهند کرد. گروهى دیگر مهارت هاى تحصیلى مانند خواندن، نوشتن،
محاسبات ساده را به دست خواهند آورد. بعضى دبیرستان را تمام مى کنند و گروهى نیز به دانشگاه مى روند. گروهى از کودکان مبتلا به اوتیسم نیز که در
زمینه هایى مانند نقاشى، موسیقى، انجام محاسبات و... توانایى خاصى دارند، حتى بسیار بیشتر از افراد طبیعى، پیشرفت هاى چشمگیرى نشان مى دهند.
نکته مهم شروع هرچه سریع تر مداخلات درمانى است. اما نکته مهم تر این است که هیچگاه براى شروع درمان دیر نیست.
________________________________________
آخرین تحقیقات :
رویترز: افراد مبتلا به اتیسم باهوش تر و داراى عملکرد بهتری هستند که قبلاً تصور مى شد، اما پیشداورى هاى موجود باعث شده است که افسانه هایى
در مورد این عارضه بر سر زبان ها بیفتد.در اجلاس اخیر پژوهشگران گزارش هایى را ارائه کردند که نشان مى داد حتى آن بیماران مبتلا به اوتیسم که حرف نمى زنند ممکن است هوش متوسط داشته باشند. آنها همچنین تحقیقاتى دیگر را ارائه دادند که ادعاها در مورد اینکه واکسن ها مى توانند اتیسم ایجاد کنند را رد مى کرد.به گفته پژوهشگران اتیسم ارقام فعلى حاکى از آن است که 80 درصد افراد مبتلا به اوتیسم عقب ماندگى ذهنى دارند و آنهایى که لالند بیشترین اختلال را از این لحاظ دارند.
اما دکتر موترون معتقد است که آزمون هاى هوش غلطى براى ارزیابى کودکان مبتلا به اتیسم به کار مى رود. بسیارى از این کودکان با استفاده از مقیاس
«وکسلر» (یک تست هوش رایج) مورد ارزیابى قرار مى گیرند که شامل پرسش هایى درباره کلمات و مفاهیم آموخته شده در مدرسه مى شود.به گفته دکتر
موترون در استفاده از «ماتریس هاى پیشرونده ریون» که استدلال انتزاعى را اندازه گیرى مى کند کودکان مبتلا به اتیسم همیشه نمره هاى بالاترى را به
دست مى آورند.به گفته موترون متوسط میزان این افزایش نمره، ۳۰ است یعنى مقدارى که مى تواند فردى را که پیش از این عقب مانده ذهنى محسوب
مى شد به حد طبیعى و فرد باهوش متوسط را به حد نبوغ برساند.«اتیسم» یا «درخودماندگى» اصطلاحى است که براى توصیف طیف وسیعى از علائم از
ناتوانى در استفاده طبیعى از زبان تا بروز رفتارهاى شدیداً آشفته و تکرارى به کار مى رود.براساس آمار «مراکز کنترل و پیشگیرى بیمارى هاى آ مریکا»
این بیمارى از یک در پانصد تا یک در ۱۶۶ کودک را مبتلا مى کند.
بر گرفته شده از
http://www.siavashataee.com